خبرگزاری رویترز در مقاله مفصلی به اعتراضات سراسری ایران پرداخته و از جنبههای مختلفی، جنبش مردمی کنونی را بررسی میکند.
به گزارش صدای آمریکا، شیده، یکی از این نوجوانان معترض است که در دوران کودکی، پدر و مادرش به خواهر و برادرهای بزرگترش نسبت به شرکت در تظاهرات ضدحکومتی به دلیل سرکوب خونین و عواقب ناخوشایند آن هشدار میدادند.
اما امروز با گسترش اعتراضات در سراسر ایران، شرایط تغییر کرده است.
شیده و مادرش میگویند که آنها نیز به تظاهراتی پیوستهاند که از هفت هفته پیش با کشته شدن مهسا امینی ۲۲ ساله که در بازداشت پلیس اخلاق ایران بود، آغاز شده است.
این اعتراضات، نشاندهنده سرپیچی جوانان ایرانی، به چالش کشیدن رهبری روحانیت، و غلبه بر ترس ناشی از سرکوب مخالفان از هنگام پیروزی انقلاب اسلامی در کشور است.
شیده ۱۷ ساله که نمیخواست نام خانوادگی او مطرح شود، به رویترز میگوید که «من یک بار زندگی میکنم و میخواهم آزادانه زندگی کنم.»
او با اشاره به اینکه جوانان ایرانی ترسی از کشته شدن ندارند، تأکید میکند که آنها «در نهایت این رژیم را تغییر خواهند داد.»
چنین احساسات مشابهی توسط دهها جوان ایرانی دیگر در نقاط مختلف ایران در گفتوگوی تلفنی با خبرگزاری رویترز تکرار شده است.
دانشجویانی که مایل به افشای نام خود نبودند، میگویند که این اعتراضات بازتابدهنده چیزی است که بسیاری از جوانان ایرانی، آن را آینده تاریکی برای کشوری میدانند که توسط تندروها اداره میشود، و به دنبال ایجاد محدودیتهای اجتماعی سختی هستند.
مقامات ایرانی که علت مرگ مهسا امینی را مشکلات پزشکی قبلی میدانند، میگویند که ناآرامیهای اخیر توسط دشمنان خارجی از جمله آمریکا ایجاد شده است، و جداییطلبان مسلح را به خشونتورزی متهم میکنند.
علیرغم استفاده حکومت ایران از ابزارهای آزموده شده برای سرکوب مخالفان مانند گاز اشکآور، گلوله، ارعاب، و دستگیری، بسیاری از تظاهرکنندگان جوان تسلیم نشدهاند.
گروه کوچکی از زنان جوان که هفته گذشته در مقابل پلیس ضدشورش در تهران بدون روسری زانو زده بودند، در یکی از ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده بود، فریاد میزدند که «به ما شلیک کنید! ما دیگر نمیترسیم.»
بیش از دو سوم جمعیت ۸۵ میلیونی ایران زیر ۳۰ سال هستند. به گفته کنشگران حقوق بشر، تحلیلگران، و یکی از مقامات میانهروی پیشین که به شرط عدم افشای نانش با رویترز مصاحبه کرد، حتی اگر اعتراضات اخیر فروکش کند، بیباکی جوانان ایرانی میتواند مشکلات بیشتری برای حکومت ایجاد کند.
هر چند که هنوز قدرت دستگاه امنیتی ایران به چشم میخورد و مصاحبهشوندگان برای حفظ ایمنی، مایل به افشای نام و محل زندگی خود نیستند، ولی به گفته مادر شیده، مرگ مهسا امینی نقطه عطفی بود و «همه چیز را تغییر داد.»
او که سالها به دلیل ترس، از مخالفت با روحانیون حاکم بر ایران خودداری کرده بود، حالا به هزاران زن دیگر در خط مقدم اعتراضاتی پیوسته است که به شورشی علیه آن چه تظاهرکنندگان به عنوان اقتدارگرایی فزاینده توصیف میکنند، تبدیل شده است.
این زن ایرانی به رویترز میگوید که «روزها برای مهسا گریه کردم. ممکن بود تا پلیس اخلاق شیده من را مانند مهسا دستگیر کند و او کشته شود، از چنین تصوری به شدت منقلب شدم.»
او در ادامه میافزاید که بهعنوان یک مادر، احساس میکند که باید در خیابانها بماند، و ایران را برای دخترش و تمامی دختران ایرانی پس بگیرد.
رویترز در ادامه مینویسد که مرگ مهسا امینی به نمادی برای بسیاری از نارضایتیهای متعهد در جامعه ایران تبدیل شده است، و انگیزهای برای برخی از معترضان ایرانی برای سرنگونی جمهوری اسلامی محسوب میشود.
به نوشته رویترز، پاره شدن تصاویر علی خامنهای، رهبر حکومت ایران، و خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی توسط دانشآموزان دختر، سوزاندن مقنعهها، و برداشتن عمامه از سر روحانیون در خیابانها از جمله تصاویری هستند که در روزهای اخیر در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
تحلیلگران میگویند که چنین لحظات تابوشکنی، بازتابدهنده شکاف فزاینده بین رهبری روحانی ایران و جمعیت جوان است. بسیاری از جوانان ایرانی مدتهاست که خواستار رفع محدودیتهای اجتماعی مانند سانسور اینترنت و قوانین سختگیرانه حجاب شدهاند.
رویترز در بخش دیگری از مطلب خود با اشاره به شرایط نابسامان اقتصاد ایران، به مواردی چون تورم بیش از ۵۰ درصدی کشور، بیکاری جوانان، و خط فقری که تقریبا حدود ۵۰ درصد ایرانیان را به زیر کشیده است، میپردازد.