همزمان با شدت گرفتن تلاشها برای احیای مذاکرات هستهای و عادی نشان وضعیت ایران پس از پنج ماه خیزش انقلابی مردم علیه جمهوری اسلامی، مری لوییز کلی و فاطما تانیس، مجری و گزارشگر شبکه آمریکایی ان پی آر، NPR، شامگاه یکشنبه ۱۶ بهمن با انتشار پستهایی در توییتر، از ورود خود به تهران برای گزارشگری خبر دادند.
مری لوییز کلی در نخستین دقایق بامداد دوشنبه ۱۷ بهمن، با انتشار ویدیویی از خیابانی در تهران در مسیر فرودگاه به هتل، در حساب کاربری خود در توییتر، نوشت که برای گزارشگری یک هفته در ایران خواهد بود. او آخرین بار سه سال پیش و درست پس از کشته شدن قاسم سلیمانی به ایران سفر کرده بود. حاصل آن سفر رشته گزارشهایی از ایران درباره مراسم خاکسپاری قاسم سلیمانی، سرنگون کردن هواپیمای مسافربری اوکراینی و زندگی مردم همراه با گفتگوهایی با مقامهای دولتی وقت، از جمله محمد جواد ظریف وزیر پیشین امور خارجه و علی ربیعی، سخنگوی دولت در رادیو عمومی آمریکا، ان پی آر، بود که رادیویی سراسری در آمریکا است و رسانهای مهم به شمار میآید.
اما جمهوری اسلامی که از زمان به قتل رساندن مهسا (ژینا) امینی و آغاز خیزش انقلابی مردم بر شدت فشارها بر روزنامهنگاران ایرانی افزوده و کوشیده با سانسور، سرکوب، قطع اینترنت و تشدید فیلترینگ و نیز پخش اخبار دروغ و جعلی، مانع آگاهی ایرانیان و جهانیان از واقعیتهای ایران شود، چرا باید اکنون بار دیگر پردههای آهنین خود را کنار بزند و به خبرنگاران آمریکایی اجازه فعالیت در خاک ایران را بدهد؟ آن هم در شرایطی که رسانههای غربی در چهار ماه گذشته، بیش از هر زمان دیگری رویکرد خود را در قبال پوشش خبری وقایع ایران و نقض گسترده حقوق بشر تغییر داده و همسو با مقامات دولتهای غربی، به شکلی بیسابقه، لحنی تندتر و صریحتر را در قبال جمهوری اسلامی برگزیده بودند؟
این سفر، فقط نمونه دیگری از برخی تلاشها و اقداماتی است که در هفتههای اخیر هم در تهران و هم در دو سوی اقیانوس اطلس شدت گرفته است تا با پل زدن بر خیزش انقلابی مردم ایران علیه جمهوری اسلامی، مناسبات ملتهب دو طرف را به حال و هوای روابط در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی و یا حداقل قبل از شروع اعتراضات گسترده و بیسابقه ضدحکومتی در ایران و مداخله مستقیم جمهوری اسلامی در جنگ روسیه و اوکراین بازگرداند.
به نظر میرسد هدف اصلی این تلاشها عادی نشان دادن شرایط غیرعادی در داخل کشور، احیای برجام، رفع برخی از تحریمها، آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران و نیز آزادی زندانیان اروپایی و گروگانهای دو تابعیتی از زندانهای جمهوری اسلامی باشد.
در تهران، جمهوری اسلامی میکوشد نه تنها با عادیسازی شرایط و دادن امتیازهایی به غرب، فشارهای جهانی در پی قتل مهسا امینی و اعتراضات پس از آن را کاهش دهد، بلکه از جمله مانع تحرک بیشتر و ائتلاف اپوزیسیون و چهرههای شاخص مخالف خود و تماس و دیدارهای موثر آنان با دولتمردان غربی شود.
جمهوری اسلامی از جمله برای دستیابی به این هدف آخر، میکوشد که با دادن تنفسی مصنوعی به کالبد مرده جناح اصلاحطلب خود، مسیر انقلاب مردم ایران را منحرف کند و حتی اگر بتواند رهبری اعتراضات را در دست خود بگیرد یا مرکز توجه را از مخالفان خود در خارج، به نیروهای اقماری در داخل معطوف کند.
جمهوری اسلامی به پول، ترمیم چهره به شدت مخدوش شده خود در افکار عمومی جهانیان و بازسازی موقعیت کاملا تضعیف شدهاش در داخل و در سطح بینالمللی نیاز دارد. دولتهای غربی و بهویژه دولت جو بایدن در آمریکا هم در گام نخست، سخت علاقهمند احیای برجام و مهار برنامه هستهای جمهوری اسلامی و در گام دوم، آزادی شهروندان زندانی خود و گروگانهای دو تابعیتی از زندانهای مخوف ایران هستند.
اما در شرایطی که جهان در پنج ماه گذشته از بیرحمی و شدت سرکوبگری خونبار جمهوری اسلامی تکان خورده و موجی بیسابقه از همدلی و همبستگی با مردم ایران راه افتاده، و در حالی که شهروندان و کودکان ایرانی در خیابان و زندان کشته میشوند و هر روز گزارشی تکاندهنده از شکنجه و آزار جنسی بازداشتشدگان منتشر میشود، زمینه تحقق این اهداف وجود ندارد.
معامله با جمهوری اسلامی، نیازمند ارائه تصویری متفاوت از واقعیت امروز ایران است. نشانههای قابل اتکایی وجود دارد که آمریکا مدتی است که اجازه انتقال هفت میلیارد دلاری را که در کره جنوبی ضبط شده، صادر کرده تا شهروندان دو تابعیتی ایرانی- آمریکایی به گروگان گرفته آزاد شوند، اما عملی شدن این معامله فقط در شرایط «عادی» ممکن است.
سایت واشنگتن فری بیکن، روز چهارشنبه ۱۲ بهمن، در گزارشی خبر از آن داد که گروههای لابی جمهوری اسلامی از جمله نایاک و نیز ائتلافی از فعالان با حمایت مالی جورج سوروس، چارلز کوک، و صندوق برادران راکفلر کارزاری مخفی برای احیای برجام به راه انداختهاند.
بر اساس این گزارش، فعالانی از گروههایی مانند جی استریت، نایاک، دیدهبان حقوق بشر، بنیاد جامعه باز (بنیاد سوروس)، بنیاد کارنگی برای صلح و صندوق برادران راکفلر گرد هم آمدهاند تا با قانونگذاران لابی و تحت پوشش لوایح حقوق بشری، گفتوگوهای برجام را احیا کنند.
این تلاشها با برخی اقدامات نمایشی جمهوری اسلامی از جمله تبلیغات ریاکارانه عفو بازداشتشدگان، دادن میدان به چهرههایی مثل محمد خاتمی و جناح اصلاحطلب جمهوری اسلامی و نیز پذیرفتن خبرنگاران خارجی همزمان شده است.
اکنون مردم ایران برای حفاظت از دستاوردهای انقلاب خود که با هزینهای بسیار سنگین و خونین به دست آمده، بیش و پیش از هر چیز و هر کس باید به خود اتکا کند و اجازه «عادیسازی» شرایط را به رهبران جمهوری اسلامی ندهد.
برای آنکه بار دیگر نقابی بر چهره واقعی ایران و حکومت اشغالگری که جان و هستی ایران و ایرانیان را سرمایه بقای خود کرده زده نشود، مهمترین کار ادامه و گسترش اعتراضات و اعتصابات در داخل کشور و تداوم و تقویت تجمعات و تظاهرات و لابی ایرانیان در خارج از کشور برای آگاه کردن افکار عمومی، رسانهها، نهادهای مدافع حقوق بشر و دولتهای کشورهای میزبان است.
در چنین شرایطی، درک موقعیت بسیار مهم کنونی از سوی چهرههای شاخص اپوزیسیون و همه تشکلها و سازمانها و گروههای موثر مخالف، برای پر کردن هر چه سریعتر خلاء موجود و تاسیس نهادی که هم مشروعیت و هم توان هماهنگی و مدیریت انقلاب و گذار از جمهوری اسلامی را داشته باشد، وظیفهای ملی و فوری است.