کارگران پیمانکار پالایشگاههای گاز پارس جنوبی قصد تجمع مقابل ستاد مجتمع گاز پارس جنوبی را داشتند اما نیروهای امنیتی مانع برگزاری این تجمع شدند. یک مقام قضایی از “بازداشت” مامور انتظامی شلیککننده به جوان سقزی خبر داد.
کارگران پیمانکار شاغل در پالایشگاههای گاز پارس جنوبی اعلام کرده بودند که قصد دارند روز دوشنبه (اول اسفند) مقابل ستاد مجتمع گاز پارس جنوبی در عسلویه تجمع کنند اما به گزارش اتحادیه آزاد کارگران، نیروهای انتظامی و امنیتی با استقرار در این محل مانع تجمع کارگران شدند.
این در حالی است که شامگاه یکشنبه (۳۰ بهمن) علیرضا میرغفاری از مسئولین کانون انجمنهای صنفی عسلویه توسط نهادهای امنیتی بازداشت شد و برای تعدادی دیگر نیز احضاریه صادر شده است.
به نوشته اتحادیه آزاد کارگران “انجمنهای صنفی کاملا تحت کنترل نیروهای امنیتی و مسئولین دولتی و کارفرمایان اداره میشوند و بارها با تلاش کارگران برای برگزاری اعتراضات مخالفت کردهاند. اما اینبار که آنان نیز با اعتراض دیگر کارگران همراه شدند مورد برخورد امنیتی قرار گرفتند.”
کارگران پیمانی شاغل در پالایشگاههای گاز پارس جنوبی خواهان “اجرای کامل طرح طبقهبندی مشاغل، ساماندهی وضعیت نامناسب رانندگان استیجاری و اجرای طرح جبران خدمات برای آنان، ساماندهی وضعیت خدمات رفاهی کمپها و خوابگاهها” و تحقق دیگر مطالباتشان هستند.
کارگران رسمی و پیمانی بخشهای مختلف عسلویه در ماههای اخیر چندین بار دست به تجمع و اعتراض زدهاند. خواستههای این کارگران صنفی است اما با این حال در آغاز اعتراضات سراسری این کارگران در حمایت از این اعتراضات نیز دست به اعتصاب زدند که تعدادی از آنها نیز دستگیر شدند.
“دستگیری مامور شلیککننده” به جوان سقزی
رییس کل دادگستری استان کردستان گفته مامور نیروی انتظامی که به مختار فتحی، جوان سقزی، شلیک کرده و باعث مرگش شده بود، “دستگیر شده است.”
به گفته او اولیای دم مقتول شکایت کردهاند و در همین رابطه یک پرونده قضایی تشکیل شده است. رییس دادگستری کردستان این موضوع را که مختار فتحی به دلیل شعارنویسی هدف شلیک گلوله قرار گرفته تکذیب کرد و آن را “فضاسازی و شایعه پراکنی رسانههای معاند و ضدانقلاب” دانست. او اما نگفت چرا به این جوان شلیک شده است.
بر اساس گزارش رسانههای حقوقبشری شبانگاه شنبه ٢٩ بهمن (١٨ فوریه) مختار فتحی از سوی نیروهای امنیتی به ظن “شعارنویسی” از فاصله نزدیک هدف تیراندازی با گلولە جنگی قرار گرفت و کشته شد.
سایت حقوق بشری ههنگاو، در گزارشی در این باره نوشت: «مختار فتحی در نزدیکی منزل پدر و مادرش و در حالی که با دو دوست دیگر خود داخل یک خودرو نشسته بودند، به ظن اینکه مختار فتحی در نوشتن شعار نقش داشته است، هدف شلیک مستقیم نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی قرار گرفت.»
این سایت حقوقبشری بە نقل از یک منبع مطلع نوشت: «یک خودرو گشت متعلق به کلانتری ۱۲ سقز، بغل خودرویی که مختار فتحی در آن نشسته بود توقف کرده و یکی از نیروهای مسلح پیاده شده و از فاصله دو متری مبادرت به تیراندازی به سوی مختار کرده است.»
عموی کیان پیرفلک: موضوع قتل کیان و زخمی شدن برادرم روشن است
عموی کیان پیرفلک کودک ۱۰ ساله ایذهای که با شلیک نیروهای امنیتی به خودروی پدرش کشته شد، در مصاحبهای با روزنامه اعتماد درباره روند رسیدگی به پرونده قتل او گفته است: «در خیابان محل حادثه دوربینهای متعددی وجود دارند و با بررسی دقیق دوربینها به راحتی میشد موضوع را روشن کرد. این پرونده نیازی به خبرسازی و جعل خبر ندارد. اگر ارادهای برای نمایان کردن حقیقت باشد به راحتی میتوان این روند را برنامهریزی کرد.» اما به گفته او تاکنون پیشرفتی در روند این پرونده صورت نگرفته است.
مقامات جمهوری اسلامی مدعی هستند که نیروهای “ضدانقلاب” به خودروی پدر کیان و سایر خودروها شلیک کردهاند.
عموی کیان گفته: «یک فرد و جریانی به روی ماشین برادرم آتش گشودهاند و باید این افراد و جریانات شناسایی شده و معرفی شوند. پس از صدور رای صادر شده باید راستیآزمایی هم صورت بگیرد.»
عموی کیان اظهار امیدواری کرده که پرونده قتل کیان “دچار مصلحتسنجیهای مرسوم و نگاههای سیاسی نشود و حق خانواده پیرفلک و شهر ایذه استیفا شود”.
در جریان خیزش سراسری مردم ایران شامگاه ۲۵ آبان نیروهای امنیتی به بازار ایذه حمله کرده و خودروها را به رگبار بستند. در جریان این تیراندازیهای مرگبار خودروی حامل کیان پیرفلک و پدر و مادر و برادرش نیز به رگبار بسته شد. پدر کیان به شدت مجروح شد و همچنان تحت مداواست اما کیان ۱۰ ساله جانش را از دست داد.
عموی کیان درباره روز حادثه میگوید: «روز تلخی بود. بسیاری از خانوادههای ایذهای روبهروی بیمارستان حضور داشتند تا از عزیزانشان خبر بگیرند. هر کس دنبال عزیزش میگشت. در و دیوار بیمارستان را هم خون گرفته بود… سیاووش کسرایی در شعری میگوید: “هیچکس روی دیگری نمیخندد” حال و هوای ایذه در آن شبهای شوم اینگونه بود. هر فردی که در خانه جوانی داشت یا عزیزی را از دست داده بود؛ یا زخمی شده بودند و تیر خورده بودند یا اینکه دستگیر شده بودند.»
مادر کیان که در مراسم تشییع او شرح حادثه را با صدای بلند اعلام کرد و گفت ماموران به خودروی آنها شلیک کردهاند، تحت فشار از سوی نیروهای امنیتی قرار گرفت و از ورود به مدرسه محل کارش منع شد.
عموی کیان در این باره گفته: «مسئولان آموزش و پرورش بحث منع ورود به مدرسه مادر کیان را تکذیب کردند، اما به ما اعلام کردند اداره کل آموزش و پرورش استان اجازه حضور ایشان در کلاسهای درس را صادر نکرده است. مادر کیان درخواست دادند که این اخراج به صورت کتبی اعلام شود، اما هنوز برگه اخراج به ایشان داده نشده است.»
به گفته عموی کیان هنوز زخمهای پدر کیان باز است و نشانی از بهبودی دیده نمیشود.