افغان‌های اخراج‌شده از ایران هفته گذشته به یک مرکز رسیدگی به پرونده‌هایشان در شهر مرزی اسلام قلعه در افغانستان رسیدند

افغانستان‌هایی که از ایران اخراج و رانده می‌شوند در افغانستان چه سرنوشتی می‌یابند؟ نیویورک تایمز در یک گزارش همراه با عکس‌هایی تکان‌دهنده از مناطق مرزی و مراکزی که پناهندگان افغانی در آن‌جا تخلیه می‌شوند نوشته است: افغانستان‌های اخراجی از ایران با آینده‌ای نامعلوم در افغانستان دست و پنجه نرم می‌کنند، جایی که فقر گسترده و محدودیت‌های شدید علیه زنان و دختران در انتظار آن‌هاست

افغان‌هایی که مجبور به ترک ایران می‌شوند، با آینده‌ای نامعلوم در افغانستان دست و پنجه نرم می‌کنند، جایی که فقر گسترده و محدودیت‌های شدید علیه زنان و دختران در انتظار آنهاست.

در مرز آغشته به خاک و شن بین ایران و افغانستان، هر روز تقریباً ۲۰ هزار نفر از مرز عبور می‌کنند – افغان‌های شوکه و ترسیده‌ای که در موجی از سرکوب‌های هدفمند و بیگانه‌هراسی، با اندک دارایی از ایران اخراج شده‌اند.

به گفته آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد، از ماه ژانویه تاکنون، بیش از ۱.۴ میلیون افغان در جریان سرکوب پناهندگان بدون مدرک توسط دولت ایران، از این کشور گریخته یا اخراج شده‌اند. بیش از نیم میلیون نفر نیز درست پس از جنگ بین اسرائیل و ایران در ماه گذشته، مجبور به ترک این کشور و ورود به افغانستان شده‌اند. آن‌ها به وطنی بازگشته‌اند که از قبل با بحران شدید انسانی و محدودیت‌های سختگیرانه علیه زنان و دختران دست و پنجه نرم می‌کند. این یکی از بدترین بحران‌های آوارگی در دهه گذشته است.

اخراج‌شدگان در یک مرکز مرزی پرجمعیت در غرب افغانستان رها می‌شوند، در آن‌جا بسیاری از آن‌ها خشم و سردرگمی خود را برای خبرنگاران نیویورک تایمز توضیح داده‌اند. آن‌ها می‌گفتند چگونه می‌توانند با چشم‌اندازهای تاریک در کشوری که برخی هرگز در آن زندگی نکرده‌اند یا به سختی آن را می‌شناسند، به زندگی خود ادامه دهند.

محمد آخوندزاده، کارگر ساختمانی، در یک مرکز مهاجران بازگشته از ایران در اسلام قلعه، شهری مرزی در شمال غربی افغانستان، نزدیک هرات، گفت: «من ۴۲ سال در ایران کار کردم، آنقدر سخت که زانوهایم شکسته است، برای چه؟»

اخراج‌های دسته‌جمعی، به قطع ناگهانی کمک‌های مالی حیاتی از سوی اقوام در ایران به خانواده‌های افغان، منجر می‌شود و این کشور را بیشتر به سمت فروپاشی اقتصادی سوق دهد.

هجوم ناگهانی اخراج‌شدگان همچنین بر بحران‌های شدید بیکاری، مسکن و مراقبت‌های بهداشتی افغانستان که از قبل هم وخیم بوده‌اند، می‌افزاید. بیش از نیمی از جمعیت تخمینی ۴۱ میلیونی افغانستان در حال حاضر به کمک‌های بشردوستانه متکی هستند.

آقای آخوندزاده با عصایی در کنارش، به همراه همسر و چهار فرزندش که همگی متولد ایران هستند، منتظر اتوبوسی بودند که آن‌ها را به کابل، پایتخت شلوغ افغانستان، ببرد. او امیدوار بود با وجود کمبودها، برخی از اقوام بتوانند از آنها پذیرایی کنند.

آقای آخوندزاده، ۶۱ ساله، گفت: «ما هیچ چیزی نداریم و جایی هم برای رفتن نداریم.»

مقامات افغان کیسه‌هایی از خیار و سایر مواد غذایی را بین بازگشتگان توزیع می‌کنند
مردم در انتظار ثبت نام توسط دولت افغانستان
محمد آخوندزاده پس از ورود به افغانستان، بیسکویت‌هایی را که توسط گروه‌های امدادی تهیه شده بود، برای خانواده‌اش می‌برد

طبق گزارش آژانس پناهندگان سازمان ملل، ایران میزبان بزرگترین جمعیت پناهندگان جهان است و حدود ۹۵ درصد از آنها – که تخمین زده می‌شود حدود چهار میلیون نفر باشند – افغان هستند. ایران می‌گوید پس از دهه‌ها جنگ و ناآرامی در افغانستان، تعداد واقعی این پناهندگان نزدیک به شش میلیون نفر است.

تهران محدودیت‌هایی برای محل زندگی و کار افغان‌ها وضع کرده است – آن‌ها فقط در ۱۰ استان از ۳۱ استان کشور حق ماندن دارند- و معمولاً فقط اجازه کار در مشاغل سخت و کم‌مهارت به آن‌ها داده می‌شود.

دولت ایران اعلام کرده است با توجه به بحران اقتصادی و کمبود منابع طبیعی، از جمله آب و گاز، دیگر نمی‌تواند پناهندگان افغان را بپذیرد.

در ماه مارس، دولت اعلام کرد افغان‌های بدون مدرک اخراج خواهند شد و مهلت ۶ ژوئیه را برای خروج داوطلبانه تعیین کرد. اما پس از درگیری ۱۲ روزه ماه گذشته با اسرائیل، سرکوب شدت گرفت.

نیروهای امنیتی به محل‌های کار و محله‌ها حمله کرده‌اند ، خودروها را در ایست‌های بازرسی در سراسر شهرهای بزرگ متوقف کرده‌اند و ده‌ها افغان را قبل از اعزام به مراکز اخراج پرجمعیت در گرمای شدید، بازداشت کرده‌اند.

برخی از افغان‌ها گفتند که پزشکان در ایران از درمان آنها خودداری کرده‌اند. در گذرگاه مرزی، کارکنان سازمان ملل متحد دارو توزیع می‌کنند
افغان‌ها پس از عبور از مرز باید در اسلام قلعه ثبت‌نام کنند. بسیاری از آنها با آینده‌ای نامعلوم در سرزمین مادری خود روبرو هستند
در یک کلینیک در گذرگاه مرزی. گروه‌های امدادی امسال تنها توانسته‌اند یک پنجم نیازهای بشردوستانه در افغانستان را تأمین مالی کنند

مقامات و رسانه‌های دولتی در ایران، بدون ارائه مدرک، ادعا کرده‌اند افغان‌ها توسط اسرائیل و ایالات متحده برای انجام حملات تروریستی، تصرف اماکن نظامی و ساخت پهپاد استخدام شده‌اند.

خدیجه رحیمی، یک دامدار ۲۶ ساله، با تکرار حرف‌های بسیاری از افغان‌ها در گذرگاه مرزی گفت وقتی ماه گذشته در ایران دستگیر شد، مامور امنیتی به او گفت: «ما می‌دانیم که تو برای اسرائیل کار می‌کنی.»

ابوالفضل حاجی‌زادگان، جامعه‌شناس ساکن تهران، می‌گوید دولت ایران از افغان‌ها به عنوان قربانی استفاده می‌کند تا تقصیر شکست‌های اطلاعاتی که به اسرائیل امکان نفوذ گسترده در ایران را داد، از دوش خود بردارد.

آقای حاجی‌زادگان در مصاحبه‌ای می‌گوید: «ربط دادن اخراج افغان‌ها با جنگ ایران و اسرائیل، اکراه رژیم از اذعان به کاستی‌های امنیتی و اطلاعاتی خود را نمایان می‌کند.»

بر اساس مصاحبه با بیش از بیست و چهار افغان ساکن ایران یا کسانی که اخیراً به افغانستان بازگشته‌اند، گزارش‌های گروه‌های امدادی و حقوق بشری و ویدیوهای منتشر شده در رسانه‌های اجتماعی و رسانه‌های خبری، اتهامات جاسوسی در هفته‌های اخیر به حملات نژادپرستانه علیه افغان‌ها در ایران دامن زده است.

افغان‌ها مورد ضرب و شتم یا حمله با چاقو قرار گرفته‌اند؛ با آزار و اذیت صاحبخانه‌ها و کارفرمایانی مواجه شده‌اند که سپرده‌ها یا دستمزدهای آن‌ها را نیز پرداخت نمی‌کنند؛ و از بانک‌ها، نانوایی‌ها، داروخانه‌ها، مدارس و بیمارستان‌ها اخراج شده‌اند.

ماه گذشته، ابراهیم قادری یک روز صبح با دوچرخه‌اش در حال رفتن به محل کارش در یک کارخانه مقواسازی در تهران بود که دو مرد جلوی او را گرفتند. آن‌ها فریاد زدند «افغان کثیف» و گوشی هوشمندش را خواستند. او که حالا در یک مرکز اسکان در هرات است می‌گوید وقتی امتناع کرد، به پایش لگد زدند و دستش را با چاقو مجروح کردند. مادرش، گل دسته فاضلی، گفت پزشکان چهار بیمارستان او را به دلیل افغان بودنش نپذیرفتند و آن‌ها به این دلیل ایران را ترک کردند.

ابراهیم قادری، که دستش پس از حمله با چاقو در ایران باندپیچی شده است، به همراه خواهر و برادرانش در پناهگاه سازمان ملل در هرات، افغانستان، بستری است. مادرش گفت پزشکان چهار بیمارستان ایرانی از درمان او خودداری کردند
خدیجه رحیمی و پسرش، پس از عبور از ایران و ورود به اسلام قلعه
پس از طی مراحل قانونی، برخی از پناهندگان سوار اتوبوس‌هایی به مقصد کابل، پایتخت، شدند

در ایران، بسیاری از افغان‌ها می‌گویند در ترس مداوم زندگی می‌کنند و در خانه می‌مانند. فرح، ۳۵ ساله، مهندس کامپیوتر در تهران، در یک مصاحبه تلفنی گفت جوانان محله هفته گذشته در حالی که او همراه با پسرش عازم خانه بود، به او و پسر ۴ ساله‌اش حمله کردند و بارها به کودکش لگد زدند.

هفته گذشته، فرح، که مانند دیگر مصاحبه‌شوندگان نیویورک تایمز از ترس انتقام‌جویی درخواست کرد نام خانوادگی‌اش منتشر نشود، شاهد کتک خوردن یک زن افغان در مترو بود. او گفت: «من آنجا نشسته بودم، فلج شده بودم و می‌لرزیدم، چون می‌دانستم اگر کلمه‌ای بگویم، من را هم کتک خواهند زد.»

حتی افغان‌هایی که اقامت قانونی دارند می‌گویند ماموران امنیتی مدارکشان را پاره کرده و به هر حال آنها را اخراج می‌کنند. علی، ۳۶ ساله می‌گوید در ایران متولد و بزرگ شده و دارای اقامت قانونی است، او اخیراً به همراه یک دوست ایرانی در یک ایست بازرسی متوقف شد.

او می‌گوید: «یک مامور به من گفت: ‘کارت اقامتت را پاره می‌کنم، چه کار می‌کنی؟ قرار است به اردوگاه بروی و از ایران اخراج شوی.’» «از ترس می‌لرزیدم. التماس می‌کردم و به آن‌ها می‌گفتم من که تمام عمرم را در ایران زندگی کرده‌ام، لطفا این کار را با من نکنید.»

جواد موسوی و نه نفر از اعضای خانواده‌اش هفته گذشته با اتوبوس از ایران وارد افغانستان شدند. او در حالی که زیر گرمای سوزان اسلام قلعه تقلا می‌کرد دوازده چمدان، فرش و ساک‌های خانواده‌اش را جمع کند، فریاد می‌زد: «اصلاً کجا باید برویم؟»

پسر ۱۳ ساله‌اش، علی اکبر، آنها را به سمت ساختمانی که می‌توانستند گواهی ورود بگیرند، راهنمایی کرد. او در کوله پشتی نیمه‌بازش گرانبهاترین وسایلش را حمل می‌کرد – یک توپ فوتبال باد نشده، یک بلندگو و چند هدفون برای گوش دادن به آهنگ‌های محبوب ایرانی‌اش به زبان فارسی. او گفت: «این تنها موسیقی است که می‌فهمم.»

هفته گذشته حدود ۲۰ تا ۲۵ هزار نفر مانند خانواده موسوی هر روز در میان انبوهی از چمدان‌ها و چادرها سعی می‌کردند در میان ساختمان‌ها و انبارهای شلوغی که توسط مقامات افغان و آژانس‌های سازمان ملل اداره می‌شوند، آینده خود را پیدا کنند.

ظاهر موسوی، وسط تصویر، و بقیه خانواده‌اش روز جمعه با اتوبوس از مرز به اسلام قلعه منتقل شدند
گروهی از افغان‌ها اثر انگشت خود را در یک مرکز دولتی در اسلام قلعه ثبت می‌کنند
کارمندان دولتی در اسلام قلعه به بازگشت‌کنندگان پول نقد می‌د‌هند، بسیاری از آنها با وسایل کمی از ایران اخراج شده‌اند

مادران در میان وزش باد شدید، پوشک نوزادان خود را روی پتوهای کثیف عوض می‌کردند. پدران ساعت‌ها در صف می‌ایستادند تا اثر انگشت خود را بگیرند و در دمای بالا، مقداری پول نقد اضطراری دریافت کنند. تعد کمی از امدادگران، اخراج شدگان دچار کم‌آبی را در یک کلینیک صحرایی درمان می‌کردند، در حالی که دیگران با عجله جیره غذایی توزیع می‌کردند یا تکه‌های بزرگ یخ را در ظروف آب می‌ریختند.

افغانستان پیش از آنکه ایران شروع به اخراج گسترده افغان‌ها کند، با کاهش کمک‌های خارجی از سوی ایالات متحده و سایر کمک‌کنندگان دست و پنجه نرم می‌کرد. حتی قبل از آن، نزدیک به یک میلیون افغان از پاکستان اخراج یا مجبور به ترک آن کشور شده بودند . سازمان‌های امدادی امسال تنها توانسته‌اند یک پنجم نیازهای بشردوستانه در این کشور را تأمین مالی کنند و بیش از ۴۰۰ مرکز مراقبت‌های بهداشتی در ماه‌های اخیر تعطیل شده‌اند.

مقامات افغان متعهد شده‌اند که ۳۵ شهرک در سراسر کشور بسازند تا بتوانند از پس هجوم بازگشت‌کنندگان، که بسیاری از آن‌ها بدون دریافت اموال یا پول‌های نقد خود از بانک‌ها اخراج شده‌اند، برآیند.

محمد حسن آخوند، نخست وزیر افغانستان، از ایران خواسته در اخراج مهاجران خویشتنداری نشان دهد «تا از بروز کینه یا خصومت بین دو ملت برادر جلوگیری شود».

میا پارک، مدیر کشوری آژانس مهاجرت سازمان ملل متحد در افغانستان، گفت: «ما باید بپذیریم که ایران تعداد زیادی از افغان‌ها را پذیرفته و حق دارد تصمیم بگیرد چه کسی می‌تواند بماند و چه کسی نمی‌تواند. اما ما خواستار آن هستیم که با آنها به شیوه‌ای انسانی و محترمانه رفتار شود.»

در اسلام قلعه، بسیاری از افغان‌ها گفتند به کشوری برمی‌گردند که از زمان تسلط طالبان و اعمال قوانین سختگیرانه در سال ۲۰۲۱، به سختی آن را می‌شناختند.

ظاهر موسوی، بزرگ خانواده، گفت از اینکه مجبور شود تحصیل چهار دخترش را متوقف کند، وحشت دارد زیرا طالبان تحصیل دختران بالاتر از کلاس ششم را ممنوع کرده است.

او گفت: «می‌خواهم آنها را مشغول نگه دارم، می‌خواهم چیزی یاد بگیرند.»

اعضای خانواده موسوی در مرکز مرزی شلوغ
گرما بیداد می‌کرد، خانواده‌ها روی آسفالت داغ مرکز پذیرش منتظرند
منتظرم تا در اتوبوس‌هایی که به سمت کابل می‌روند، جایی پیدا کنم

یکی از دخترانش، نرگس، در ایران کلاس هشتم بود. او حالا می‌گوید سعی خواهد کرد روی مهارت‌های خیاطی که یاد گرفته تمرکز کند. می‌گوید: «من در خیاطی خوب نیستم، اما حداقل آن را کمی بلدم.»

شب، پس از یک روز اقامت در مرکز پذیرش در اسلام قلعه، خانواده سوار یک ون شدند که به سمت هرات، بزرگترین شهر در غرب افغانستان، در فاصله ۷۰ مایلی از مرز، می‌رفت.

علی اکبر، پسری که توپ فوتبالش باد نشده بود، وقتی متوجه شد تلفن همراهش را گم کرده و تنها راه گوش دادن به موسیقی ایرانی مورد علاقه‌اش را از دست داده، در تمام راه گریه می‌کرد.

خانواده ساعت ۱ بامداد چمدان‌های خود را در یک پارک عمومی که به یک شهر چادری با ۵۰۰۰ نفر جمعیت تبدیل شده، بر زمین گذاشتند. مردان مجرد در فضای باز می‌خوابیدند و از کنده‌های چوب درختان به عنوان بالش استفاده می‌کردند. زنان و کودکان خانواده دو چادر دریافت کردند.

هنوز سفری صدها مایلی به ولایت زادگاهشان، هلمند، در مناطق روستایی جنوب، در پیش بود. فرصت‌ کمی وجود داشت، اما آنها تصمیم گرفتند به آن‌ جا بروند، زیرا راه دیگری در برابرشان وجود ندارد.

اخبار روز