بخش مصاحبهای که در سال ۱۹۹۷ با عبدالله اوجالان، رهبر زندانی PKK انجام شده بود، برای نخستینبار منتشر شد؛ او در این مصاحبه از آمادگی برای گفتوگو و توقف درگیریهای مسلحانه خبر داد و نسبت به اراده دولت ترکیه برای صلح ابراز تردید کرد.
مصاحبهای قدیمی از «عبدالله اوجالان» رهبر در بند حزب کارگران کردستان (PKK) که با «فاتح آلتایلی» مصاحبه کرده بود، پس از گذشت ۲۸ سال منتشر شده است. اوجالان در این گفتوگو اعلام میکند که آماده گفتوگو و توقف درگیریهای مسلحانه است.
به نوشته رسانههای ترکیه، بخش نخست این مصاحبه که در سال ۱۹۹۷ در شهر «بار الیاس» لبنان با روزنامهنگار «فاتح آلتایلی» انجام شده بود، اکنون برای نخستینبار منتشر شده است. این گفتوگو پیشتر بر اساس مواد ۸ و ۳۰ قانون «مبارزه با تروریسم» ممنوعالانتشار بود، اما اخیراً وبسایت اندیشه آزاد (Özgür Düşünceler) آن را به زبان ترکی منتشر کرده است.
اوجالان در این مصاحبه، حادثه سوسورلوک در سال ۱۹۹۶ را به عنوان یک نقطه عطف مهم در تاریخ ترکیه ارزیابی کرد و با اشاره به نقش باندها در ساختار دولت و ارتباط آنها با شبکههای مواد مخدر، انتقادات گستردهای را در مورد تلاش برای ترور، شبکههای درون دولتی، قاچاق مواد مخدر و تأثیرات مخرب این ساختارها در منطقه مطرح کرد؛ و از تشبیه «دولت در درون دولت» در سخنان خود استفاده نمود.
اوجالان با طرح ادعاهایی در مورد تخلیه روستاها، قتلهای نامعلوم و پیامدهای اجتماعی آن در دهه ۱۹۹۰، ویرانیهای اقتصادی و اجتماعی را که مردم آسیبدیده متحمل شدهاند، شرح داد. او به نقش دولت و احزاب مختلف – بازیگران سیاسی در این فرآیندها پرداخت؛ و استدلال کرد که باندهای تبهکاری با سیاست درگیر روابط کثیف شدهاند.
یکی از بخشهای مهم مصاحبه، دعوت اوجالان به حل مسئله کُرد از راه گفتوگو است. او در این مصاحبه گفت: «حزب کارگران کردستان مانعی برای صلح نیست. نخستوزیر بریتانیا گفته بود: اگر ارتش جمهوریخواه ایرلند سلاحهایش را خاموش کند، ما آماده هر نوع گفتوگویی هستیم. من نیز اکنون اعلام میکنم ما آماده هر نوع گفتوگویی هستیم و از فردا همه سلاحهایمان را خاموش میکنیم.»
با این حال، اوجالان در این مصاحبه نسبت به اراده دولت ترکیه برای صلح تردید داشت و افزود که هیچ اراده تصمیمگیری در ترکیه وجود ندارد.
رهبر PKK در پایان این مصاحبه خاطرنشان کرد: «مرا بکشند اما قدرت تصمیمگیری وجود داشته باشد. حالا همه توپ را به زمین یکدیگر میاندازند. قدرت تصمیمگیری وجود ندارد. یکی میگوید مشکل امنیت ملی، یکی میگوید دولت، یکی میگوید پارلمان، حالا هم که باندها پیدا شدهاند. قدرت تصمیمگیری وجود ندارد. میگویم میهنمان ترکیه را دوست داشته باشیم. واقعاً میهنمان ترکیه را نجات دهیم. کُردها را نیز نجات دهیم.»
مصاحبه در سال ۱۹۹۷ در شهر برالیاس لبنان انجام شده بود. مصاحبهای که رهبر آپو به طور خاص گفته بود، «یک توافق گسترده دموکراتیک میتواند دستاوردهای بزرگی به همراه داشته باشد» ۲۵ دقیقه ادامه مییابد.
در مصاحبهای که در وبسایت اوزگور دوشونجهلر منتشر شد، پرسشهای فاتح آلتایلی درباره سیاستمداران آن زمان، روابط ترک و کورد و منابع اقتصادی پکک پاسخهای خود را مییابند.
پرسش و پاسخها به این شکل هستند:
شما اکنون به عنوان یک هویت سیاسی که آماده است به شکلی فعال در سیاست ترکیه مشارکت کند، صحبت کردید. آیا چیزی در عبدالله اوجالان تغییر کرده است؟
چیزی تغییر نکرده است. در روزهای اخیر تغییرات فوقالعادهای رخ میدهد. زمانی شبیه به دوران فترت در حال سپری شدن است. در اوایل دهه ۱۴۰۰ میلادی امپراتوری عثمانی وارد یک دوره فترت شده بود. در ترکیه نیز زمانی شبیه به دوران فترت سپری شد. یکی از مسئولان اصلی این امر من هستم. در دوران فترت موسی و محمد چلبی بودند و در آن زمان برخی خیزشها مانند خیزش شیخ بدرالدین رخ میداد. در ترکیه نیز قطعاً چنین وضعیتی سپری شده است. به همین دلیل باید به آن بپردازیم. به جای تصفیه یکدیگر، باید راهی برای توافق پیدا کنیم. به نظر من منطقیترین کار این است. من این را به صورت جدی میگویم. یک توافق گسترده دموکراتیک میتواند دستاوردهای بزرگی به همراه داشته باشد.
شما نامهای برای مسعود ییلماز فرستادید، پس از آن پاسخ داد یا نه، نمیدانیم. انتظارات شما از مسعود ییلماز چه بود، چه قدمی برداشته شد؟
مسعود ییلماز در (شهر) ایدیر گفت، «ما قطعاً مسئله کورد را حل خواهیم کرد.» پس از آن، آنچه انجام داد آشکار شد. آن سوء قصدی که شما هم از آن خبر دارید…، رخ داد. زمانی که سوءقصد رخ داد، او دستهای خود را به هم مالید. باور دارم انتظاراتی داشت. خودش باید توضیح دهد که چقدر مسئول است. اگر نه، اگر کار باندهای مافیایی است نیز باید آن را توضیح دهد. زیرا او مسئله باندهای مافیایی را باز کرد و در دوران او یک سوءقصد بسیار بزرگ رخ داد. او همچنین نخستوزیر است. باید بگوید، «من برای این دستور دادم یا ندادم.» زیرا از چاتلی صحبت میشود. این بسیار جدی است، ده برابر بزرگتر از سوسورلوک است. در آن روزها ۵۰۰ میلیارد گم شد. به احتمال زیاد، آن پول برای کشتن من پرداخت شده بود. تانسو چیلر گفت، «اگر من فاش کنم ممکن است جنگ در بگیرد.» او باید این موضوع را روشن کند. پس از آن، جنگ بیشتر شد.
قبلاً گفته بودید که اگر اربکان به قدرت برسد، نسبت به مسئله کورد آگاهتر خواهد بود. آیا در اربکان حساسیتی وجود دارد؟
من باور دارم که باید کمی بیشتر منتظر اربکان بمانیم. به نظر میرسد که تلاشهایی دارد. ممکن است اینها نیز در این روزها آشکار شوند. من برخی تحقیقات انجام خواهم داد. پس از کمی صبر کردن، با یک کنفرانس مطبوعاتی از اربکان خواهم خواست که نیت واقعی خود را آشکار کند. تلاشهایی از سوی جناب فتحالله ارباش (نماینده سابق حزب رفاه) وجود داشت. تلاشهای دیگری نیز وجود دارد. آن فرآیند برای برخی روابط سیاسی یک دوره پیشرفت بود. در سال ۱۹۹۶ هیئتی که فتحالله ارباش نیز در آن حضور داشت به کوهستان زاپ رفته بود تا ۸ سرباز اسیر شده را بازگرداند. دو سال ما گرسنه و تشنه ماندیم، بدون اینکه کوچکترین آسیبی به آن سربازان برسد در نهایت آنها را به خانوادههایشان تحویل دادیم. همه مانند اعضای پکک صحبت میکنند. البته، آنها خودشان تصمیم گرفتند. هدف این بود که نشان دهیم این جنگ، جنگی نیست که فرزندان آناتولی میخواستند و فرآیند را به بستری برای گفتگو تبدیل کنیم. به همین دلیل من آگاهانه فرآیند را طولانی کردم. در تلاش اول چند سرباز آزاد شدند. بقیه نیز در هفته حقوق بشر آزاد شدند. انجمن حقوق بشر، مظلوم دَر و ارباش از طرف دولت با هم آمدند. چرا من خواستم در مقابل مطبوعات باشد، زیرا مردم خواهان برادری هستند. اشکهای مادران باید متوقف شود. من میخواستم مردم ترکیه پیوند بین مادران و فرزندانشان را ببینند. دلخراشترین صحنه سالهای اخیر، در آغوش گرفتن مادر و سرباز است. دیدن این حقیقت بسیار مهم است. زیرا هزاران نفر مانند او زیر خاک رفتند. من خواستم مردم شاهد این باشند تا چنین دردی تکرار نشود. این بسیار مهم است. هزاران دل را پاره کردند. برای اینکه این درد تکرار نشود من خواستم افکار عمومی این حقیقت را ببیند. این یک مسئله بسیار مهم است. مسئله پکک کشتن سربازان نیست. ما به دنبال برخی خواستههای بسیار طبیعی، انسانی و دموکراتیک هستیم. آیا حیف نیست که این همه کورد بیکار بمانند؟ آیا حیف نیست که زبانشان نابود شود و سرزمینهایشان ویران گردد. ما میخواهیم راه حل را باز کنیم.
قبل از پکک سرزمین ویران نمیشد. ممنوعیت زبان وجود داشت، اما مردم باز هم به زبان کوردی صحبت میکردند.
نه ممنوعیت زبان وجود داشت. پس از اینکه زبان یک انسان ممنوع شود، آیا مغز او به شکلی آزاد کار خواهد کرد؟ مردم نمیتوانند با زبان خود دو جمله نامه بنویسند. این هم از یک طرف. زمانی که زبان انسان ممنوع میشود، هر چقدر هم که قوی باشد، شرافت، حیثیت و همه چیز او نیز گرفته میشود. این برای من بسیار مهم است. مسئله، اختراع ملیگرایی کوردی نیست. طرف مادرم تُرک است. مادرم بیشتر شبیه یک تُرک است تا یک کورد. اگر کسی بتواند با دقت با ریشه کار کند، این حقیقت را خواهد دید. در کودکی فکر میکردم، «ای کاش تُرک بودم.» اما پس از اینکه بیدار شدم، در آنکارا فهمیدم که انکار سنت اجدادی خود عملی بسیار تحقیرآمیز است. میخواستم خودم را انکار کنم، اما دیدم که این قطعاً مرا تحقیر خواهد کرد. یک حرفه داشتم و تحصیلاتم در علوم سیاسی را به سال آخر رسانده بودم. یک راه پیشرفت کامل برای من باز شده بود. من ۱۰ نفر شبیه مهمت آغار را از جیبم در میآوردم. فرصتها به من داده شده بود. من جزو ۱۰ دانشجوی برتر علوم سیاسی بودم. تمام اساتید علوم سیاسی مرا میشناسند. میتوانستم بسیار پیشرفت کنم. در آن زمان جوانان دموکراتیک وجود داشتند. انکار اصل و نسب یک انسان بسیار بد است. اگر تُرک بودن خود را به طور کامل انکار کنی، آیا یک انسان شکستخورده نمیشوی؟ این یک احساس بد است. تُرک بودن خود را انکار نکنید. ما به تُرک بودن هیچ کس توهین نکردهایم. اساساً این اشتباه است. این خلاف حقوق بشر است. تمام دغدغه من این است که از این بلا خلاص شوم. انسانهایی وجود دارند که بسیار سقوط کردهاند. کورد بودنی وجود دارد که به ترکیه نیز آسیب میزند. کلمه «کرو» برای کوردها ساخته شده است. کوردها در روح و جان روز به روز ضعیفتر میشوند، حتی بیفایده میشوند. این تبدیل به بیفایده بودن ترکیه نیز میشود. آنها از طریق محلههای فقیرنشین، تمام غرب ترکیه را بیفایده کردهاند. همه میدانند که اقتصاد ترکیه با مهاجرت به چه وضعیتی افتاده است. برای جلوگیری از این، من به این کارها مشغول شدم. مگر دیوانهام؟ مشکلات ترکیه با این ایدئولوژی رسمی حل نمیشود. برخی قهرمانان ترکیه وجود داشتند. زمانی که دنیز گزمیش اعدام شد، من در آن زمان هوادار بودم. شعاری مانند «زنده باد برادری ملتهای تُرک و کورد» سر داد و با پاهای خود به دار کوبید. من به ماهیر چایان گوش دادم که گفت: «مسئله کورد وجود دارد، نمیتوانیم انکار کنیم.» این را با شجاعت در میان چپگرایان بیان کرد. من آن زمان هوادار بودم، این اختراع من نیست. جوانان تُرک این را گفتند. آن جوانان تُرک این را میگویند، من هم یکی از همکلاسیهای آنها هستم و چگونه میتوانم انکار کنم؟ اسماعیل بشیکچی کتابی به نام «نظام آناتولی شرقی، مبانی اجتماعی-اقتصادی و قومی» نوشت. استاد دانشگاه هویت مرا به من میخواند. آیا میتوانستم اینها را انکار کنم؟ نتوانستم و ناچاراً این کار را شروع کردم. سپس با فرمان قتل به سراغم آمدند. برای اینکه نمیرم خیلی مقاومت کردم و به این مرحله رسیدیم. داستان از این قرار است. هدف من این بود که در ترکیه هم برای خودم جای زندگی بسازم و هم مناطق کوردها را به مکانهای زیبایی تبدیل کنم که انسانهای زیبا در آن زندگی میکنند. من هنوز هم برای این ایستادهام. چه چیزی مرا در این شرایط دشوار سرپا نگه میدارد.
آیا در نیت شما، چیزی مانند تجزیه ترکیه، وجود ندارد؟
بزرگترین تجزیهکنندگان بعداً آشکار شدند که همین باندها هستند. آیا کسی به اندازه این باندها وجود دارد که ترکیه را تجزیه کند؟ همچنین به چندین روش تجزیه میکنند. از درون تجزیه میکنند. کشتن این همه انسان، به خاطر تکهتکه کردن جنوب ترکیه است. آیا تکهتکه کردن دل انسانها به این بزرگی، بزرگترین تجزیه نیست؟ ترکیه، امروز با هم درآمیخته و از هر طرف صدایی بلند میشود، آیا این بزرگترین تجزیه نیست؟ پس از اینکه دلها اینقدر تکهتکه شدند، ما نیز اینقدر دچار آشفتگی شدیم، آیا این بزرگترین تجزیه نیست؟ آیا این همه دزدی و رانت راه را برای تجزیهطلبی باز نمیکند؟ برعکس آن، موضع وحدت، زیباترین موضع، موضع من است. یک وحدت واقعی، وحدتی است که بر اراده آزاد ملتها تکیه دارد. زمانی که یک کورد با یک تُرک رابطهای برقرار میکند، بگذارید یک رابطه شرافتمندانه برقرار کند. من خیلی قبلتر رابطه بین ملتها را به رابطه زناشویی تشبیه کردم. یک مرد زورگو در برابر یک زن بیچاره باشد و کار این مرد فقط کتک زدن این زن باشد. آیا این میتواند یک ازدواج خوب باشد؟ نه، نمیشود. در حال حاضر، وحدت کورد-تُرک نیز یک وحدت از این نوع است. این وحدت قابل قبول نیست. اگر این وحدت تخریب شود و به جای آن وحدتی که برابری، آزادی یا خواستههای طرفین را ترویج کند، شکل گیرد، آیا این یک وحدت خوب و موفق نخواهد بود؟
به جز زبان، آیا در ترکیه کورد و تُرک به یک اندازه تحت ستم قرار میگیرند؟
آیا چنین چیزی ممکن است؟ به طور کلی بر ترکیه فشار و ستم وجود دارد. در غرب ترکیه و همچنین در آناتولی مرکزی نابرابری وجود دارد. من اینها را قبول میکنم. برخی منابع برای اینها وجود دارد. اما در رابطه بین کوردها و تُرکها پیوند کمی اصیل است. خطرناکتر است. به نظر من منبع نابرابریهای دیگر است. این نابرابری، بنیادیترین نابرابری است. نابرابری علوی-سنی، شرق-غرب بر این نابرابری تکیه دارد. تحقیر متقابل انسانها بر این تکیه دارد. زشتی در فرهنگ بر این تکیه دارد. ناکارآمدی یک طرف بر این تکیه دارد. منبع نابرابری این است. از آنجا که مشکل این است، من تمام تمرکز خود را بر حل مشکل میگذارم. اگر حل شود، تمام اختلافات دیگر به سمت وحدت خواهند رفت. میخواهم شما این را درک کنید. من معتقدم که این امکانپذیر است. پس از تحقق ارادههای آزاد، در وحدتهایی که توسط انسانها ساخته میشوند، خطری مشاهده نمیشود.
اگر وحدت کورد-تُرک محقق شود، قطعاً وحدتهای خوبی شکل خواهد گرفت. از جولمرگ تا استانبول مردم در هم آمیختهاند و با هم هستند. جدا کردن مردمی که اینقدر با هم درآمیختهاند، هیچ معنایی ندارد. اما استانبول به خاطر جولمرگ مسموم میشود. مسمومیت اژه نیز توسط اژهایها شناخته شده است. چوکورُوا مسموم میشود. زیرا یک جریان جمعیتی بسیار بینظم وجود دارد. این توسط همه گفته میشود، این اختراع من نیست. این هیچ ارتباطی با تجزیهطلبی ندارد. من میخواهم این کارها اصلاح شوند. راههایی برای اصلاح این وجود دارد.
این راهها چیستند؟
اگر در مورد آزادی که من در مسئله کورد بیان کردم، گام رضایتبخشی برداشته شود، ابتدا باید شجاعانه بنشینیم. هیئتهایی در هر سطحی (نظامی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی) تشکیل خواهد شد. هزاران کادر سیاسی وجود دارند. من همه اینها را به کار خواهم گرفت. من اینها را بر اساس یک پایه صحیح به کار خواهم گرفت. راه دیگری وجود ندارد. زمانی که من این کارهای کوردها را پیش بردم، این کار را برای سالمتر در دست گرفتن کارهای تُرکها انجام دادم. ترکیه مشکلات مهم بسیاری دارد. ۹۰ درصد آنها میگویند که به سیاستمداران اعتماد ندارند. مردم اینها را نمیخواهند. پس اشتباهی وجود دارد. طرفهایی هستند که مرا مسئول میدانند. میگویند «اگر ما شما را تصفیه کنیم، همه چیز حل خواهد شد» این یک دروغ بزرگ است. آپو خواهد رفت اما هزاران آپو ظاهر خواهند شد. من منبع مشکل نیستم. من تازه به دنیا آمدهام. من تازه روی مشکل تمرکز کردهام. ریشههای اینها در تاریخ هستند و در آینده نیز خواهند بود. آیا با نابود کردن مشکلات امروز حل خواهد شد؟ باید وضعیت مرا به عنوان یک شانس در نظر بگیرند و ارزیابی کنند. من در وضعیتی هستم که مشکلات سیاسی را حل کنم، تجربه دارم. بگذارید مردم ترکیه از تجربه من بهره ببرند. اگر این سیاستمداران به خودشان اطمینان دارند، بیایند و بحث کنیم. سن من ۴۸ است، چه چیزی در من کم است.
چیلر مدتی است میگوید که شما ضعیف شدهاید، پکک ضعیف شده است اما من برعکس این فکر میکنم. روابط دیپلماتیک خارج از کشور توسط شما پیشرفت میکند. در حال حاضر تعادلهای شما در سراسر جهان چگونه پیش میرود؟
شما درست میگویید، پکک اکنون وارد مسیر خود شده است. هم در داخل سازمان، هم در عرصه دیپلماتیک بینالمللی و هم در زمینههای گسترده تودهای، پکک در قویترین دوره خود است. واقعاً باید این دروغ چیلر را باطل کنیم. مردم ترکیه را فریب میدهد. درست است، محدودیتی در میان گریلاها اعمال شد. به جای اینکه ۵۰ هزار نفر باشد، در ۱۵ هزار نفر ماند. اگر به این بگویند پیروزی، میتوانند بگویند. اما حرف آنها که میگویند ما فعالیتها در شهرها را کاهش دادیم درست نیست. ما فعالیتها در شهرها را اشتباه میبینیم، میگوییم دوره آنها نیست. به عنوان مثال، دوره آن خواهد آمد و خواهید دید که فعالیتها در شهرها چگونه خواهند بود. من اینها را برای نشان دادن اینکه او راست نمیگوید، بیان میکنم. من احساسات و تجربیات خودم را دارم. در حال حاضر واقعاً پکک در قویترین دوره خود است. من کسی نیستم که از آمدن نمایندگان خارجی خوشحال شوم. اگر من در را باز کنم، هر روز نمایندگان یک دولت خارجی به دیدن من خواهند آمد. به خاطر فشار ترکیه اگر قبول نکنم به طور غیررسمی این کار را میکنند، اما همه آنها به نمایندگی از دولتها آمدهاند. کسانی که به نمایندگی از رئیسجمهور آمریکا آمدهاند نیز هستند، کسانی که به نمایندگی از رئیسجمهور روسیه نیز آمدهاند، هستند. کسانی از چین نیز آمدهاند، هستند. چون از اینها آزرده شدهام، بسیاری از آنها را رد میکنم. در زمینه دیپلماسی مشکلی ندارم. چیلر میگوید «ما از نظر تبلیغاتی و مادی راه را بستیم.» بگذارید بیاید، من یک کیسه پول به او و همسرش خواهم داد، آنها خیلی پول دوست دارند. واقعاً خواهم داد.
منبع درآمد شما چیست؟ میگویند تریاک است؟
بگذارید نشان دهند که یک نفر از پکک به خاطر تریاک دستگیر شده است، من آمادهام هر نوع توهینی را بپذیرم. نه، وجود ندارد.
گفته میشود شما با برادر حافظ اسد تجارت تریاک میکنید؟
به هیچ وجه چنین چیزی وجود ندارد.
این منبع (درآمد) شما از کجا میآید؟
ما با سوریها کوچکترین ارتباط اقتصادی هم نداریم. در حال حاضر ما دوباره در اروپا کمپین (جمعآوری کمک) را شروع کردهایم.
آیا این همه پول از طریق کمکهای مردمی جمعآوری میشود؟
البته. همه چیز آشکار است. میدانید که پلیس آلمان چقدر کنترل میکند. به اندازه نیاز ۱۰ ساله پکک پول وجود دارد. در خاورمیانه منابع مالی وجود دارد. نزد ما هر کس یک فدایی است. برای زندگیهای اصیل ما، نیازی به دیدگاه درخواست پول وجود ندارد. این هزینههای ما را بسیار کاهش میدهد. مردم واقعاً به ما کمک میکنند. در خاورمیانه، ما میتوانیم منابعی را تأمین کنیم که کل پکک را تأمین مالی کند. کمکهای بزرگی وجود دارد. در حال حاضر قطعاً مشکل مادی وجود ندارد. هیچ کشوری به ما کمک مادی نمیکند. پلیس آلمان نزدیک به ۵۰۰ هزار مارک ما را توقیف کرد. از نظر مادی ما قوی هستیم. از نظر تودهای قوی هستیم. اگر میخواهید بیایید از مردم بپرسید.
بودجه سالانه پکک چقدر است؟
من حساب نکردهام اما از ۱۰۰ میلیون دلار فراتر خواهد رفت.
آیا این پول کافی است؟
ما بیشتر از این در دست داریم. چون قانع میشویم و اینگونه زندگی میکنیم، مشکل مادی نداریم. اما اگر از یک زندگی لوکس صحبت کنی، هیچ بودجهای کفاف آن را نمیدهد. از نظر هواداران، تأمین سربازان و دیپلماسی مشکلی نداریم. مشکلات داخلی پکک نیز زیاد نیست. پکک اکنون در پیشرفتهترین دوره وحدت درونی خود زندگی میکند.
ادعا میشود که شمدین ساکیک اعدام شده است؟
به هیچ وجه چنین چیزی وجود ندارد. اشتباهات بزرگ ساکیک رخ داد. اینها در افکار عمومی نیز نشان داده شدند. به عنوان مثال، مسئله ۳۳ سرباز. او با ابتکار عمل خود آن را پیش برد.
آیا شما از آن اطلاع نداشتید؟
نه. ابتکار عمل آن منطقه بود. کمی کمبود در کسانی که آن سربازان را اینگونه بدون سلاح بردهاند نیز وجود دارد. آنجا منطقه جنگی است. کسانی که آنها را بردهاند مسلح هستند اما آن سربازان غیرمسلح هستند. در آنجا واقعهای وجود دارد که باید بررسی شود. یک تحریک وجود دارد. احتمالاً افراد ما نیز برای به هم زدن آتشبس، در آن وضعیت قرار گرفتند.
