حشمت‌الله طبرزدی : تحریم ملی انتخابات در ایران، آن را به یک همه‌پرسی جهت نه گفتن به جمهوری اسلامی تبدیل کرده است. در نتیجۀ این حرکت ملی، حکومت اسلامی در صحنۀ بین‌المللی منزوی‌تر خواهد شد و در داخل مردم به اتحاد و ارادۀ خود و تاثیر مثبت آن بیشتر پی خواهند برد. این گسست یک جنبش اجتماعی بزرگ را برای گذار به یک دموکراسی سکولار در پی خواهد داشت و در عین حال مناسبات قدرت را قطبی‌تر و ریزش نیروهای وابسته به رژیم را شدیدتر خواهد نمود.     

رهبر حکومت اسلامی ایران، علی خامنه‌ای، به اشکال مختلف می‌کوشد نشان دهد که او نقشی در نحوۀ برگزاری انتخابات پیش‌رو و احتمالاً نتیجۀ قابل پیش بینی آن ندارد. برای این منظور  او به نحوۀ عدم احراز صلاحیت برخی نمایندگان از سوی شورای نگهبان انتقاد  یا اظهارات نمایندۀ خود را در خصوص گزینش نامزد اصلح تکذیب می کند. ولی در عین حال علی خامنه‌ای تحریم انتخابات را گناه کبیره می داند و حتی دادن رأی ممتنع را  حرام می‌خواند. صرف‌نظر از این که اساساً چنین “انتخاباتی” که در آن مردم ناچارند تنها به گزینه حکومت رأی (مثبت) بدهند، مصداق انتخاب آزاد است یا اجبار، اما، به نظر می رسد که رهبر حکومت اسلامی نتیجه و تبعات همین انتخابات را بیشتر متوجه خود و موقعیت خود و به تبع کل نظام اسلامی ایران می‌داند. چرا؟

در پاسخ به این پرسش و پرسش‌های دیگر، حشمت‌الله طبرزدی، تحلیلگر و فعال سیاسی در ایران، از جمله گفته است :   

“تلاش آقای خامنه‌ای برای نشان دادن بیطرفی خود در انتخابات پیش رو بیشتر به لطیفه می‌ماند. هم اعضای شورای نگهبان که وظیفۀ تأئید صلاحیت نامزدها را دارند، گماردگان او هستند هم ضابطین دستگاه‌های امنیتی که بر اساس گزارش‌های آنها صلاحیت نامزدها از سوی شورای نگهبان تأئید یا رد می‌شود. حتی باصطلاح انتقاد اخیر رهبر به شورای نگهبان بیشتر اظهاراتی اخلاقی بود مبنی بر این که مثلاً به خانواده‌های برخی نامزدهای رد صلاحیت شده جفا شده بی آنکه رهبر جمهوری اسلامی از شورای نگهبان بخواهد که صلاحیت آنان را تأئید کند.”

حشمت الله طبرزدی در جای دیگری از سخنانش می‌افزاید که رهبر جمهوری اسلامی ایران می‌کوشد که در هر حال %ابراهیم رئیسی را آنهم با رأی بالای ٥٠ درصد از صندوق‌های رأی بیرون آورد.%  او سپس می افزاید : “اما، آنچه در کوچه و خیابان و جامعه مشاهده می‌کنم این است که همه می‌گویند در انتخابات شرکت نمی‌کنند و این اولین بار است که شاهد چنین اتفاقی در کشور پس از تأسیس جمهوری اسلامی یعنی از فروردین ماه ٥٨ تاکنون هستیم. اولین پی آمد تحریم ملی انتخابات این خواهد بود که دیگر کسانی چون ظریف نخواهند توانست در خارج از ایران و در صحنۀ بین‌المللی خود را نمایندۀ اکثریت مردم ایران معرفی کنند. تحریم ملی انتخابات لطمۀ بزرگی به جمهوری اسلامی در مذاکرات بین المللی و زیاده‌خواهی‌های آن وارد می‌آورد. در داخل نیز تحریم ملی انتخابات باعث می‌شود که مردم بیش از گذشته به اراده و اتحاد خود و تاثیر سیاسی آن پی ببرند و در پی آن یک جنبش اجتماعی قدرتمند برای برگزاری یک همه‌پرسی تحت نظارت سازمان ملل برای گذار به یک دموکراسی سکولار شکل خواهد گرفت.”

حشمت الله طبرزدی در ادامه افزوده است : “برای اولین بار مردم ایران آگاهانه کلیت نظام اسلامی را به چالش کشیده‌اند و به کل نظام حاکم و  دستگاه‌های تبلیغانی آن صراحتاً می‌گویند : نه، نه به جمهوری اسلامی، نه به رفتار، عملکرد و کارنامۀ جمهوری اسلامی.”

حشمت الله طبرزدی از این آگاهی عمومی به عنوان یک گسست اجتماعی یاد می‌کند و می افزاید که رژیم اسلامی هم می‌داند که انتخابات پیش رو یک همه‌پرسی جهت نه گفتن به نظام اسلامی حاکم بر کشور است. ولی این اقدام مقدمات یک جنبش به مراتب گسترده‌تر در آینده نزدیک است که طی آن شاهد قطبی شدن فزایندۀ مناسبات سیاسی قدرت در کشور خواهیم بود که یک سوی آن امارات اسلامی به رهبری علی خامنه‌ای قرار خواهد داشت و  در مقابل آن کلیت جامعه‌ای که می‌خواهد از وضع موجود به یک دموکراسی غیردینی و عرفیگرا گذار کند.”

به گمان حشمت‌الله طبرزدی این تحول بزرگ با ریزش شدید نیروهای درون ساخت قدرت اسلامی نیز همراه خواهد بود که در نتیجۀ آن نه فقط اصلاح‌طلب‌ها، بلکه حتی عناصر و جریانات اصولگرا  بیش از گذشته از هستۀ اصلی و متصلب قدرت فاصله خواهند گرفت و به صفوف مردم خواهند پیوست.