در پنجمین دادگاه حمید نوری در کشور آلبانی، روز سه‌شنبه ۲۵ آبان، محمود رؤیایی، عضو سازمان مجاهدین خلق، به عنوان شاکی و شاهد از مواجهه‌اش با مصطفی پورمحمدی و مرتضی اشراقی در هیئت مرگ گفت.

مصطفی پورمحمدی در دولت محمود احمدی‌نژاد به وزارت کشور و سپس ریاست سازمان بازرسی کل کشور رسیده بود و در دولت اول حسن روحانی، وزیر دادگستری شد و اکنون مشاور رئیس قوه قضائیه و دبیرکل جامعه روحانیت مبارز است.

محمود رؤیایی گفت که در اتاق هیئت مرگ، مصطفی پورمحمدی، متنی به دست او داده و خواسته است که عیناً بنویسد: «متنی بدخط که نوشته بود انفجار دفتر نخست‌وزیری و حزب جمهوری اسلامی را محکوم می‌کنم.»

او به گفته وکیل مشاورش در سال ۱۳۶۰ به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین به ۱۰ سال زندان محکوم شده و سال ۱۳۷۰ از زندان آزاد شده‌است.

وکیل مشاور محمود رؤیایی در این جلسه از دادگاه که در حال برگزاری است گفت که او اطلاعات دقیقی دربارهٔ حمید نوری دارد.

هیئت رئیسه دادگاه محاکمه حمید نوری به شهر دورس در کشور آلبانی سفر کرده‌اند و دادگاه روز جمعه، سومین جلسه از هفت جلسه‌ای است که در این کشور برگزار می‌شود.

حمید نوری در جلسات دادگاه آلبانی حضور ندارد و وکیل او در این جلسات حاضر است. او به همراه دیگر وکلایش در دادگاه استکهلم حضور دارد و جلسات دادگاه آلبانی را به صورت ویدئویی می‌بیند.

او متهم است که در مقام دادیار پیشین زندان گوهردشت کرج در اعدام‌های دسته‌جمعی زندانیان سیاسی مشارکت داشته است، اتهامی که خود آن را رد می‌کند.

حمید نوری روز ۱۸ آبان ۹۸ با یک پرواز مستقیم از ایران وارد فرودگاه استکهلم شد و بلافاصله دستگیر شد.

محمود رؤیایی، عضو سازمان مجاهدین خلق و نویسنده کتاب آفتاب‌کاران که دربارهٔ خاطرات او از زندان است در دادگاه حمید نوری گفت که در هیجده‌سالگی به ده سال زندان محکوم شده بود و ۱۷ فرودین ۱۳۶۵ از زندان قزل‌حصار به زندان گوهردشت منتقل شد.

محمود رؤیایی در دادگاه گفت که ۵ مرداد ۶۷ از زیر در شنیده که داود لشکری پای تلفن به کسی گفت تخم‌مرغ‌های خراب را جدا کرده‌ایم. او اضافه کرد که «من آن زمان نفهمیدم منظورش از این حرف چیست اما در روزهای بعد متوجه شدم.»

او گفت که ۱۲ مرداد وقتی در راهروی مرگ نشسته بود حمید عباسی (نوری) را دیده که لیست اسامی زندانیان را خواند و آن زندانیان را به پاسدار دیگری سپرد.

محمود رؤیایی به گفته خود ۱۲ مرداد ۶۷ به اتاق هیئت مرگ برده شد: «چند نفر آخوند و غیرآخوند پشت میز نشسته بودند. تقریباً روبه‌روی حسینعلی نیری بودم. دیگر اعضای این هیئت را نمی‌شناختم. فکر می‌کردم که (ابراهیم) رئیسی یک پاسدار است چون لباس شخصی به تن داشت و آن زمان که من در اتاق بودم داشت قدم می‌زد.»

‏به گفته او، حسینعلی نیری در اتاق هیئت مرگ، سؤال و جواب می‌کرد اما بقیه اعضا هم در این روند دخالت داشته‌اند: «گفتند که ما آمده‌ایم برای عفو و می‌خواهیم بدانیم آیا حاضری مصاحبه کنی و انزجارنامه بنویسی؟ گفتم اگر مرا آزاد کنید کاری به کار کسی نخواهم داشت. رئیسی که داشت راه می‌رفت با تغیر اشاره کرد که برود بیرون. من چون فکر می‌کردم او پاسدار است اصلاً توجهی نکردم. (مصطفی) پورمحمدی هم گفت که برود بیرون و گفت حالا برای ما شرط می‌گذاری؟ پا شدم که بروم (مرتضی) اشراقی گفت همین‌ها را که گفتی بنویس. گفتم من که چیزی نگفتم. گفت همین که گفتی اگر آزادت کنیم کاری به کار کسی نخواهی داشت، بنویس.»

محمود رؤیایی همین جمله را به گفته خود نوشته و ناصریان (محمد مقیسه) او را مجدداً به اتاق هیئت مرگ برده است: «شروع کردند به دست انداختن نوشته من. اینکه تو چقدر درس خوانده‌ای و چقدر سواد داری؟ نظرت دربارهٔ سازمان کو؟ نوشته‌ای که اگر آزاد بشوی کاری به کار کسی نخواهی داشت. مگر ما گفته‌ایم که تو کاری با کار کسی داری؟»

به گفته محمود رؤیایی، در اتاق هیئت مرگ، مصطفی پورمحمدی، متنی دست او داده و خواسته که عیناً بنویسد؛ «متنی بدخط که نوشته بود انفجار دفتر نخست‌وزیری و حزب جمهوری اسلامی را محکوم می‌کنم. در آخر هم آمده بود که از خمینی تقاضای عفو می‌کنم. گفتم من از انفجار دفتر نخست‌وزیری خبر نداشتم و زندانی بودم. ۷ سال هم از حکمم گذشته و ۳ سال مانده. (مصطفی) پورمحمدی عصبانی شد و گفت برو بیرون. بلند شدم و اشراقی دنبال من راه افتاد. کاغذ خودم را داد و گفت این را کامل کن.»

او در ادامه دادگاه گفت که نوشته‌اش را چون اعضای هیئت مرگ رفته بودند دست یک پاسدار داده و در مدتی که در راهرو نشسته بود حمید عباسی (نوری) را مجدداً دیده که چند بار لیست اسامی را خواند و زندانی‌ها را برد.

در ادامه جلسه دادگاه، دادستان از محمود رویایی درباره حمید نوری سوال کرد و او گفت که فروردین ۶۵ وارد گوهردشت شده و چند ماه بعد حمید عباسی(نوری) و ناصریان (محمد مقیسه) برای اولین بار وقتی وارد بند آنها شده بدون چشم‌بند دیده است.

محمود رویایی گفت: «از آن زمان چهره حمید عباسی ( نوری) در ذهن من نقش بست. دادیار و دفتردار ناصریان(محمد مقیسه) بود و همیشه پشت ناصریان(محمد مقیسه) سنگر می‌گرفت و سایه او بود. اما چهره اصلی‌اش را قبل از هیئت مرگ، دوازدهم تیر ۱۳۶۶ در اتاق گاز دیدم.»

او درباره مشخصات ظاهری حمید نوری هم گفت که «​صورت کشیده و قد بلندی نسبت به بقیه پاسدارها داشت. توی راه رفتن محکم نبود و کمی آرام و شل راه می‌رفت. لباس پاسداری نداشت و با یک نگاه حتی از فاصله بیست متری می‌توان تشخیص داد.»

دادستان سپس درباره کتاب آفتاب‌کاران که محمود رویایی نویسنده‌اش است سوال کرد و گفت که این کتاب در منابع تحقیقات مقدماتی دادستانی آمده است.

در ادامه دادگاه وکیل حمید نوری از محمود رویایی پرسید که آیا در تولید ماکتی که مجاهدین خلق ساخته و تحویل دادگاه داده‌اند نقش داشته است؟ او پاسخ داد که نقش داشته است.

وکیل حمید نوری در ابتدای جلسه روز سه‌شنبه از دادگاه خواستار انتقال ماکت ساخته شده از زندان گوهردشت به دادگاه استکهلم برای بررسی شده است. این ماکت که توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق ساخته شده در جلسات دادگاه در آلبانی به نمایش درآمد و شاکیان و شاهدان در این دادگاه در شهادت خود به آن استناد می‌کردند.

وکیل حمید نوری سپس به برخی مصاحبه‌ها و همچنین کتاب محمود رویایی اشاره کرد و از او درباره سمت حمید نوری در دادگاه پرسید که او پاسخ داد:«​هم پاسدار بود، هم بازجو بود، هم دادیار.»

حمید نوری اتهامات مطرح شده را رد کرده است. او قرار است روز دوم آذر در دادگاه شهادت دهد. به گفته وکیل او، موضع حمید نوری این است که «این اعدام‌ها هرگز رخ نداده‌است و نمی‌تواند اتهامات را بپذیرد».

وکیل حمید نوری مدعی است که موکلش در زمان اعدام‌ها در مرداد و شهریور سال ۱۳۶۷ به خاطر تولد فرزندش در مرخصی بوده‌است.

برگزاری دادگاه حمید نوری که تا آوریل سال آینده در دادگاه استکهلم سوئد ادامه خواهد داشت واکنش مقامات جمهوری اسلامی را نیز در پی داشته‌است.

سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران، روز اول شهریور محاکمه آقای نوری را «یک طراحی» توسط سازمان مجاهدین خلق خواند و مدعی شد که دادگاه سوئد «به یک سری داستان و مستندسازی و شاهدسازی دروغی که همه از سوی یک گروهک صورت گرفته استناد کرده است».