یکسال مانده به انقلاب، دکترایم را گرفتم و به ایران آمدم. استخدام دانشگاه بودم و مشغول تدریس شدم، آخر سال۵۶ وقتی حقوق و پاداش شب عید را گرفتم با قیمت ارز نزدیک به ۷تومان حدود ۳هزار دلار خریداری کردم و به آمریکا رفتم تا کارهای مربوط به مدرکم را انجام دهم.

استاد من در آمریکا با تعجب از من پرسید: چطور توانستی بعد این مدت کوتاه برگردی؟
-گفتم: با حقوق و مزایای شب عید استادیاری‌ام!
-با کنایه از من پرسید که: شما در خانه‌تان چاه نفت دارید؟
-گفتم: نه استاد، چاه نفت که در خانه نمیشود.
-گفت: تو دکترای اقتصاد گرفتی اما متوجه نیستی که یک چاه نفت در خانه داری.

استادم ادامه داد: این ارزی که به این قیمت به تو داده اند که با یک ماه حقوق و پاداش بتوانی به آمریکا بیایی و برگردی، این یعنی یک چاه بزرگ نفت در خانه داری و بدون اینکه متوجه‌اش باشی داری از آن استفاده می کنی.
من که استاد تو هستم و در کشوری با سرانه درآمد حدود ۱۰برابر کشور شما زندگی میکنم اگر قصد چنین سفری داشته باشم باید حداقل پنج سال پس انداز کنم.

سال‌ها طول کشید تا به عمق حرف استادم پی بردم

✍️دکتر محمد علی بهکیش