هشتاد و پنجمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در تابستان ۶۷، روز چهارشنبه سی و یکم فروردین ۱۴۰۱ با شهادت علیرضا امیدمعاف برگزار شد. شاهد از طریق تماس ویدیویی مستقیم از هلند در این دادگاه شرکت کرد.

توماس ساندر در آغاز توضیح داد که بازپرسی از شاهد باید در مورد مشاهدات و تجربیات شخصی خود او نسبت به حوادث پیش و پس از اعدام ها باشد.

در آغاز مارتینا وینسلو، یکی از دادستان‌های پرونده، خود را معرفی کرد و پرسش از شاهد را در این جلسه برعهده گرفت. شاهد در پاسخ به سوالات دادستان توضیح داد که در آبان ۱۳۶۴ در محل کارش دستگیر شد. دلیل دستگیری شاهد را نخست در ارتباط بامواد مخدر اعلام کردند، اما او در اصل به اتهام هواداری از سازمان چریک های فدایی خلق – اقلیت به زندان افتاد.

به گزارش صدای آمریکا، علیرضا امیدمعاف دو، سه ماه در کمیته مشترک نگهداری و سپس به زندان اوین منتقل شد. او نخست چهار، پنج ماه در سلول انفرادی معروف به «آسایشگاه» نگهداری شد. شاهد در اوایل سال ۱۳۶۵ به بند سه عمومی دربسته این زندان برده شد و در مجموع یکسال و نیم در آن زندان بسر برد. در همین دوران بود که در دادگاهی به اتهام گزارش نویسی از وضعیت کارگران و ظلم وارد به آنها، کمک مالی و براندازی رژیم جمهوری اسلامی به دو سال زندان محکوم شد.

علیرضا امیدمعاف شهادت داد که در ۱۳۶۶ با تمام زندانیان بند سه زندان اوین به زندان گوهردشت منتقل کردند. شاهد یکی، دو ماه بعد در اواخر سال ۱۳۶۶ با هدف آزادشدن به زندان اوین برگردانده شد. شاهد گفت در آنجا نزد ابراهیم رئیسی که در آن زمان جانشین دادستانی بود، برده شد. ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری فعلی ایران است.

ابراهیم رئیسی که با لباس شخصی در این دیدار ظاهر شده بود از او خواست نسبت به سازمانش اعلام انزجار کند و مصاحبه بدهد، اما شاهد این درخواست را نپذیرفت.

علیرضا امیدمعاف یکبار دیگر همراه با تمام زندانیان معروف به «ملی کش» از جمله حمیدرضا رحمانی و سعید پرتو در اردیبهشت ۱۳۶۷ دوباره به زندان گوهردشت منتقل شد و تا پایان اعدام ها در آن زندان باقی ماند.

علیرضا امیدمعاف شهادت داد که در بدو ورود به گوهردشت آنها را برهنه کردند و با چشم بند از تونل انسانی پاسداران با مشت و لگد گذراندند. او و بقیه زندانیان چپ یا «ملی‌کشی» (زندانیانی که به رغم اتمام زمان حکم‌شان آزاد نمی‌شدند) از جمله عباس رئیسی معروف به خالو و حسین طالقانی را از زندانیان هوادار یا عضو سازمان مجاهدین خلق جدا کردند.

شاهد موضوع خارج کردن تلویزیون از بند و شنیدن صدای تیر پیش از اعدام ها در مرداد ۱۳۶۷ را تایید کرد. او گفت عباس رئیسی معروف به خالو، حسین طالقانی، مسعود باختری، غلام خوشنام، و تعداد دیگری از زندانیان حزب توده و احزاب چپ را اواخر مرداد یا شهریور بردند. آنها هرگز برنگشتند و زندانیان بعدا شنیدند که همگی اعدام شده‌اند.

علیرضا امیدمعاف گفت زندانیان از طریق مورس در نهم شهریور از صحت اخبار وقوع اعدام ها در زندان مطمئن شدند. زندانیان بند روبرو به آنها گفتند که تنها زندانیان بند آنها و بند چهارده باقی مانده اند. صبح روز دهم شهریور همه زندانیان بند را به همراه شاهد به صف از بند خارج کردند. به آنها فرم هایی داده شد تا به سوالات عقیدتی پاسخ دهند. شاهد آنجا فردی را دید که مسئول پرسش از زندانیان بود، اما او را نشناخت.

علیرضا امیدمعاف صبح روز مورد ضرب و شتم قرار گرفت. ناصریان در حالی که یقه شاهد را گرفته بود و او را می زد، گفت: «مرد باش! بگو که تو مسلمان نیستی و رژیم را قبول نداری.» شاهد ساکت بود. ناصریان شاهد را هول داد و به زمین افتاد. شاهد گفت پایی را بر روی گردنش احساس کرد؛ پای همان فردی بود که روز نهم از زندانیان سوال می کرد. زندانیان بعدا به او گفتند که این شخص «حمید عباسی» است.

علیرضا امیدمعاف روز بعد در عکس العمل به پاسخ منفی اش به نماز خواندن توسط پاسداران شلاق خورد. به او گفتند: «تو باید نماز بخوانی. اگر نماز بخوانی به بهشت می روی و اگر نخوانی هر روز تعزیرت (شلاق) می کنیم.»

گفتنی است علیرضا امیدمعاف شاهد این جلسه دادگاه هرگز در مقابل هیات مرگ قرار نگرفت. زندانیان نجات یافته از اعدام را به بند دیگری انتقال دادند. زندانیان به درخواست مقامات زندان برای انجام مصاحبه دوباره پاسخ منفی دادند. زندانیان امکان ملاقات نداشتند، اما با فشار خانواده تماس های تلفنی انجام گرفت. شاهد گفت تلفن را به بند آورده بودند. حمید عباسی هم آنجا بود. زندانیان را یکی یکی صدا می کردند. زندانیان به خانواده ها موقعیت را توضیح دادند. شاهد گیلکی با خانواده اش صحبت کرد. زندانیانی که به خانواده ها خبر درخواست مصاحبه ها را اطلاع دادند دوباره با واکنش عباسی روبرو شدند. شاهد بعدا در جریان ملاقات حضوری نیز دوباره حمید عباسی را همراه ناصریان دید.

علیرضا امیدمعاف اواخر اسفند ۱۳۶۷ و پس از اعدام ها از زندان گوهردشت آزاد شد.

جلسه امروز حاشیه های مهمی را به همراه داشت. طبق اطلاعات دریافت شده توسط صدای آمریکا، وکلای حمید نوری امروز با ارائه پرونده‌ای معروف به «لوندین کیس» در سوئد و مقایسه جزئیات آن با دادگاه حمید نوری، صلاحیت دادگاه و قوانین سوئد برای رسیدگی به پرونده نوری در این کشور را مردود دانستند.

«لوندین کیس» پرونده ای است در مورد شرکت نفتی سوئدی لوندین در سودان که هم اکنون به دیوان عالی کشور ارجاع شده است. وکلای پرونده حمید نوری امروز همچنین به مقامات دادگاه اعلام کرده اند که رسیدگی به اعدام زندانیان چپ و شهادت برخی از زندانیان چپ نجات یافته از اعدام در دادگاه سوئد براساس قوانین سوئد امکان پذیر نیست.