هشتاد و ششمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت، روز پنج شنبه اول اردیبهشت ۱۴۰۱ با جلسه بازجویی فوق العاده از متهم برگزار شد.
به گزارش صدای آمریکا، مانند سایر جلسات دفاعیه متهم در ماههای گذشته، خانواده او شامل همسر، دختر، عروس، پسر و دامادش در جلسه روز جمعه شرکت داشتند.
این جلسه بازجویی بنا به درخواست دادستان های پرونده به علت ارائه مدارک صوتی و تصویری معروف به «پروتکل ۱۶» به دادگاه برگزار شد. یکی از دادستان ها در آغاز جلسه توضیح داد که چگونه با کارشناسی های دقیق و طولانی توانستند به بخشی از محتویات صوتی و تصویری تلفن متهم دست پیدا کنند؛ مدارکی که درست شب قبل از پرواز توسط خود او از تلفن همراهش پاک شده است.
بخشی از این مدارک شامل صدای مکالمه بین همسر و دختر حمید نوری، متهم پرونده در شب قبل از پرواز او به سوئد و نهایتا دستگیریش در همان روز در فرودگاه آرلاندای استکهلم در سوئد است. حمید نوری در بخشی از دادگاه امروز درباره این مدارک گفت: «سند آزادی من همین پروتکل۱۶ است که خانم دادستان دارد. من دو سال و نیم است که منتظر این هستم.»
مدرک صوتی پروتکل۱۶ مکالمه تلفنی همسر و دختر حمید نوری شب پیش از سفرش به سوئد است که دادستانهای پرونده توسط کارشناسان سوئدی توانستند نسخه پاک شده آن را در تلفن متهم پیدا کنند. در این مکالمه همسر حمید نوری از دخترش می پرسد پدرت کجاست و دختر پاسخ می دهد پدر با مسعود (داماد خانواده) در اطاق مجاور مشغول پاک کردن اطلاعات تلفن همراهش پیش از سفر به سوئد است. حمید نوری فردای همان روز به سوئد پرواز و در فرودگاه آرلاندای استکهلم دستگیر شد.
مدارک تصویری پروتکل ۱۶ در واقع اسکرین شات های پاک شده ای شامل شماره تلفن مقامات و محل های مهم و کلیدی در جمهوری اسلامی ایران است. با نگاهی به این لیست به جرات می توان گفت که قسمت مهم و طولانی اطلاعات پاک شده مربوط به مقیسه و افراد مرتبط با اوست؛ از برادرش گرفته تا افراد خانواده و مخصوصا محافظانش.
حمید نوری در توضیح سوال دادستان در مورد این اطلاعات پاک شده گفت: «من مهمان آقای هریش صادق عیوبی بودم. ایشون مزاحمت ایجاد کرده بود. تلفن هایی رو که احتمال میدادم دوباره در می آره و مزاحمت ایجاد می کنه و بعضی هاشون در زندان اوین کار می کردند را پاک کردم. ایکاش این شماره ها را نمی گذاشتید خانم دادستان. شما که شاکیان این پرونده را می شناسید. شاکیان این پرونده دشمنان من و دشمنان ایران هستند.»
حمید نوری در بخش دیگری در مورد حذف تلفن های نیری و محافظینش از تلفن همراه خود اضافه کرد: «شما هریش را نمی شناسید. قبلا شماره های من را درآورده بود. مزاحمت ایجاد کرده بود. توی خونه اش که بودم بحث های سیاسی می کرد. مسائل دادگاه و زندان را بحث می کرد و من اون موقع نمی دونستم پدرش اعدام شده است. تو بازجویی پلیس گفته که پدر، پدربزرگ و مادربزرگش انگار اعدام شده اند. چون این اسامی مطرحی بود و من هم می دونستم. تو بازجویی هم همه رو گفتم. این اسامی تو اینترنت هم بود. احتمال دادم که شاید شیطنت کنه پس هر چی مربوط به نیری بود رو پاک کردم… سال ۲۰۱۸ هم همین کار را کردم. موبایل من دست شماست. اتفاقا در بیارین. همان کار رو کردم. همه رو پاک کردم.»
حمید نوری توضیح داد که در سفرهای قبلیش به سوئد، هیرش از تلفن او استفاده می کرد و به دخترها زنگ می زد. یکی از آنها یک مهماندار هواپیما بود. هریش به او از تلفن نوری مرتب زنگ می زد. این خانم به نوری نیز چندین بار در ایران زنگ زد. نوری گفت: «برای من برنامه داشتند. هی می گفت حاج آقا من یه کاری دارم. باید شما رو از نزدیک ببینم. من این کار را نکردم. فهمیدم کار هیرش است. فهمیدم برای من برنامه داشتند. [موضوع را بیشتر] بازش نمی کنم…»
حمید نوری در پاسخ به این سوال دادستان که چه چیزی باعث شد به دعوت فردی [هیرش] با این شخصیت که حتی قبلا هم برایتان مزاحمت ایجاد کرده به سوئد دوباره سفر کند، گفت: «چون من حمید نوری ام. من در دفاعیه اولم هم گفتم که ایرانی ها افراد عجیبی هستند. من در دفاعیه ام گفتم که کلمه به کلمه من معنى داره. دقت کنید من هر کلمه ای که در دفاعیه ام گفتم، معنی داره. چرا اومدم؟ خیلی سوال خوب و منطقییه. خانم سابق ایشون برای من خیلی قابل احترام بود و هنوزم هست. من حتی در دادگاهش شهادت دادم. حتی این دو تا وکیل من گفتن صلاح نیست تو شهادت بدی. من به این دو نفر گفتم شما ایرانی رو نمی شناسین. چون اون خانم خیلی برای من قابل احترام بود و داشت اذیت می شد. احتمال خطر می دادم برای خانمش. بعد از این خانواده ام، اون خانواده برای من خیلی قابل احترامند. بخاطر اون اومدم شماره ها رو پاک کردم که [هریش] مزاحمت ایجاد نکنه. چرا مسافرت نیام؟خب شماره هارو پاک می کنم و میام مسافرت دیگه.»
از حمید نوری بعدا سوال شد که آیا هیرش در زمان دعوت از او برای سفر مجدد به سوئد با همسرش زندگی می کرد یا نه. نوری به این سوال پاسخ منفی داد. لازم به ذکر است که هیرش معروف به آرین، همسر دخترخوانده حمید نوری است که در جریان جدایی و طلاق بر سر حضانت و نگهداری دختر کوچکشان با همسر سابقش اختلافات شدیدی دارد. دادگاه پس از کش و قوس های فراوان بالاخره حضانت کودک را به مادر داد.
هیرش یکی از عوامل کلیدی در دستگیری متهم است. او در دستگیری حمید نوری به ایرج مصداقی، یکی از شاکیان و شاهدان کلیدی این پرونده کمک کرد. هیرش متهم را به سوئد دعوت کرد و برای او بلیط سفری با کروز به همراه دختران «زیباروی» را داد.
در تلفن های پاک شده از گوشی تلفن متهم چندین تلفن مربوط به محافظین محمد مقیسه یا مقیسه ای معروف به ناصریان به چشم می خورد. متهم در توضیح این موضوع گفت: «مقیسه رئیس من بود. برای ایشون محافظ گذاشتند که ترورش نکنند. من شماره مقیسه و ناصریان رئیس عزیزم را ندارم. به من نداده. نمی ده. چرا نمی ده؟ چون من تلفنش رو به همه می دادم. فهمید من تلفنش رو به همه می دم. دو تا خط موبایلش رو عوض کرد و دیگه به من نداد. با محافظاش که می اومد، من تلفن محافظاش رو می گرفتم. من از اون زرنگتر بودم.»
نام محمد مقیسه یا مقیسه ای معروف به ناصریان به عنوان یکی از مهمترین عوامل شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ بارها در دادگاه نوری از زبان شاهدان و شاکیان شنیده شده است. حمید نوری از او به عنوان رئیس خود با احترام فراوانی یاد می کند.
حمید نوری در مورد لیست تلفن محافظین نیری نیز دقیقا توضیحات مشابهی داد و گفت: «أون احتمال ترور ایشان وجود داشت، من تلفن محافظین او را می گرفتم. چون تلفن خودش را به من نمی داد.»
حمید نوری با اشاره و خطاب به تک تک مقامات دادگاه به آنها گفت: «شماها شک نکنید که از اینجا هم که برم شماره همه شما وکلا، دادستان ها، پلیس ها و همه را خواهم داشت. مخصوصا تلفن آقای «کنت لوئیس». بسیاری از شرکت کنندگان ایرانی – سوئدی در این دادگاه به صدای آمریکا گفتند که این حرکت و گفته نوری در فرهنگ کشور سوئد و برای سوئدی ها نوعی تهدید تلقی می شود.
حمید نوری پیشتر در پاسخ به این سوال که آیا آقای مقیسه را پیش از سفرت به سوئد ملاقات کردی یا نه، گفته بود که با او تماس تلفنی داشته. در مدارک دادگاه صدای مقیسه موجود است و در آن مقیسه به دیدار با نوری پیش از سفرش اشاره می کند. حمید نوری تاکید کرد که آقای مقیسه گفته با من حرف زده. او گفت: «شماره های او را که دارین زنگ بزنین و ازش بپرسین. من گفتم ما صحبت کردیم.»
نوری در قسمتی دیگر در پاسخ به سوال کنت لوئیس وکیل مجاهدین نسبت به تایید دیدار نوری از سوی مقیسه در یک فایل صوتی گفت: «مکالمه من با مقیسه را ساخته اند. تکه تکه صدای مقیسه را به هم چسبانده اند. این از هنرهای موکلین شماست.» نوری می گوید مقیسه را برخلاف تایید خودش در نوار صوتی، قبل ازخروج از ایران ندیده است.
حمید نوری در قسمت دیگری خطاب به بنکت هسلبری، وکیل مشاور تعدادی از شاکیان پرونده گفت: «تو سوالات خوبی ازم می کنی، اما فرهنگ ما رو باید یاد بگیری. برو بخون. از اینجا که رفتی روی حرفای من فکر کن.» خانواده نوری در جریان دادگاه مرتب با هم به حرف های او می خندیدند.
کنت لوئیس، وکیل تعدادی شاکیان و شاهدان اعضاء سازمان مجاهدین خلق در بخشی از دادگاه به متهم گفت: «تو همه ما را به بازی گرفته ای.» حمید نوری با رد این حرف گفت که کنت را خیلی دوست دارد. او گفت: «من دو تا وکیل ندارم. تو با سوال هایی که از من می کنی، من فکر می کنم سه تا وکیل دارم.»
در صحن دادگاه امروز در مورد مدرکی در کیفرخواست پرونده به نام پروتکل یک سوالاتی از متهم شد. از او پرسیده شد که براساس این مدرک متهم در تلفن همراهش چه تعدادی تلفن با نام رجایی شهر دارد. او گفت: «طبق لیست های خانم دادستان من کلا ده اسم دارم از افراد که در زندان رجایی شهر هستند.» او گفت که بیش از هفت هزار و دویست شماره تلفن در تلفن دستی او بوده و از این تعداد تنها بیش از دویست تلفن پاک شده است.
حمید نوری در مورد اسمی به نام رئیسی در لیست تلفن هایش نیز توضیح داد که این اسم مربوط به «عطا رئیسی» است نه «سیدابراهیم رئیسی». او گفت این اسم مربوط به همکارش عطا رئیسی ست که دختر خواهر شهید کچویی و همکار او در زندان اوین بوده است. حمید نوری در مقابل این اسم در لیست تلفن همراهش به صورت به اصطلاح فارسیگلیسی نوشته است: Ettela chef EVIN ، اما در مقابل آن به فارسی نوشته است: «عطا رئیسی اوین». او ادعا کرد که در تلفن همراهش نام و تلفن رئیسی، رئیس جمهور فعلی ایران وجود نداشته است.
کنت لوئیس وکیل مشاور تعدادی از شاکیان سازمان مجاهدین خلق به او گفت که در تلفن تو در مقایسه با ده تلفن تماس زندان رجایی شهر، پانزده تلفن مربوط به زندان اوین وجود داشته است. این وکیل گفت شما گفته ای که فقط در زندان اوین کار کرده ای. نوری در پاسخ گفت که در بازجویی هاگفته که به زندان رجایی شهر سر زده است. این دوستی ها در همین ده – سال اخر پیش أمده است. او گفت همه دوستان من در اوین هستند. حمید نوری ادعا کرده است که هرگز در زندان گوهردشت کار نکرده و تنها چند باری به آنجا سر زده است.
حمید نوری در مورد لباس فرم داخل زندان گفت که تنها پاسداران لباس پاسداری می پوشیدند. برخی از شاهدان و شاکیان او را با لباس پاسداری توصیف کرده بودند. متهم تاکید کرد که ما تنها به تواب ها در زندان مرخصی می دادیم؛ آنهایی که از موضع خود گذشته و توبه کرده بودند. او گفت: «آنها با ما همکاری می کردند و ما هم به آنها مرخصی می دادیم.»
بر طبق برنامه ریزی قبلی قرار بود نوبت امروز بعدازظهر دادگاه با شهادت پروفسور پیام اخوان برگزار شود که بخاطر پیدانکردن مترجم – حتی تلفنی – به روز دوشنبه هفته آینده موکول شد.
جلسه بعدی دادگاه روز دوشنبه پنجم اردیبهشت ۱۴۰۱ بیست و پنجم آوریل ۲۰۲۲ در استکهلم برگزار خواهم شد. پروفسور پیام اخوان، کارشناس – شاهد در نوبت بعدازظهر این جلسه حضور خواهد داشت.