احمد بخارایی، مدیر گروه جامعهشناسی سیاسی در انجمن جامعهشناسی ایران هشدار داده است که دو قطبی ایجاد شده در کشور حول مسئلۀ حجاب و جانبداری حکومت از گروههای سنتی افراطی در این دوقطبی روند فروپاشی اجتماعی در کشور را تسریع و بی بازگشت میکند و به کارگیری سلاح در جامعۀ تنش آلود و بی بهره از گفتگو را بسیار محتمل می سازد.
او گفته است که یکی از پی آمدهای دوقطبی سازی “دلزدگی و سرخوردگی جامعه است و جامعه دلزده نهایتاً دچار فروپاشی اجتماعی می شود.” احمد بخارایی سپس افزوده است : “ما اینک [در ایران] در یک مسیر سرازیری و نزول قرار داریم و با شتاب به سمت فروپاشی اجتماعی در حرکت هستیم و [هر روز] بازگشت به عقب و ثبات اجتماعی، سخت و سخت تر میشود.”
از جمله نتایج این روند شتاب آلود فروپاشی اجتماعی، به گفتۀ احمد بخارایی، “تشدید ستیز و خشونت” در کشور و تسرّی تعارضات اجتماعی از محدودۀ “حجاب” به دیگر عرصه های تعارضات اجتماعی است. احمد بخارایی تصریح کرده است : “وقتی نظام سیاسی عرصه را بر مردم تنگ و تنگ تر می کند ممکن است به صورت ناخواسته مردم را به این سمت سوق دهد که برای حمایت از خود مجهز به سلاح شوند.”
احمد بخارایی از حاکمیت جمهوری اسلامی خواسته است که هشدار او را دربارۀ “طغیان” مسلحانۀ فردی، اجتماعی و حتی زیرزمینی جدّی بگیرد “تا شاید فکری برای بهبود شرایط موجود شود.”
استاد جامعه شناسی در ایران سپس گفته است : در حالت “دو قطبی اجتماعی” “دو طرف نمی توانند با یکدیگر تعامل و گفتگو کنند” و “در نتیجه ارتباط دو گروه به تعارض، ستیز، جدل و خصومت می رسد.” او گفته است که وقتی به عنوان جامعه شناس به جامعۀ امروز ایران می نگرد، متوجه می شود که “دو قطبی سازی رو به افزایش است و مردم در حال متراکم شدن در دو سر …دو قطب هستند.”
به گفتۀ احمد بخارایی حاکمیت ایران مسبب اصلی این وضعیت و عامل اصلی تشدید دوقطبی در کشور است، “زیرا اصرار دارد که همه مردم زیر چتر یک ایدئولوژی و یک تفسیر از شیعهگری یا یک تفسیر از حکومت اسلامی جمع شوند.” به گفتۀ احمد بخارایی “در واقع حاکمیت یک قطب را به نفع خود فربه کرده و سیاهی لشگر برای خود جمع می کند” و به این ترتیب “صحنۀ نزاع سیاسی” را “به صحنۀ مردم علیه مردم تبدیل” ساخته که نه تنها هیچ مصونیتی برای حکومت ایجاد نمی کند، بلکه مالاً تعارضات را به دوقطبی حاکمیت و جامعه بدل می سازد.