شاید بیشتر افراد در ایران و جهان با حمله مغول و ویرانگری و قتل و جنایت او مطالبی را خوانده باشند. چنگیز علاقه شدیدی به بریدن سر و درآوردن چشم و آویزان کردن آنها به خود و اسب هایشان را داشت چون فکر میکرد از چشم زخم دشمن بدور است.
تا زمانی،آن را یک افسانه، در تاریخ کهن ایران میدانستیم. با ظهور اینترنت و گشوده شدن دنیای بزرگ مجازی حقایق و واقعیتهای دردآور از قتل و آدم کشی و اعمال غیر انسانی که در کشورهای چین و کره شمالی وشوروی سابق ومملکتهایی که نظامهای مستبد و دیکتاتوری در آن حکومت میکنند،در مقابل دیدگان جهانیان آشکار شد.
طبق گزارشات غیر مستند از سازمانهای حقوق بشری،کشورهای چین و کره شمالی در تجارت اعضای انسان در سراسر جهان نقش پر رنگی دارند.
بیشتر این اعضا از بدن افرادی که حکم مرگ برای آنها صادر شده است به مشتریانی که تقاضا میدهند عرضه میشود. به روایتی دیگر،زندانیان محکوم به اعدام در انتظار خریداران اعضایشان برای لحظه مرگ هستند.
هرچند حکومت های چین و کره این مسئله را رد کردند ولی گفته ها و شنیده ها برای همه اثبات حقیقت است.
در شروع انقلاب 57 ایران و موج دستگیری و اعدام مخالفان توسط نیروهای جمهوری اسلامی،تدفین اجساد قربانیان بصورت پنهان و یا سوزاندن اجساد اعدامیان با اسید و آهک در گورهایشان این فکر را در افکار عمومی ایجاد کرد که چرا بدن اعدامیان از ناف به طرف قلب باز شده و بخیه خورده است. طبق گزارشات بدست آمده از خانواده قربانیان که موفق به دیدن جسد شده بودند این امر ثابت شده بود.
با پیگیری خانواده قربانیان از نهادهای قضایی درمورد بخیه های ایجاد شده بر روی بدن قربانیان،مقامهای قضایی کالبد شکافی و تایید زمان مرگ را دلیل باز کردن سینه و شکم قربانیان مطرح کردند.
در بین سالهای 1380 تا 1385، پسر جوانی به اسم شوانه را دستگیر و پس ازچند روز جسد شکنجه شده وبی جانش را تحویل خانواده دادند.با برسی عکسهاو گفته شاهدان عینی سر و جمجمه نامبرده باد کرده بود، چشمها خالی، در مقعد نامبربده تکه های بطری شیشه ای خارج شده بودوشکم ایشان از ناف تا گردن بخیه شده بود،. در آن زمان بدلیل کمبود اطلاعات و فشارهای نهادهای امنیتی برای دفن سریع جسد موضوع پیگیری نشد، بعد از گذشت چند سال اکنون نیز مشاهده میکنیم که بیشتر افراد اعدامی بعد از اعدام یا مخفیانه دفن میشوند یا بصورت کفن شده به خانواده تحویل ودفن میشوند.در برسیهای اعدامیان این چند ساله افرادی که اعدام شده اند هیچگونه اثری از جای طناب بر روی گردن آنها یافت نشده است و سینه آنها همگی بخیه های چند روزه دارد و این امر به عمق فاجعه یعنی خارج کردن اعضای حیاتی متهمان اشاره میکند.شاید هیچ مدرکی دال بر این ادعا نباشد ولی اگر کمپینی جهانی برای نبش قبر قربانیان بوجود آید شاید جنایت علیه بشریت در جمهوری اسلامی ایران بیشتر برای همه آشکار شود.در این موارد خواص نمیتوان عدالت را به آینده سپرد بلکه باید با کمک تمام سازمانهای جهانی از عمق فاجعه پرده برداشت.