بخش هایی از آن هفتهها تحت تأثیر زلزله های متعدد و از هشتم بهمن ماه کل شهرستان با جمعیت ۳۵۰/۰۰۰هزار نفری تحتالشعاع این مسئله قرار گرفته است.
زلزله هزاران خانه را تخریب و پس لرزه هایش که حالا شمار آن بالای صد رسید است مدام بر حجم خسارات دیگر خانه ها میافزاید و با فرو ریختن این دیوارها بار دیگر همچون فجایع بم، ورزقان، سرپل ذهاب، کوت عبدالله، پلدختر، آق قلا و غیره پرده فقر و محرومیتی فرو میریزد که رنج و آسیب پذیری مردمان ما را دو چندان کرده است.
دستگاه حاکمیت هم در حالی اراده خود را حاضرِ مطلوب بر صحنه و بحران را مدیریت شده تبلیغ میکند که پس از گذشت یک هفته بیش از پنجاه درصد مردم خوی ماشین خواب و پنجاه هزار نفر متارکه از شهر و ده ها هزار نفر با خیابان نشینی فاقد دریافت هر گونه کمک های دولتی هستند.
مردم از یک سو گرفتار زلزله های متعدد، سرمای طاقت فرسا و کمبود نان و غذا و چادر شده و از سوی دیگر گرفتار حکمرانی ناکارآمدی هستند که با سنگ اندازی مانع کمک های انسان دوستانه داخلی و بینالمللی میشود و آن ها را از حداقل های اسکان در سرمای زیر صفر درجه همچون کانکس محروم میدارد.
ما زندانیان سیاسی عقیدتی زندان اوین، ضمن ابراز همدردی با مردم مصیبت زده شهرستان خوی و نگرانی عمیق مان از وضعیت نامساعد زلزله زدگان؛ عموم مردم را که بارها در سختی ها کنار هم بودن را تجربه کرده اند دعوت به پیوستن به کارزار کمک حداکثری به مردم زلزله زده خوی میکنیم تا شاهد تقویت جبهه مردم و تسلیم حاکمیت در برابر اراده آن ها باشیم.