«نیکسن» بیشتر واکنشی است به زندگی مدرن تا یک سبک زندگی هلندی

واژۀ «نیکسن» در اواخر دهۀ ۲۰۱۰ وارد زبان هلندی شد. این فعل به معنای «هیچ کاری نکردن» است و نخستین بار در کشوری ظهور کرد که موضوع «فرسودگی شغلی» در آن بسیار شایع است. سال گذشته، پژوهش یکی از شرکت‌های بیمه نشان داد که ۹۰ درصد کارمندان هلندی دچار فرسودگی شغلی هستند و ۲۷ درصدشان در نتیجۀ این فرسودگی احساس خستگی و رمق‌بریدگی می‌کنند. پس چگونه است که «نیکسن» از فرهنگی برخاسته که مردمش این همه کار می‌کنند؟ چطور می‌توان میان «کار» و «نیکسن» ارتباطی منطقی برقرار کرد؟ و آیا این مفهوم نسبتی با زندگی‌های مدرن امروز ما ندارد؟

ویو گروسکاپ: ژورنالیست

مترجم: علیرضا شفیعی‌نسب

ویو گروسکاپ، گاردین— در شن‌های اسخِیفنینگن ایستاده‌ام، مشهورترین تفریحگاه ساحلی لاهه. مشغول نیکسِن 1هستم؛ این اصطلاح هلندی یعنی مطلقاً هیچ کاری نکردن. سعی می‌کنم از خودم نپرسم آیا در ساحل ایستادن واقعاً هیچ کاری نکردن محسوب می‌شود یا نه. آیا باید بنشینم؟ اما خب آن‌وقت هم نشسته‌ام. چطور باید درست نیکسن کرد؟ اُلگا مِکینگ، نویسندۀ کتاب نیکسن: استقبال از هنر هلندیِ هیچ کاری نکردن2، نیز راحت و بی‌هدف کنارم است. طی سه سالی که از انتشار این کتاب گذشته، مکینگ مشهورترین متخصص هیچ کاری نکردن در هلند شده است. ناگهان یادم می‌آید یک پن‌کیک‌فروشی در گردشگاه هست. آیا پن‌کیک‌خوردن هیچ کاری نکردن حساب می‌شود؟ یا زیادی شبیه انجام کاری است؟ شاید اصلاً من برای نیکسن‌کردن ساخته نشده‌ام.

مکینگ می‌گوید خیلی‌ها در تعریف نیکسن به مشکل می‌خورند. «تعریفی که در کتاب استفاده می‌کنم این است: هیچ کاری نکردن، بدون هدف. فیلم‌ندیدن، چرخ‌نزدن در شبکه‌های اجتماعی، ایمیل‌نخواندن. ما همیشه نتیجه‌ای در ذهن داریم. وقتی غذا درست می‌کنیم، با خودمان فکر می‌کنیم این غذا کمک می‌کند وزن کم کنم، یا سالم‌تر باشم. وقتی پیاده‌روی می‌رویم، باید بخشی از ۱۰هزار قدممان باشد. خلاصه، لذتِ صرفاً خوردن یا صرفاً پیاده‌روی را از دست می‌دهیم. پس قضیه برمی‌گردد به اینکه نتیجه را رها کنیم».

خوشم آمد. واقعاً آماده‌ام تا نتیجه را رها کنم. او در دنبالۀ صحبتش می‌گوید «پیداکردن تعریف برای این مفهوم آسان نبود. هر تعریف سختگیرانه‌ای باعث می‌شد مردم عذاب‌وجدان بگیرند. خیلی‌ها می‌گویند عذاب‌وجدان دارند، چون موفق نمی‌شوند هیچ کاری نکنند». اینجاست که به زبان خودش می‌گوید چرا کتابش چنین بازاری در جهان دارد.

مکینگ، که خبرنگار و وبلاگ‌نویس حوزۀ فرزندپروری است (خودش سه فرزند دارد)، با مردی آلمانی ازدواج کرده و در لاهه زندگی می‌کند. باآنکه به زبان هلندی تسلط دارد، خودش لهستانی است. اولین بار در سال ۲۰۱۸ در مجلۀ رایگانی در سوپرمارکت با اصطلاح نیکسن مواجه شد. برایش جالب بود که تا جایی که می‌داند فعل مشابهی در زبان‌های دیگر وجود ندارد. مفهوم نیکسن را به نیویورک تایمز پیشنهاد داد. وقتی مقالۀ او با عنوان «در دفاع از هیچ کاری نکردن» در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، سروصدای زیادی کرد. چند هفته بعد، قراردادی برای نوشتن کتاب با او بستند. این کتاب، که قرار بود کنار کتاب‌های دیگری دربارۀ هوگه3 (هنر دانمارکی راحتی) و فیکا4(هنر سوئدی وقفۀ استراحت از کار) قرار بگیرد، اواخر سال ۲۰۲۰ که هلند تازه وارد اولین قرنطینۀ جدی می‌شد به انتشار رسید. بیشتر نظرات مردمی در آمازون چنین فحوایی داشت: «اگر دچار استرس مرتبط با همه‌گیری کرونا هستید، این کتاب مخصوص شماست».

بعد از همه‌گیری کرونا، فرهنگ نیکسن به حیات خود ادامه داد. مجموعهٔ دیوید لوید لژر (که بیش از صد باشگاه ورزشی در بریتانیا دارد) اعلام کرد که کلاس‌های نیکسن هم برگزار می‌کند تا مردم بتوانند «از استرس رها شوند». این اعلامیه از یان د یونگه، روان‌شناس هلندی و «متخصص نیکسن»، نقل قول می‌کرد که «تندرستی در زندگی پرمشغلۀ ما اهمیت بسیار زیادی دارد و هلندی‌ها، که به خونسردی و آسان‌گیری‌ مشهورند، همیشه بعد از کار پراسترس روزانه‌شان نیکسن می‌کنند». او در ایکس (توییتر) می‌افزاید که نیکسن یک سبک زندگی اساساً هلندی نیست، بلکه بیشتر واکنشی است به زندگی مدرن.

کتاب‌های نیکسن دیگری هم هست به قلم افرادی که مشخصاً دوست ندارند به توصیه‌های خود عمل کنند و هیچ کاری نکنند. نیکسن: هنر هلندی هیچ کاری نکردن 5 اثر آنت لاوریسن. هنر فراموش‌شدۀ هیچ کاری نکردن: هلندی‌ها چگونه با نیکسن آرام می‌شوند6 اثر مارتیه ویلمز و لونا آلدرز. نیکسن: قدرت هیچ کاری نکردن7 اثر تس یانسن. راهنمای هلندیِ نیکسن 8 اثر یوهانا فن اِلپ.

اما هیچ کاری نکردن واقعاً تا چه حد هلندی است؟ و اصلاً کلمه‌اش از کجا آمده است؟ روت فینهوفن، استاد بازنشستۀ شرایط اجتماعی شادکامی انسان9 در دانشگاه اراسموس روتردام، می‌گوید «نیکسن یک مفهوم رسانه‌ای است، مثل دوشنبۀ غمگین». دربارۀ دوشنبۀ غمگین، یعنی سومین دوشنبۀ ژانویه، زمانی می‌گفتند «محاسبه شده» که «غم‌انگیزترین روز سال» است. بعداً معلوم شد این مفهوم را یک آژانس مسافرتی از خودش درآورده است. نیکسن کاملاً هم این‌طور نیست، کسی به شما یادآوری نمی‌کند که تور رزرو کنید. درضمن هلندی‌ها واقعاً از این فعل استفاده هم می‌کنند. فینهوفن اقرار می‌کند که میزان علاقۀ عموم به مفهوم نیکسن گویای خیلی چیزهاست. «ما عموماً زمانی شادتریم که فعال باشیم. در جامعۀ مدرن هم کارهای خوبی زیادی وجود دارد که آدم انجام بدهد. درنتیجه کارهای زیادی می‌کنیم. سرعت زندگی بالاتر از جوامع غیرغربی است و میزان رضایت از زندگی هم بالاست و رو به افزایش. اما… یکی از اثرات جانبی‌اش این است که به لحاظ زمانی در مضیقه قرار می‌گیریم. و آرامش بیشتر برایمان آرزو می‌شود». نیکسن خواستۀ دلمان را عرضه می‌کند: تبیین آنچه جایش خالی است، یعنی وجود هیچ در زندگی.

کتاب مکینگ اکنون به سیزده زبان ترجمه شده و فرانسوی‌ها بیش از همه به آن علاقه نشان داده‌اند (نسخۀ فرانسوی مجلۀ کازموپالیتن دربارۀ این کتاب می‌نویسد «هنر مجبورنبودن به انجام هیچ کاری»). اما برآمدن نیکسن از هلند دلیل نمی‌شود که هلندی‌ها خیلی در آن خبره باشند. کارولین همینگ، بنیان‌گذار و مدیرعامل سی‌اس‌آر سنتروم که مرکز تحقیق دربارۀ استرس و تاب‌آوری در جنوب اوترخت است، می‌گوید «مفهوم نیکسن گویا در تمام دنیا وجود دارد، به‌جز هلند. ربطی به فرهنگ ما ندارد. بالعکس، ما کالوینیست هستیم و همدیگر را به تلاش بیشتر تشویق می‌کنیم».

مکینگ وقتی اولین بار دربارۀ نیکسن تحقیق می‌کرد با همینگ مصاحبه کرد و همینگ به او گفت هلندی‌ها چندان اهل کاری‌نکردن نیستند. «ما با این باور بار می‌آییم که همیشه باید مفید و یاریگر باشیم. نیکسن شیطانی است که هیچ چیز خوبی ازش درنمی‌آید». البته به کسی بابت علاقه‌مندی به این مفهوم خرده نمی‌گیرد، چون استرس و افسردگی در حال افزایش است. «مغز ما با اضافه‌بار مواجه است؛ بلد نیستیم کاری نکنیم».

وقتی نظر دوستان هلندی‌ام را دربارۀ معنای «نیکسن» پرسیدم، گفتند کلمه را می‌شناسند، اما نمی‌فهمند چی‌اش هلندی است. شوخی هم می‌کردند: «شرمنده، آن‌قدر مشغولِ هیچ کاری نکردن هستم که نمی‌توانم جواب بدهم». خود مکینگ می‌گوید وقتی نوشتن کتاب نیکسن را شروع کرد، ناشر دیگری هم به نویسندۀ دیگری سفارش داده بود کتابی دربارۀ همین موضوع بنویسد. مسابقه شروع شده بود و بنابراین مهلت تحویل اثر را جلو آوردند، کاری که چندان هم به روحیۀ نیکسن نمی‌خورد.

همینگ درست می‌گوید که نیکسن اساساً مفهومی هلندی نیست. تا اواخر دهۀ ۲۰۱۰ اثری از به‌کارگیری کلمۀ نیکسن در زبان هلندی پیدا نکردم. معمولاً آن را واکنشی دربرابر فرهنگ کارِ بی‌امان می‌دانند که، طبق استاندارد تعریف‌های واژه‌نامه‌ای، به‌طرز عجیبی دقیق است و حکایت از ابداع در سال‌های اخیر دارد. بعید می‌دانم این واژه جایی در قاموس هنرمندان بزرگ هلندی داشته است، افرادی نظیر ورمیر، رامبراند یا ون‌گوگ که همه حامی جانانۀ فعالیت شدید بودند. اما عجیب است که این فعل نامعمول («هیچیدن»10) در کشوری ظهور کرده که عموماً خود را کالوینیست و خداناباور می‌داند. دوستان هلندی هم، مثل همینگ، وقتی بحث نیکسن را پیش می‌کشم چیزهایی دربارۀ کالوینیسم بلغور می‌کنند: هلندی‌ها با شور و حرارت از این شاخۀ قرن‌شانزدهمیِ مسیحیت پروتستان استقبال کردند. ارزش‌های ژان کالوَن مبنی بر سخت‌کوشی، صرفه‌جویی، تأدیب نفس و «صراحت» هنوز هم تا حد زیادی در این کشور آشکارند.

رویکرد هلندی‌ها در قبال کرکره‌ها و پرده‌ها را در نظر بگیرید. اصلاً اهل این چیزها نیستند. وقتی در لاهه پرسه می‌زدم تا با خونسردی هیچ کاری نکنم، برایم عجیب بود که چه مردم کاری نکنند و چه کاری بکنند، می‌توان داخل خانه‌هایشان را راحت دید. گشودگی نیز از بقایای آیین کالوینیسم است: «خوب نگاه کن، هیچ چیزی ندارم که قایم کنم». تمایل فرهنگیِ متناقض و جالبی است: تودار و همیشه قانون‌مدار از یک سو و در عین حال کاملاً شفاف و ندار. ترکیب عجیبی از نیاز به انضباط از یک سو و در عین حال خونسردی و راحت‌گیری. تعجبی ندارد که بخواهند نیکسن را هم وارد این ملغمه کنند تا دمی بیاسایند. تعجبی هم ندارد که نیکسن انگار «هلندی نیست» اما در عین حال به اینجا تعلق دارد.

موضوع «فرسودگی شغلی» در هلند خیلی شایع است که شاید دلیلش تنش‌های ذاتیِ پیشینۀ کالوینیستی‌شان باشد. سال گذشته پژوهش یکی از شرکت‌های بیمه، در باب سلامتی، در رسانه‌های هلند بازتاب گسترده‌ای یافت. پژوهشِ شرکت خدمات درمانی سیگنا دربارهٔ سرزندگی، بر روی ۱۰هزار پاسخ‌دهنده در ۱۲ بازار از سراسر جهان ازجمله ایالات‌متحده، کنیا، چین و پنج کشور اروپایی، انجام شد. باآنکه ۹۰ درصد کارمندان هلندی می‌گفتند دچار فرسودگی شغلی شده‌اند و ۲۷ درصدشان در نتیجۀ این فرسودگی احساس خستگی و رمق‌بریدگی می‌کردند، بازهم کمتر از تمام کارمندان شرکت‌کننده در این پژوهش دچار استرس بودند. باآنکه ۶۴ درصدِ پاسخ‌دهندگان هلندی دچار استرس بودند، این آمار نسبت به بلژیک (۸۱ درصد) به‌مراتب کمتر بود. رود واسن، مدیر ارشد بازاریابی سیگنا، که خودش هم هلندی است، توضیح می‌دهد که پس از همه‌گیری کرونا میزان استرس در تمام اروپا بالا رفت و هلند نیز از این قاعده مستثنی نیست. منتها «کارمندان هلندی از جهت هزینه‌های زندگی، امور مالی شخصی و بلاتکلیفی‌های آینده استرس نسبتاً کمتری را تجربه می‌کنند». اما دلیل اصلی استرس در هلند هم تفاوتی با جاهای دیگر ندارد: «کارِ زیادی».

روئل فرانسن، مدیر منابع انسانی اُوال که شرکتی در حوزۀ ایجاد علاقه‌مندی در محیط‌های کار است و مقر آن در تیلبورخ قرار دارد، می‌گوید «فرسودگی شغلی پدیده‌ای منحصراً هلندی نیست، اما در هلند هم مشکلی روبه‌رشد به حساب می‌آید». پژوهش سازمان غیرانتفاعی هلندی تی‌ان‌اُو در سال ۲۰۲۳ نشان داد که از هر پنج فرد شاغل در هلند یکی از آن‌ها دچار علائم فرسودگی شغلی است. فرانسن می‌گوید «این آمار نسبت به سال‌های گذشته افزایش چشمگیری داشته و احتمالاً عوامل زیادی در این قضیه نقش داشته باشند، ازجمله افزایش وظایف کاری، ظهور اقتصاد گیگ و تغییر نگرش‌ها نسبت به تعادل کار و زندگی».

پس قضیه این نیست که هلندی‌ها بالاترین میزان فرسودگی شغلی را در جهان داشته باشند، اتفاقاً آمارشان از اکثر کشورها پایین‌تر است. مسئله این است که خودِ مفهوم فرسودگی شغلی آن‌ها را دچار استرس می‌کند. فرانسن می‌گوید «واکنش‌های متعددی نسبت به فرسودگی شغلی صورت گرفته که گویا ریشه در فرهنگ هلند دارند. مثلاً هلندی‌ها همبستگی اجتماعی بالایی دارند و همین می‌تواند ننگ مرتبط با فرسودگی شغلی را کاهش دهد. ما هلندی‌ها معمولاً بسیار بلندپروازیم و برای موفقیت فشار زیادی به خودمان می‌آوریم. هلندی‌ها شاید حتی موقع مریضی هم نسبت به مرخصی‌گرفتن و کارنکردن مردد باشند. گذشته از این، فرهنگ هلندیِ غِزِلیخِیت11 (خوش‌مشربی) گاهی سبب می‌شود آدم از طرف جامعه خود را موظف ببیند در تمام دورهمی‌ها و مراسم شرکت کند و از آن طرف هم باید بکوشد کارها را برساند و نیازهای خود را نادیده بگیرد». حالا متوجه می‌شوید چرا می‌گویم متناقض؟ چیزی را ننگ ندانید. به خودتان فشار بیاورید. اصلاً مرخصی نگیرید. در تمام دورهمی‌ها و مراسم شرکت کنید و همیشه خوش‌مشرب باشید. همیشه پردۀ خانه‌هایتان را کنار بزنید. به نظرم هلندیِ واقعی بودن به‌شدت فرساینده است.

اما آنچه بیش از همه از مفهوم نیکسن برمی‌آید کشش به‌سوی فلسفه‌های کشورهای دیگر است. ما در روزگاری زندگی می‌کنیم که خیلی از انسان‌ها می‌توانند تقریباً هر کاری دلشان بخواهد انجام دهند، دست‌کم در مقایسه با دیگر مقاطع تاریخ. اما گویا خواستۀ قلبی‌مان این است که یک نفر که سرش به تنش می‌ارزد بگوید عیبی ندارد غرایزمان را دنبال کنیم. هوگه پدیده‌ای واقعی است و شاید دانمارکی‌ها بیشترین تبحر را در آن داشته باشند. اما انحصار راحتی یا نور شمع در دست آن‌ها نیست. فیکا سنتی زیباست. اما فقط سوئد نیست که در آن می‌توان کیک خورد و قهوه نوشید. ماجرای نیکسن نیز همین‌طور است. لازم نیست هلندی باشید یا اصلاً کلمۀ نیکسن را بشناسید که بتوانید هیچ کاری انجام ندهید. می‌توانید همین‌طوری… انجامش دهید. ضمناً هیچ کاری نکردن را نمی‌توان اشتباه انجام داد. من هم کشف کردم که تعریفم از هیچ کاری همان پن‌کیک‌خوردن است.

این مطلب را ویو گروسکاپ نوشته و در تاریخ ۷ فوریهٔ ۲۰۲۴ با عنوان «The art of doing nothing: have the Dutch found the answer to burnout culture» در وب‌سایت گاردین منتشر شده است و برای نخستین‌بار با عنوان «هنر هیچ کاری نکردن: آیا هلندی‌ها چارۀ فرهنگ فرسودگی را یافته‌اند؟» در سی‌ویکمین شمارۀ فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی با ترجمۀ علیرضا شفیعی‌نسب منتشر شده است. وب سایت ترجمان آن را در تاریخ ۲ مرداد ۱۴۰۳ با همان عنوان منتشر کرده است.

ویو گروسکاپ (Viv Groskop) روزنامه‌نگار، نویسنده و کمدین بریتانیایی است. نوشته‌های او در نشریاتی چون گاردین، آبزرور و دیلی میل منتشر شده است. از او تاکنون شش کتاب منتشر شده که تازه‌ترین آن‌ها Happy High Status: How to Be Effortlessly Confident (2023) است.

پاورقی

11gezelligheid

1niksen

2Niksen: Embracing the Dutch Art of Doing Nothing

3hygge

4fika

5Niksen: The Dutch Art of Doing Nothing

6The Lost Art of Doing Nothing: How the Dutch Unwind with Niksen

7Niksen: The Power of Doing Nothing

8A Dutch Guide to Niksen

9social conditions for human happiness

10to nothing

منبع: فصلنامۀ ترجمان