لبنان در دهه‌های اخیر یکی از صحنه‌های اصلی رقابت منطقه‌ای میان ایران و رقبای عربی و غربی آن بوده است. حضور و نفوذ حزب‌الله به‌عنوان نزدیک‌ترین متحد تهران در لبنان، از جنگ داخلی این کشور تا بحران‌های اخیر، همواره محل مناقشه داخلی و خارجی بوده است. در این میان، احزاب مسیحی و سنی لبنان به‌طور سنتی رویکردی منتقدانه نسبت به ایران و نقش آن در لبنان داشته‌اند و بارها خواستار محدودسازی یا قطع این نفوذ شده‌اند. اما آیا این احزاب به‌طور رسمی و صریح خواستار قطع کامل روابط با ایران هستند یا بیشتر بر محدودسازی نقش حزب‌الله و کاهش دخالت ایران تأکید دارند؟

ریشه‌های تاریخی اختلاف

  • جامعه سنی لبنان: پس از جنگ داخلی و توافق طائف (۱۹۸۹)، رهبران سنی از جمله رفیق و سپس سعد حریری به‌عنوان نخست‌وزیر، تلاش کردند تا روابط لبنان را با جهان عرب (به‌ویژه عربستان سعودی) تقویت کنند. در این چارچوب، دخالت ایران از نگاه آنان به معنای تضعیف نقش دولت مرکزی و افزایش نفوذ یک گروه مسلح فراملی (حزب‌الله) تلقی شد.
  • احزاب مسیحی: احزابی مانند «القوات اللبنانیة» و بخش‌هایی از «الکتائب» همواره از استقلال لبنان در برابر ایران و حزب‌الله دفاع کرده‌اند. تجربه جنگ داخلی، درگیری با شبه‌نظامیان شیعه و سپس نفوذ گسترده حزب‌الله در سیاست لبنان، موجب شد این گروه‌ها به‌طور جدی‌تر علیه نقش تهران موضع‌گیری کنند.

مواضع احزاب در دهه اخیر

  1. القوات اللبنانیة (سمیر جعجع)
    • همواره بر این نکته تأکید دارد که حزب‌الله با حمایت ایران، دولت و ارتش لبنان را تضعیف کرده است.
    • بارها از جامعه بین‌المللی خواسته که جلوی «تصمیم‌گیری‌های فرامرزی» حزب‌الله در جنگ‌ها (سوریه، یمن، اسرائیل) گرفته شود.
    • جعجع حتی از «لزوم پایان کامل نفوذ ایران» در لبنان سخن گفته است، اما کمتر به شکل رسمی خواستار قطع روابط دیپلماتیک شده است.
  2. جریان المستقبل (سنی‌ها)
    • این جریان وابسته به خانواده حریری، رابطه‌ای نزدیک با عربستان داشته و از ابتدا مخالف سیاست‌های ایران در لبنان بوده است.
    • سعد حریری در بحران‌های متعدد، به‌ویژه پس از ترور پدرش (۲۰۰۵)، ایران را به دخالت در امور داخلی لبنان متهم کرده است.
    • با وجود این، موضع رسمی این جریان معمولاً بر «مهار حزب‌الله» و «اجرای توافق طائف» متمرکز بوده نه قطع روابط دیپلماتیک با تهران.
  3. احزاب دیگر مسیحی
    • «الکتائب» و طیف‌های مستقل مسیحی به‌ویژه پس از بحران ریاست‌جمهوری ۲۰۲۳–۲۰۲۴، صریح‌تر علیه ایران و حزب‌الله موضع گرفتند.
    • حتی «جریان میهن‌پرست آزاد» که زمانی متحد حزب‌الله بود (بر اساس توافق مار میکائیل ۲۰۰۶)، اخیراً مواضع انتقادی نسبت به ایران گرفته و خواستار بازتعریف رابطه با حزب‌الله شده است.

ایران، حزب‌الله و ساختار قدرت در لبنان

نقش ایران در لبنان عملاً از مسیر حزب‌الله تعریف می‌شود.

  • حزب‌الله نه‌تنها یک گروه سیاسی-نظامی بلکه بخشی از ساختار حاکمیت و دولت لبنان است.
  • نفوذ ایران در لبنان، برخلاف روابط سنتی دیپلماتیک، به‌طور مستقیم به توانایی حزب‌الله در عرصه نظامی، امنیتی و حتی اقتصادی گره خورده است.
  • به همین دلیل، بسیاری از احزاب منتقد، به‌جای بحث روی روابط دیپلماتیک رسمی با تهران، بر پایان «نقش مسلحانه حزب‌الله» و محدود کردن دخالت ایران تمرکز می‌کنند.

  • با توجه به توازن قدرت داخلی و شرایط ژئوپلیتیک منطقه، قطع کامل روابط با ایران بعید به نظر می‌رسد. دولت لبنان به‌طور رسمی روابط دیپلماتیک با تهران دارد و ایران یکی از بازیگران مهم منطقه‌ای است.
  • با این حال، تقویت گفتمان ضدایرانی در میان احزاب سنی و مسیحی روندی رو به رشد دارد؛ به‌ویژه در سایه جنگ غزه (۲۰۲۳–۲۰۲۵) و درگیری‌های مرزی میان حزب‌الله و اسرائیل.
  • احتمال دارد این احزاب در آینده، اگر حمایت بین‌المللی و عربی کافی دریافت کنند، فشارها برای «بازنگری بنیادین در روابط با ایران» را افزایش دهند، هرچند تحقق قطع کامل روابط همچنان دشوار خواهد بود.

  • موضع بسیاری از احزاب سنی و مسیحی لبنان نسبت به ایران، بیشتر انتقادی و محدودساز است تا درخواست صریح برای «قطع روابط دیپلماتیک».
  • دلیل این امر، ساختار چندفرقه‌ای و شکننده سیاست لبنان و جایگاه قدرتمند حزب‌الله در عرصه داخلی است.
  • با این حال، تحولات منطقه‌ای و تداوم جنگ‌های نیابتی ایران در لبنان و فراتر از آن، موجب شده است که خواست برای «کاهش یا پایان نفوذ ایران» روزبه‌روز بیشتر در گفتمان سیاسی جریان‌های مخالف شنیده شود.