به گفتۀ مقامات بلندپایۀ اماراتی، این کشور در حال بررسی اعزام سفیر به تهران است. آنان تأکید کرده‌اند که حتی اگر برخوردی منطقه‌ای با ایران پیش بیاید، امارات از آن برکنار خواهد ماند. این در حالی است که جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا در سفرش به منطقه به دنبال نزدیک کردن کشورهای عرب به اسرائیل، و یافتن راه چاره برای مقابله با برنامۀ اتمی ایران است.

حدود شش سال قبل، بعد از حمله به سفارت عربستان در تهران، اماراتی‌ها نیز روابط خود با جمهوری اسلامی را به سطح کاردار کاهش دادند. طی این شش سال تحولات بزرگی در منطقه روی داد که محور اصلی آن، نزدیک شدن دولت‌های عرب به اسرائیل بود. تا آن زمان به دشواری می‌شد تصور کرد که عربستان حریم هوایی خود را به روی اسرائیل بگشاید و یا امارات و بحرین با این کشور روابط رسمی برقرار کنند.

اما شاید مهم‌تر از این تحولات سیاسی منطقه‌ای، تغییر نگرش کشورهای عرب نسبت به واشنگتن باشد: این کشورها حالا متقاعد شده‌اند که برای حفظ امنیت و ثبات خود نباید انتظار زیادی از آمریکا داشته باشند. اماراتی‌ها هم در این مدت، بعد از درگیری‌های سیاسی با قطر و البته گرفتار ماندن در گودال جنگ یمن، متوجه شدند که هرقدر هم ثروتمند باشند، کشور بسیار کوچکی به حساب می‌آیند که در توفان‌های سهمگین منطقه‌ای به آسانی ویران خواهد شد. شاید همین عاقبت‌اندیشی است که رهبران اماراتی را وادار کرده تا سیاست دیگری در قبال قطر، ترکیه و البته ایران پیش گیرند.

اعزام سفیر به تهران

در حالی که جو بایدن به خاورمیانه رفته بلکه راه چاره‌ای برای مشکل ایران و پروندۀ اتمی‌اش بیابد، انور قرقاش مشاور دیپلماتیک دولت امارات خبر داد که موضوع اعزام سفیر به تهران در دست بررسی است. قرقاش همچنین اطمینان داد که امارات عضو هیچ محوری علیه ایران نخواهد بود.

چنان که روزنامۀ فرانسوی فیگارو می‌نویسد، أنور قرقاش به صراحت بر تغییر راهبرد سیاسی کشور تأکید کرده و گفته است: “دهۀ آینده مثل دهۀ گذشته نخواهد بود. در دهۀ پیش رو، تنش‌زدایی رمز اصلی خواهد بود”…

در روزنامۀ لوموند، غزل گلشیری بخش دیگری از سخنان قرقاش را نقل می‌کند که با یادآوری سفر هفته قبل وزیر محیط زیست امارات به ایران، گفته است: “مبادلات ما با ایران در سطح وزیران ادامه دارد. به این ترتیب ما نشان می‌دهیم که رویارویی با تهران برای ما گزینۀ قابل قبولی نیست. اگر چنین اتفاقی بیفتد (برخورد)، ما در آن سهیم نخواهیم بود”.

با این جملات، قرقاش به روشنی به مقامات جمهوری اسلامی می‌فهماند که اگر زمانی کار به حملۀ نظامی اسرائیل بکشد، اماراتی‌ها در تدارک آن شرکت نخواهند کرد. با توجه به این که در پنج شش سال اخیر، برخی از تندترین موضع‌گیری‌ها علیه تهران در ابوظبی شنیده شده بود، می‌توان حدس زد که سخنان اخیر قرقاش برای جمهوری اسلامی بسیار تسکین‌بخش باشد.

نباید فراموش کرد که رویدادهایی مثل خرابکاری در کشتی‌هایی که در بندر فجیره پهلو گرفته بودند، حتی احتمال درگیری‌های پراکندۀ نظامی میان ایران و امارات را محتمل کرده بود.

حمیدرضا عزیزی، استاد مدعو در انستیتوی أمور بین‌المللی برلین به غزل گلشیری گفته است: “اماراتی‌ها می‌خواهند از یک طرف به ایران نشان دهند که خواهان درگیری و رویارویی نیستند، اما از طرف دیگر بسیار نگرانند زیرا مستقیماً در شعاع تیر موشک‌ها و پهپادهای ایران قرار دارند، بخصوص که آمریکا هم خودش را از منطقه کنار کشیده است”.

برای اماراتی‌ها، روابط بازرگانی با ایران و حضور شرکت‌های متعدد ایرانی در دوبی و سایر امیرنشین‌ها نیز بی‌اهمیت نیست. رهبران اماراتی می‌دانند که رونق کنونی را فقط به لطف صلح و البته زیر چتر امنیتی آمریکا به دست آورده‌اند. آنان به خوبی آگاهند که گذشته از ظاهر پرزرق و برق و متجمل، آنچه حقیقتاً سرمایه‌های جهانی را به امارات کشانده، تضمین امنیت این سرمایه‌ها و “بی‌دردسر بودن” داد و ستد و ثروت‌اندوزی است. ورود به درگیری‌هایی که احتمال طولانی شدن داشته باشد، برای امارات متحد عرب به منزلۀ خودکشی است.