احساسات قلبی مردم انعکاس عملکرد حاکمان آنهاست. آنها عدل یا جور خود را در قلوب مردم خواهند یافت.
انقلاب اسلامی برای نهادینه سازی حاکمیت قانون، احیای حقوق مردم، رفع تبعیضها، دگرگونی نظام سیاسی استبداد فردی به مردمسالاری بود؛ برای استقلال، آزادی، عدالت فراگیر و استقرار نظامی مردمی همراه با حاکمیت قانون و به دور از استبداد و استعمار شرق و غرب بود؛ اما از همان اوایل انقلاب، بحرانهای داخلی و خارجی پی در پی مانع پیشرفت و توسعه متوازن و متناسب با استعداد، ثروت و پیشینه تمدن کشور شد. فضا امنیتی گشت و بر طبل انحصار قدرت سیاسی و اقتصادی کوبیده شد. برخوردهای خشن با آزادگان و مخالفان، تحقیر اقلیتهای قومی و مذهبی و زنان و جوانان، فساد گسترده و فاصله طبقاتی تجربه زندگی چند دهه اخیر حیات ملت ایران شد. ترویج تفاسیر خرافی از مفاهیم دینی، تحمیل عقاید و نظریات مذهبی گروهی خاص به عنوان اسلام ناب و سلب آزادی و ابراز عقیده نواندیشان دینی و دیگران، ارائه تصویری مستبدانه از دین و نظام اسلامی، نپذیرفتنِ حقوق طبیعی اقشار اجتماعی به ویژه زنان، جوانان و کسانی که وابستگی با مدیریت حاکم ندارند، فساد مالی و تورم افسارگسیخته، امید به سادهترین زندگی را برای مردم به ویژه نسل جدید مبدل به رؤیایی محقق ناشدنی کرد و امیدی برای مشارکت در تعیین حق سرنوشت خویش باقی نگذاشت. از این رو فاصله نسل جدید و قدیم روز به روز زیاد و زیادتر شد تا مبدل به گسلی عمیق گشت. آیا خیانتی به اسلام از این بزرگتر قابل تصور هست که با بیتدبیری نه تنها تجربه تاریخی حاکمیت دینی را با شکست روبرو کردند، بلکه چنین نظامی را منفور نسلهای حال و آینده ساختند؟
امروز ساختار نظام جمهوری اسلامی با بحران مقبولیت روبرو شده است؛ مقبولیتی که مشروعیت آن را نیز به شدت زیر سوال برده است؛ اما هنوز هم راه بازگشت بسته نشده است و میشود جبران مافات کرد و گسل مردم و حاکمیت را تا حد زیادی پر کرد. عاجلترین رفتار در این راستا عبارت است از اینکه:
– حاکمیت به کرامت انسانی همه اقشار جامعه ایران چه مقید به ظواهر شرع و چه غیر مقید، به صورت برابر ادای احترام کند.
– همه زندانیان سیاسی را بدون قید و شرط آزاد کند و دانشجویان را به دانشگاه باز گرداند.
– مرگ مهسا امینی و دیگر کسانی که مدعی قتل عزیزانشان هستند با همکاری خانواده آنها بررسی گردد و نتیجه را اعلام نماید.
– متهمان به قتل نمازگزاران زاهدان توسط قضات مورد اعتماد مردم به صورت علنی محاکمه شوند.
– آزادیهای خود را محدود و آزادیهای مردم را در سبک زندگی توسعه دهد.
– اجتماعات را مطابق قانون اساسی آزاد و نیروی انتظامی امنیت آن را تضمین و تأمین کند.
– رادیو تلویزیون خواستههای معترضان و اقشار مختلف مردم را پوشش دهد.
– راه گفتگو با منتقدان و معترضان را باز کند.
– قانون انتخابات را متناسب با خواست مردم اصلاح کند و نظارت استصوابی حذف گردد.
– در سیاست خارجی که موجب انزوای ایران شده و هزینه بزرگی بر کشور تحمیل کرده است و مسئولین را از توجه به ملت خود غافل ساخته است تجدیدنظر شده و روابط بین الملل بر اساس اصول «عزت، حکمت و مصلحت» به طور واقعی مبنا قرار گیرد.
در پایان ما روحانیان ضمن محکوم کردن هر نوع خشونت از هر طرف به مسئولین محترم یادآور میشویم که همه اقشار ملت حتی مخالفان آنها ولی نعمت آنان هستند. امیدواریم ملت ایران، وکلاء و خدمتکاران خود را در مسیر بازسازی کشور یاری کنند تا کشور عزیز ایران از این بحران خطرناک عبور کند و بیش از این خسارت نبیند. تداوم راه گذشته موجب افزایش خشونت میشود و تحقق آرمانهای بلند و تاریخی ملت را به تأخیر خواهد افکند. ادامه تخریب، خشونت و ویرانی به نفع هیچ کس جز دشمنان ملک و ملت ایران نیست.