در سه ماهگی اعتراضات سراسری ایران، خواهش وزیر ارشاد جمهوری اسلامی از هنرمندان حوزه موسیقی برای آغاز دوباره فعالیتهای هنری خود موجی از انتقادها را در فضای مجازی برانگیخته است.
قطبالدین صادقی، کارگردان شناختهشده تئاتر ایران، نیز به تندی به اظهار نظر وزیر واکنش نشان داده و گفته با «دستور و فرمان» نمیتوان شرایط جامعه را «عادی» نشان داد.
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد، روز سهشنبه، ۲۲ آذرماه، گفت: «هیچ محدودیتی برای آغاز فعالیتهای هنری نیست، همان طور که ارکستر ملی هفته گذشته در تالار وحدت اجرا داشت؛ از عموم هنرمندان اهالی موسیقی خواهش میکنم فعالیتهایشان را آغاز کنند.»
وی افزود که از نظر دولت و وزارت ارشاد «هیچ مانعی برای برگزاری کنسرتها نیست، کما اینکه در حال حاضر سینماها و تئاترها، تقریبا در همه تماشاخانههای مهم فعال هستند، برای حوزه موسیقی نیز محدودیتی وجود ندارد، انشالله بتوانیم به زودی شاهد رونق آن باشیم».
این اظهارات پس از گسترش دور تازه اعتراضات سراسری و طرح شعار علیه سیاستهای جمهوری اسلامی و مقامهای بلندپایه آن در جریان کنسرتهای موسیقی و نیز اجراهای نمایشی مطرح میشود که موجب لغو بسیاری از این برنامهها شد.
افزایش خشونت حکومتی و کشته شدن نزدیک به ۵۰۰ معترض در خیابانها و بازداشتگاهها و نیز اعدام دو معترض جوان، فضایی از خشم و اندوه ایجاد کرده و دستکم در شبکههای اجتماعی، کاربران به صراحت با برگزاری مراسم شادی و فعالیتهایی که به نوعی بیاعتنایی به شرایط جامعه تلقی میشود، مخالفت میکنند.
محسن چاوشی، علیرضا قربانی، علیرضا عصار، همایون و مژگان شجریان از جمله اهالی موسیقی هستند که در ماههای اخیر به صورت مستقیم و غیرمستقیم به اعتراضات و خشونتهای حکومتی در قبال آن واکنش نشان دادهاند.
در همین حال خواهش وزیر ارشاد از هنرمندان حوزه موسیقی برای برگزاری کنسرت در شرایطی مطرح شده که توماج صالحی و یاسین صیدی، دو خواننده رپ اعتراضی در بازداشت هستند و هر دو به اتهام «محاربه» و حکم اعدام روبهرو هستند.
حال از میان اهالی هنر قطبالدین صادقی، کارگردان شناخته شده تئاتر ایران، به درخواست وزیر ارشاد واکنش نشان داده است.
او گفته: «آنها دوست دارند که عادیسازی کنند. چرا قبلا از این شرایط صحبت نکردهاند. شرایط عادی نیست. با دستور و فرمان نمیشود عادیسازی کرد.»
آقای صادقی به «شکاف بزرگ اجتماعی» در ایران اشاره کرده و افزود: «اقلیتی در جامعه اکثریتی را انکار میکند و علاوه بر آن جانشان را هم میگیرند و کوتاه نمیآیند و یک قدم برای آشتی برنمیدارند و فکر میکنند با خشونت میتوانند مسئله را حل کنند.»
وی در ادامه گفت: «فضای اجتماعی به شدت ناآرام، منقلب، بحرانی همراه با فشار و اختناق است… رغبتی برای بیرون آمدن نیست… خشونت این روزها منتقل میشود و باعث میشود که آدم به فعالیت فکری و روشنفکرانه مثل دیدن تئاتر یا تولید تئاتر فکر نکند.»
این کارگردان در عین حال تاثیر این شرایط بر اهالی فرهنگ را ویرانکننده دانسته و گفته: «ما تئاتریها به خاک سیاه نشستهایم. این تاوان چه چیزی است که ما پس میدهیم. چه کسی جواب ما را میدهد؟ چه کسی این ضرر مادی و معنوی را را برای ما جبران خواهد کرد؟»
آقای صادقی به صراحت شرایط این روزهای تئاتری را فاجعه خواند و گفت: «همه تئاتریها بیکار هستند. تئاترهای روی صحنه مخاطب ندارند. کسانی که این روزها تئاتر اجرا میکنند به زورِ دعوت تعداد محدودی مخاطب به سالن آوردند.»
علاوه بر وضعیت اقتصادی هنرمندان، شمار قابل توجهی از آنها در حوزههای مختلف به دلیل مخالفت علنی با حجاب اجباری و حمایت از اعتراضات مردمی، احضار، بازجویی و بازداشت شدهاند.
به طور مشخص از حوزه تئاتر، سهیلا گلستانی و حمید پورآذری، بازیگر و کارگردان، پس از اجرای یک اثر هنری چند ثانیهایِ اعتراضی در مخالفت با حجاب اجباری بازداشت شده و پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد شدند.
حسین محمدی، بازیگر ۲۶ ساله تئاتر نیز یکی از متهمان پرونده کشته شدن یک بسیجی در مراسم چهلم حدیث نجفی در کرج است و به اتهام «محاربه»، در معرض اعدام قرار دارد.
در این شرایط، روزنامه فرهیختگان که به دانشگاه آزاد اسلامی و حکومت وابسته است، در ظاهرِ انتقاد از سخنان وزیر ارشاد نوشته که وی نمیداند «یک جو خشن رادیکال که جامعه را در گارد حفظ آبرو قرار داده و نمیگذارد زندگی عادی داشته باشند، چطور قابل مهار است».
این روزنامه بدون توجه به وضعیت روانی مردم در داخل کشور با توجه به برخوردهای خشن امنیتی به معترضان تاخته و نوشته است: «کسی جرات ندارد بازگشت به روال زندگی عادی را اعلام کند و در پی آن انگ خیانت و سفیدشویی اوضاع و مزدوری و امثال آن را بخورد. این موضوع با دعا و خواهش درست نمیشود.»
با ادامه اعتراضات، مقامهای جمهوری اسلامی به جای توجه به خواستههای صلحآمیز شهروندان، بر سختگیریها و خشونتها افزودهاند، اما انتظار دارند مطالبات مردمی و شرایط جامعه در مجامع عمومی از جمله سالنهای تئاتر و سینما و کنسرتها بازتاب نیابد.