محمدرضا اسکندری: اگر چه همه خوب می دانند این دو نفر سالهاست که در اتاق فکر اقای پهلوی مشغول بوده و در این رابطه بخصوص آقای آهی با فرم و رنگ های مختلف کنفرانسهای رنگ وا رنگ برگزار نموده، اما در نهایت به خاطر داشتن هدف از پیش تعیین شده،مثل همین مصاحبه اخیر ایشان با کمترین استقبال روبرو شده. اما به هیچ عنوان ایشان و آقای نوری زاده نمی خواهند انچه را که مردم در کف خیابان فریاد می زنند قبول نمایند، آن هم با شعار محوری زن زندگی آزادی !!! آنها می خواهند با حذف تفکر دمکراسی خواهی و رشد احزاب سیاسی با کمک چند نفر هنرمند و ورزش کار از خمره رنگ ریزی خو ، رضا شاه دوم را به مردم تحمیل نمایند و تنها راه چاره مردم از منظر آنها همین است و بس!!!
آقای آهی که چند هفته پیش قبل از اعدام دو شیرمرد کف خیابان در تهران و مشهد در مصاحبه چشم انداز سیما ثابت اعلام کرده بودند رژیم به هیچ وجه کسی را اعدام نمی کند ، بدون اینکه از تحلیل بی محتوای خود از مردم عذرخواهی کند، دوباره حرفهای بدون سند و مدرکی می زنند که مرغ پخته را هم به خنده وا می دارد.
وی در در مصاحبه دیروز خود در ارتباط با شکست اپوزیسیون اریتره حرف می زند و ان ناکامی را به گردن اپوزیسیون اریتره می اندازد. با توجه به ارتباطی که بین من و یکی از رهبران آن جریان وجود دارد، بخوبی میدانم، تا زمانی که انها از طرف دولت سعودی و اتیوپی و چند کشور دیگر عربی حمایت می شدند، هیچ مشکلی نداشتند و کارشان بخوبی پیش می رفت. پس از اینکه دول سعودی، امارات و اتیوپی پشت انها را خالی و با رژیم اریتره رابطه برقرار نمودند با دخالت های آنها به خاطر منافع خودشان اپوزیسون از هم پاشیده شد. آقای آهی، آیا مشکل عربستان بود که این بدختی را نصیب آنها نمود یا اپوزیسیونی که دلش به کمک عربستان خوش کرده بود و عربستان پشت آنها را خالی نمود؟
آقای آهی در رابطه با افریقای جنوبی و شکست آپارتاید چرا ادرس اشتباه می دهید؟
کنگره ملی آفریقا (African National Congress = ANC) یک جبهه سیاسی در آفریقای جنوبی بود که در سال ۱۹۱۲ تأسیس شد و علیه آپارتاید مبارزه می کرد. کنگره ملی آفریقا از اتحاد سه حزب تشکیل گردیده‌است: کنگره ملی آفریقا، حزب کمونیست آفریقای جنوبی (SACP) و کنگره اتحادیه‌های کارگری آفریقای جنوبی (COSATU)، این سه حزب اتحاد سیاسی سه جانبه را تشکیل دادند و این جبهه احزاب به رهبری ماندلا بود که پیروز میدان گشت نه فردی فاقد حزب و نیروی تشکیلاتی و جایگاه!!!
اقایان شما نیک می دانید که به تنهایی و یا با افراد و احزاب همفکران هرگز نمیتوانید رهبری جنبش را در اختیار بگیرید، به عبارتی دیگر در حقیقت مخالف جریانی ملی و مترقی قرار گرفته اید و قصد رهبر سازی و مصادره کردن حرکت منسجم داخلی را دارید اما تجربه انقلاب ۵۷ مردم ایران را چه در داخل و چه در برون مرز را بر آن داشته که دیگر زیر بار برنامه های از قبل نگارش یافته نظیر انچه که در گوادلوپ( Guadeloupe ) اتفاق افتاد و تحمیل خمینی خونخوار و دارو دسته آن نروند.
به باور من، تنها راه برون رفتن از این بحران کنونی و سرنگونی حکومت دیکتاتوری مذهبی در ایران و ایجاد یک اتحاد؛ گرد آمدن شخصیتهای نخبه سیاسی ،فرهنگی،علمی و کارشناسان حوزه علوم انسانی (جامعه شناسان و حقوقدانان )و احزاب مترقی و نهادهای حقوق بشری تحت یک کنفرانس ملی آنهم با داشتن برنامه و راهکارهای مشخص است که می‌تواند جامعه را از سردرگمی و بحران به ساحل امن برساند که از دل آن یک جبهه آزادی خواهی همانند افریقای جنوبی متولد شود

چشم‌انداز با سیما ثابت: مخالفان جمهوری اسلامی حول چه محورهایی توافق خواهند کرد؟ مصاحبه با آقایان عزیزی، آهی و نوری زاده