خبر پناهنده شدن دو برادر رئیس سازمان صدا و سیما، بار دیگر توجه رسانهها و شکبههای اجتماعی را متوجه موضوع رویبرگرداندن نزدیکان حکومت از نظام «جمهوری اسلامی» کرد؛ مسالهای که با عنوان «ریزش» نیروهای نظام، در چهار ماه اخیر ابعاد کمسابقهای به خود گرفته است.
مساله ریزش نیروهای وابسته به حکومت یا نزدیکان و اعضای خانواده چهرههای رده بالا، از جمله موضوعات بسیار حساس جمهوری اسلامی است که موجب میشود گاه خبرهای مرتبط در این زمینه برای مدت طولانی به دست افکار عمومی نرسد.
با این حال در لابهلای اظهارنظرهای علنی مقامهای جمهوری اسلامی نیز نشانههایی از ابعاد قابل توجه عدم همراهی بخشی از حاکمیت با سرکوب و کشتار گسترده معترضان، بازتاب داشت.
از آن جمله، اظهارات ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور که در ۲۶ آبانماه گفت: «خیلیها در قضایای اخیر به وظیفهشان عمل نکردند. خیلی از خواص در قضایای اخیر مردود شدند و وظیفه قانونی، شرعی، اخلاقی و انقلابی خودشان را در تنویر افکار عمومی انجام ندادند.»
براساس بولتن محرمانه خبرگزاری فارس که بعد از هک این رسانه منتشر شد، «نیروهای جریان انقلاب» و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نیز در صحنه نبودند و حاضر نشدند از عملکرد نظام حمایت کنند.
بر اساس همین بولتن، رهبر جمهوری اسلامی همزمان با شدت گرفتن اعتراضها خطاب به غلامعلی حدادعادل، رئیس شورای ائتلاف اصولگرایان گلایه کرده بود که «نیروهای شما در این شلوغیهای اخیر کجا بودند؟… باید مدیریت و سازماندهی به گونهای باشد که نیروهای جریان انقلاب و شورای ائتلاف به میدان بیایند.»
«ارتداد» و ریزشها
رویگرداندن از جمهوری اسلامی در تاریخ ۴۴ ساله این حکومت بیسابقه نیست. آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی نیز بارها درباره این موضوع صحبت کرده است و «ریزشها و رویشها» از جمله تعابیر مورد علاقه اوست که حالا به ادبیات رسمی جمهوری تبدیل شده است.
۲۰ سال پیش در ۱۵ بهمنماه سال ۱۳۸۱ علی خامنهای نسل اول انقلابیونی را که از نظر او به انقلاب پشت کردند، «مرتدین از انقلاب» خواند و گفت: «ارتداد فقط برگشتن از دین نیست، برگشتن از راه است.»
رهبر جمهوری اسلامی هر سال، دستکم یکبار در باره «رویشها و ریزشهای نظام» صحبت کرده و خود را آگاه به این موضوع میداند.
او در اردیبهشت ماه سال گذشته گفت: «همه انقلابها ریزش دارند اما در کنار این ریزشها، رویش [هم] هست. من اطلاعاتم کم نیست، من از خیلی جاها مطلعم. بنده وقتی نگاه میکنم، رویشها را بیش از ریزشها میبینم.»
آقای خامنهای این تغییرات را شامل همه بخشها میداند و در جمع فرماندهان عالیرتبه سپاه در دهم مهرماه ۹۸ نیز گفته «ریزش و رویش همه جا هست، سپاه هم مستثنا نیست ولی ملاک این است که انسان ببیند غلبه با ریزشها است یا غلبه با رویشها است. بنده قاطعا قضاوت میکنم که در مورد سپاه به صورت واضح، غلبه با رویشها بوده است.»
او سال گذشته نیز در ۱۲ اردیبهشتماه گفته بود: «باید کاری کنند که ریزشها نزدیک به صفر بشود و رویشها در حداکثر قرار بگیرد.»
آغاز ریزشها
ریزش نیروهای نزدیک به حکومت معطوف به جنبش اعتراضی امروز نیست. همانطور که علی خامنهای هم گفته، این موضوع مسبوق به سابقه است و از زمان پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشته و شماری از نیروهای انقلابی به دلایل مختلف از همان روزهای نخست از «قطار انقلاب» پیاده شدند.
البته برخی هم مجبور شدند که از این قطار پیاده شوند.
جداشدگان از حکومت نیز لزوما کنشی مشابه نداشتند و در طیفی از مخالفت علنی با حکومت تا حاشیه نشینی و سکوت قرار گرفتند.
بخشی از این ریزشها نیز شامل خانواده کسانی بوده که در ساختار قدرت، نقشهایی مهم داشتند؛ از خانوادههای راس نظام مانند حسین خمینی، نوه آیتالله خمینی تا بدری خامنهای خواهر آیتالله خامنهای به همراه شوهرش (شیخ علی تهرانی) و دخترش (فریده مرادخانی) و در سطح پایینتری از مدیران مانند روحالله زم، فرزند محمدعلی زم رئیس پیشین سازمان تبلیغات اسلامی از جمله کسانی بودهاند که مانند برادران جبلی، علیه حکومت موضع گرفتند.
انتشار اخباری مانند بازداشت فرزند مصطفی میرسلیم نماینده اصولگرای مجلس بخاطر ارتباط با سازمان مجاهدین خلق یا موضوع پناهنده شدن فرزند محسن رضایی به آمریکا اگرچه به عنوان ریزش نیروهای نظام مطرح نشده اما نشان دهنده یک شکاف واختلاف نظر در درون خانوادههای مسئولان رده بالای نظام بود که معمولا از نظر رسانهها مخفی میماند.
همچنین اظهارات واکنش برانگیز فائزه هاشمی فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی درباره علی خامنهای و اوضاع کشور نمونه دیگری از نوع نارضایتی در بدنه حاکمیت بود که نشان میداد بیاعتقادی و بیاعتمادی به سیاستهای حاکمیت، علاوه بر شهروندن مستقل از حکومت، در سطح وابستگان نظام نیز وجود دارد.
این همه در حالی است که در نگاه برخی این ریزش در سطح افکار عمومی و شهروندان عادی جامعه نیز در این چهار دهه وجود داشته و حکومت، حامیان بسیاری را از میان مردم عادی از دست داده است.
دومینوی ریزشها
به رغم سابقه روی گرداندن برخی از وابستگان نظام به حکومت، آنچه در چهار ماه اخیر و در پی اعتراضهای گسترده خیابانی رخ داده، از نگاه برخی یک «ریزش بزرگ یا دومینوی جدا شدن از نظام» توصیف شده که با تمام آنچه در سالهای گذشته رخ داده قابل مقایسه نیست.
دور جدید روی گرداندن از جمهوری اسلامی نیز در سطح مختلفی رخ داده است. از جمله برخی وابستگان و چهرههای ردهبالای حکومت سکوت کردهاند و حاضر نشدند پشت نظام بایستند. گروهی نیز به شکل علنی ازعملکرد حکومت در سرکوب معترضان انتقاد کردند و فاصله معناداری با حکومت اتخاذ کردند.
و البته گروهی نیز با انتشار بیانیه و اظهارنظرهای رسانهای از اعتراضها حمایت کردند.
به رغم اینکه هماکنون تمامی ارکان قدرت در جمهوری اسلامی در دست کسانی است که قرابت فکری قابل ملاحظهای با آیتالله خامنهای و فرماندهان نظامی سپاه دارند، حتی برخی از همین مسئولان و نمایندگان مجلس نیز حاضر نشدند از تریبون مجلس یا رسانهها علیه معترضان حرفی بزنند.
در تاریخ ۱۵ آبانماه خبری منتشر شد که ۲۲۷ نفر از نمایندگان مجلس در بیانیهای خواستار صدور احکام محاربه و اعدام برای معترضان شدند و بیانیه با استقبال روزنامههایی مانند کیهان روبرو شد، بعضی از نمایندگان مجلس آن را «جعلی و مخدوش» خوانند و برخی نیز امضاکردن چنین بیانیهای را رد کردند و گفتند از آن اطلاعی نداشتهاند.
روزنامه شرق در ۲۸ آبانماه در مطلبی با عنوان «ردپای سوپر انقلابیها»، از قول یک نماینده مجلس نوشت: «در خوشبینانهترین حالت صدوچند نفر این بیانیه را امضا کردهاند و این حرف را هم ثابت میکنم و اصلا محال است این تعداد نماینده مردم خواستار قصاص یا اعدام معترضان یا به قولی اغتشاشگران و بازداشتیها شده باشند.»
از سوی دیگر بخشی از روحانیون شاخص مانند عبدالله جوادی آملی، از مراجع تقلید مطرح قم که نزدیک به حکومت است، مصطفی محقق داماد، رئیس پیشین بازرسی کل کشور و اعضای جامعه محققین ومدرسین حوزه علمیه قم در بیانیهها و سخنرانیهای مختلف نسبت به مدیریت کشور و اعدام معترضان واکنشهای تند و صریحی داشتند و احکام دستگاه قضایی ایران را به چالش کشیدند.
بخشی از مراجع تقلید اگرچه از معترضان حمایت نکردند، اما سرکوب حکومت را تایید نکردند و حاضر نشدند بخصوص در تفسیر محاربه و افساد فیالارض با حکومت همراهی کنند.
بخش دیگری از ریزشها، متوجه خانواده کشته شدههای جنگ ایران و عراق است که همانند آسیه باکری (فرزند مهدی باکری از فرماندهان ارشد سپاه که در جنگ جانش را از دست داده) از مسئولان خواستند که پای «شهدا» را برای سرکوب معترضان وسط نکشند.
خانم باکری نوشت: «از اسم پدرم برای سرکوب مردم استفاده نکنید.»
حسین قدیانی روزنامهنگار و نویسنده سابق روزنامه کیهان که پدرش را در جنگ از دست داده و این روزها نقدهای تندی علیه رفتار حکومت با معترضان مینویسد، در یکی از نوشتههایش میگوید: «عادت جمهوری اسلامی شده که بعد از هر غائلهای، ناگهان یاد شهدا بیفتد.»
آقای قدیانی در کانال تلگرامیاش نوشت: «اعدامها سقوط تان را تسریع میکند … اختفای شما پشت تابوت شهدا هیچ چیز از جرائمتان کم نمیکند. جرم بزرگ شما این است که ناظر بر نظریه پایان مماشات، خطای محسن شکاری را میبینید اما خطبههای خونی شماری از ائمهی جمعه را نه».
کسانی که جلوی رهبر ایستادند
در حالی که حکومت این روزها تلاش دارد تا شرایط کشور را عادی جلوه دهد و با اجرای دوباره طرح حجاب و عفاف نشان دهد که آب از آب تکان نخورده است، سخنان کسانی مانند ابراهیم رئیسی نشان میدهد که دستکم سکوت نخبگان، خواص و نزدیکان نظام بیسابقه است.
یکی از مهمترین بخشهای حکومت که روی برگرداندن نخبگانش میتواند به تهدیدی جدی برای جمهوری اسلامی تبدیل شود، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است؛ نهادی که آن هم از این ریزشها در امان نبود.
حمید اباذری، جانشین پیشین دانشگاه افسری امام حسین، طی سخنانی درجمعی از بسیجیان به صراحت گفت بخشی از ردههای فرماندهی سپاه پاسداران در جریان جنبش اعتراضی دچاربریدگی، انفعال و سرخوردگی شدند و «مسئولان درجه یک نظام» مقابل علی خامنهای ایستادهاند.
حمید اباذری به بسیجان گفت: «امروز داریم میبینیم چه بزرگانی، چه خواصی کم آوردند.»
آقای اباذری که از او پیشتر به عنوان مشاور فرمانده کل سپاه یاد میشد گفت: «نمیدانم تا فردا چه خبر است، چون به چشم دیدم سرداران بزرگی که کم آوردند. فرماندهان خود من که لحظه لحظه جنگ را بودند، زخم برداشتند، کم آوردند، مقابل ارزشها ایستادند. مقابل آقاشون ایستادند، مقابل نظامشان ایستادند.»
انتشار سخنان آقای اباذری بازتاب گستردهای در داخل و خارج از ایران داشت. تا پیش از انتشار این ویدئو از حمید اباذری به عنوان مشاور فرمانده کل سپاه یاد شد اما روابط عمومی سپاه روز دهم دیماه در بیانیه اظهارات این فرمانده ارشد را «برداشت و تحلیل شخصی» خواند و گفت او مشاور فرمانده کل سپاه نیست. اما نگفت آقای اباذری چه سمتی در سپاه پاسداران دارد.
ریزشها «یک نعمت» است
برخی از حامیان حکومت نیز در نبرد تبلیغاتی با ریزش نیروهای نزدیک به نظام، آن را یک «نعمت» توصیف کردند.
عبدالله حاجی صادقی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران چهارم آذرماه گفت: «یکی از برکات فتنه، کشف حجاب از چهرههای نفاق است و در همین رابطه خیلی از شخصیتها و انسانهای مدعی، کشف حجاب کردند و این باعث ریزشها شد و ما این ریزشها را غدههای سرطانی میدانیم.»
با اینکه چنین مسئولانی میخواهند نشان دهند که اوضاع تحت کنترل است، اما نشانههای «احساس ناکامی» از نظام، از مدتها پیش عیان شده بود و در گذشته جامعه شناسانی مانند عباس نعیمی جورشری، در خردادماه سال ۹۹ در ماهنامه «ایران فردا»، هشدار دادند که جامعه ایران با حداقل پنج شکاف عمده در ساحت های سیاسی، اقتصادی، دینی، قومی و جنسیتی روبرو است.
به گفته این جامعهشناس، هریک از این شکافها به عنوان «گسل» در جامعه ایرانی فعال شدهاند و به نظر میرسد ریزش نیروهای حامی حکومت و خانوادههایشان به دلیل چنین گسلهایی بوده که در جنبش اعتراضی اخیربیش از همیشه به حرکت درآمده است.
چنانکه حمید اباذری گفته «خواص و بزرگان» یا خودشان به چنین «احساس ناکامی» رسیدهاند یا خانوادههایشان نقش مهمی در ان زمینه داشتهاند.
حسن محدثی گیلوایی، جامعه شناسی دیگر نیز در ۱۸ آبانماه امسال در یک سلسله یادداشت درباره پرهیز از خشونتگرایی نوشت: «سرکوب اعتراضات مدنی هم در نزد مردم معترض و هم در نزد نیروهای سرکوبگر میتواند بهمنزلهی سقوط اخلاقی، تجربه و معنا شود. رژیمهای سیاسی اگر بهطور مداوم از روشهای خشونتبار سرکوب بهره ببرند، در معرض ریزش نیروهای خود قرار میگیرند.»
آقای محدثی گیلوایی میگوید مصداق جالب تجربه سقوط اخلاقی را میتوان در خیزش آب خوزستان و در فریادهای زن عرب ایرانی در سوسنگرد خطاب به مامور نیروی انتظامی بشنویم که میگفت «آقا مظاهرات سلمیه. چرا آتش میزنی؟ چرا تیر میاندازی؟»