تریبون پیوست به ابتکار همبستگی سوسیالیستی با کارگران در ایران-فرانسه در مدیاپار معتبرترین نشریه چپ در فرانسه منتشر شده است.
در حال حاضر دویست امضا از بیش از بیست کشور دریافت شده است. برخی از امضاکنندگان، دانشگاهیان، پزشکان، وکلا، روزنامه نگاران، هنرمندان هستند. سایر امضاها طیف وسیعی از سازمان های صنفی، مدنی یا سیاسی را نمایندگی می کنند، از جمله:
– CGT، FSU، Union Syndicale Solidaires،
– CGT، FSU، Union Syndicale Solidaires،
– شورای دموکراتیک کرد در فرانسه (CDK-F)، Attac، PEPS، CEDETIM،
– France Insoumise، Ensemble، PCF، NPA، مقامات منتخب و سخنگویان سازمان های اروپایی، آمریکای لاتین و غیره.
از زمان قتل ژینا – مهسا امینی به دست مأمورانِ “گشت ارشاد” در ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲ (۲۵ شهریور ۱۴۰۱)، ایران شاهد چنان خیزش مردمیِ بی نظیر از نظر گستردگی، ژرفا و تداوم بوده است که جمهوری اسلامی ایران را به لرزه در آورده است. در کم تر از ۴۸ ساعت، شعار «زن، زندگی، آزادی» سراسر کشور و سپس تمام جهان را فراگرفت.
مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران به راه افتاده است!
به سرعت در همه جا، شعارهای دیگری نظیر «مرگ بر دیکاتور»، «مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر»، «نان، کار، آزادی»، «فقر، فساد، گرانی، می ریم تا سرنگونی» را فریاد زدند.
این جنبش اعتراضی بنیادی همه زنان، جوانان، اقلیت های ملی، زنان و مردان کارگر شاغل و بیکار را با هدف طرد کامل این رژیم مذهبی، زن ستیز و تا بن استخوان فاسد، متحد کرده است. خیزش کنونی کماکان پایدار است و بیش از ۱۶۰ شهرِ بزرگ و کوچک را در بر گرفته است. در ایران، کشوری با بیش از ۵۰ درصد جمعیت زیر خط فقر و بی بهره از ابتدائی ترین حقوق دموکراتیک و اجتماعی، مردم خواهان سرنگونی کل نظام هستند.
در بخش های مختلف، فراخوان به اعتصاب عمدتاً از سوی معلمان، دانشگاهیان، کارکنان پتروشیمی، صنایع فولاد اصفهان، شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، رانندگان کامیون … رو به افزایش است. اعتصاب کنندگان اخراج، دستگیر و شکنجه می شوند.
سرکوب وحشیانه و بی حد و مرز
در اثر این سرکوب ها تا به امروز بیش از ۵۰۰ نفر، از جمله ۶۹ کودک و نوجوان کشته شده و هزاران تنِ دیگر مجروح شده، ۱۹۰۰۰ نفر زندانی، ناپدید و یا ربوده شده اند. سپاه پاسداران در کردستانِ ایران و سیستان و بلوچستان جنگی خونین علیه مردم به پا خاسته به راه انداخته اند. در شهرهای کردستان حکومت نظامی اعلام نشده برقرار شده است.
خشونت این رژیم جنایتکار حد و مرزی ندارد. گزارش های بسیاری از وحشیگری بی سابقه در زندان ها به منظور در هم شکستن اراده زندانیان حکایت دارند. زنان و مردان زندانی را شکنجه می کنند، تا آستانه مرگ کتک می زنند و وبه آن ها تجاوز جنسی می کنند.
قوه قضائیه به منظور ایجاد جوِ رعب و وحشت و با هدف پایان دادن به اعتراضات، تظاهرکنندگان را به اشد مجازات محکوم می کند. به رغم این وحشیگری ها، از دامنه مبارزات مردم کاسته نشده است. دانشجویان، جوانان، زنان و کارگران، هنرمندان و روزنامه نگاران هم چنان رژیم را به چالش می کشند و حکومت تصمیم به تشدید سرکوب ها گرفته است.
افزایش احکام اعدام
دستکم ۶۵ جوان (از جمله ۱۱ زن و ۵ کودک) صرفاً به خاطر تظاهرات، به «محاربه با خدا» و «فساد فی الارض» قیام یا قتل متهم شده اند. قوه قضائیه با برقراری محاکمه های فرمایشی که متهمین از داشتن کم ترین حق دفاع محرومند، بر صدور احکام اعدام افزوده است.
حکومت اسلامی پس از اعدام محسن شکاری و مجید رضا رهنورد در ۸ و ۱۲ دسامبر گذشته، در روز ۷ ژانویه ۲۰۲۳ سید محمد حسینی و محمدمهدی کرمی را به دار آویخت. جرم آنان این بود که جسارت کرده بودند که خشم خود در پی قتل ژینا – مهسا امینی در تهران و حدیث نجفی در کرج ابراز کنند. نگرانی ها از سرنوشت افرادی که در زندان های مخوف ایران و در راهروهای مرگ به سر می برند و به طور کلی درباره همه زندانیان افزایش یافته است.
خلق های ایران باید بر سرنوشت خویش حاکم باشند.
در چنین اوضاعی و در مواجهه با شبح یک انقلاب سیاسی و اجتماعی در ایران، سران قدرت های بزرگ، کم و بیش با احتیاط و یواشکی، برای ایجاد یک شورای گذار متشکل از کلیه جریان های اپوزیسیون راست ایرانی از جمله سلطنت طلب ها تلاش می کنند. این جریان ها، لیبرال به لحاظ سیاسی و اقتدارگرا به لحاظ سیاسی، در نقطه مقابل پویائی مبارزاتی و آرمان های اجتماعی و دموکراتیکی که در درون کشور بیان می شود، حرکت می کنند.
از کودتای سال ۱۹۵۳ (۱۳۳۲) که توسط سازمان سیا و سرویس های مخفی بریتانیا علیه دولت مصدق و سیاست ملی کردن نفت سازمان داده شد، تا کنفرانس گوادلوپ در سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) که در طی آن، سران دولت های فرانسه، آلمان، بریتانیا و ایالات متحده به خروج شاه از ایران شتاب داده و تصمیم به جایگزینی او با خمینی گرفتند، قدرت های بزرگ همواره در جهت منافع خود و برضد منافع خلق های ایران عمل کرده اند.
برخلاف راه حل های تحمیلی از خارج، ما همیشه از کارزار واقعیِ همبستگی بین المللی با همه زنان و مردانی که در ایران بسیج شده اند تا کار جمهوری اسلامی را یک سره کنند، پشتیبانی می کنیم.
سزاوار اراده و شجاعت مردم ایران باشیم
سرانجام خیزش جاری در ایران برای خلق های منطقه و جهان نیز تعیین کننده خواهد بود. لذا یاری رساندن به جنبش «زن، زندگی، آزادی» در چارچوب امکانات مان در جهت تحقق آرمان های رهایی بخش آن، از مسئولیت های ما محسوب می شود.
در واقعیت، ماشین سرکوبی به نام جمهوری اسلامی، بدون یک کارزار بین المللی و بدون بسیج نیرومند افکار جهانی درهم کوبیده نخواهد شد.
– ما خواهان توقف فوری محکومیت به اعدام، اجرای حکم اعدام و لغو مجازات اعدام هستیم.
– ما خواهان آزادی فوری همه زندانیان سیاسی و سندیکائی، معلمان زندانی، دانشجویان زندانی، پرشکان زندانی، هنرمندان زندانی، فعالان و تظاهرکنندگان زندانی هستیم.
– ما خواهان تشکیل یک کمیته بین المللی متشکل از حقوقدانان، فعالان سندیکائی، روزنامه نگاران و سازمان های غیردولتی برای بررسی مستقل درباره بازداشتگاه ها و زندان های ایران هستیم.
– ما از مبارزه زنان برای حق تصمیم گیری درباره بدن شان پشتیبانی می کنیم. ما همراه با زنان خواستاریم که همه قوانین زن ستیزانه و نیز تبعیضات جنسی لغو شود.
– ما از حقوق اساسی و دموکراتیک زنان و مردان ایرانی، چه کرد و بلوچ، چه عرب و آذری، و لُر یا پارس پشتیبانی می کنیم.
– ما از مبارزه زنان و مردان کارگر ایران برای کرامت انسانی، حق دفاع از منافع خود از طریق اعتصاب و هم چنین ایجاد سندیکاها و سازمان های سیاسی پشتیبانی می کنیم.
– ما با تمام نیرو خواهانیم که کشورهای اروپایی، دارائی های فرماندهان و مقامات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رهبران جمهوری اسلامی از جمله علی خامنه ای و اطرافیان اش را که ۹۵ میلیارد دلار تخمین می زنند، توقیف کنند. باید این ثروت را که از طریق چپاول منابع کشور، استثمار بی حد مزدبگیران، غارت و فساد به جیب زده اند، به مردم ایران باز گرداند.
– همان گونه که در مورد اولیگارش های روسیه عمل شد، ما خواستار توقیف اموال اولیگارش های ایرانی هستیم.
– ما خواهان لغوِ حفظ اسرار بانکی و بازرگانی در فرانسه، اروپا و همه کشورها هستیم تا بتوان ثروت انباشته رهبران جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران و شرکت های وابسته به آنان را مسدود کرد.
– ما خواستار توقفِ هرنوع همکاری صنعتی، اقتصادی و دیپلماتیک با جمهوری اسلامی هستیم.
– ما امضاء کنندگان این تریبون آزاد، پشتیبانی کامل و همه جانبه خود را با زنان و مردانی که در ایران برای برابری، عدالت اجتماعی، دموکراسی و برضد قدرت اقتدارگر و خودکامه مبارزه می کنند، اعلام می کنیم.
ما با همه امکانات مان در کنار آن ها هستیم و تعهد می کنیم که در جهت همبستگی با خلق های ایران و تا پیروزیِ این شورِ انقلابیِ سرکوب نشدنی، هر ابتکار عملی را به کار بندیم.
امضاهای اولیه
Nicole ABRAVANEL, historienne EHESS
Gilbert ACHCAR, professeur SOAS Londres
Christophe AGUITON, militant altermondialiste
Mateo ALALUF, professeur émérite de l’Université Libre de Bruxelles
Tassos ANASTASSIADIS, journaliste (Grèce)
Valério ARCARY, Direction Nationale du PSOL, (Brésil)
Behrouz AREFI, Solidarité Socialiste avec les Travailleurs en Iran (France)
Rolando ASTARITA, professeur d’économie – Universidad Nacional des Quilmes (Argentine)
Manon AUBRY, députée européenne LFI
Clémentine AUTAIN, députée de Seine-Saint-Denis
Ludivine BANTIGNY, historienne
Alain BARON, commission internationale de l’Union syndicale Solidaires
Jean BATOU, professeur université de Lausanne
Abraham BEHAR, médecin
Emma BELLE, civilisationniste britannique, université Savoie Mont Blanc
Olivier BESANCENOT, porte-parole du NPA
Alain BIHR, professeur honoraire de sociologie Université de Bourgogne-Franche-Comté
Sophie BINET, secrétaire générale de l’UFICT-CGT, membre du CE de la CGT, pilote du collectif femmes mixité
Jean-Jacques BOISLAROUSSIE, Ensemble !
Alexandra BOJANIC, secteur international de la FSU
Manuel BOMPARD, député LFI des Bouches du Rhône
Michel BONNIN, directeur d’études à l’EHSS, centre d’études sur la Chine moderne et contemporaine
Nicolas Bouchaud, comédien
Mickaël BOULOUX, Député d’Ille et Vilaine
Alima BOUMEDIENE, avocate
Tiago BRANQUINO, activiste culturel et politique, syndicaliste, élu politique (Suisse)
Nicole BRENEZ, universitaire
Michel BROUÉ, mathématicien
David LIBREROS CAICEDO, professeur, Universidad Nacional de Colombia