عبدالله جوادی آملی، از مراجع تقلید شیعه در هفتههای اخیر برای چندمین بار از عملکرد «مسئولان بیعرضه» انتقاد کرد و هشدار داد «مادامی که مسئولین بیعرضه باشند و در جامعه اختلاس نجومی باشد، شکست حتمی است».
سخنان این روحانی میانهرو ۸۹ ساله، در ماههای اخیر صریحتر از سالهای گذشته شده است. او که از مراجع تقلید نزدیک به حکومت به شمار میرود بارها تاکید کرده: «مردم را کمیته امدادی اداره کردن ننگ است» و در ۲۷ دیماه در یک دیدار عمومی گفت « با داشتن این همه امکانات از قبیل نفت و معادن، بیعرضگی برخی مدیران جلوی پیشرفت کشور را گرفته است».
همچنین آقای جوادی آملی در هفتم دیماه در دیدار با رئیس مجلس گفت « برخی تنها به درد دعای کمیل میخورند ولی توان اداره یک منطقه را ندارند. باید از واگذاری مسئولیت به آدم های خوب بیعرضه در کشور جلوگیری شود».
تاکیدهای اقتصادی و معیشتی آقای جوادیآملی با وجود اینکه در گذشته نیز بوده اما در ماههای اخیر بیشتر شده و تقریبا در اکثر دیدارهای رسمی با مسئولان روی اوضاع بداقتصادی مردم تاکید دارد و میگوید «مردم در صحنه نباشند، شکست قطعی است».
آقای جوادیآملی پیش از آغاز جنبش اعتراضی در ایران، در ۳۰ تیرماه از اجرای طرح حجاب و عفاف نیز انتقاد کرد و گفت مساله حجاب با «بگیر و ببند و سرنیزه» حل نمیشود. او از اولین روحانیونی بلندپایهای بود که به شعار «زن، زندگی، آزادی» واکنش نشان داد و گفت «ما هم این شعار را قبول داریم» و خطاب به مسئولان گفت «حرف دانشجویان را بشنوید، جهانی فکر کنید».
جوادیآملی در دستگاه حکومت
رسانههای ایران، عبدالله جوادیآملی را معمولا با تعابیری مانند فیلسوف، مرجع تقلید، عارف، مفسر قرآن، معلم اخلاق و عضو مجمع مدرسین حوزه علمیه قم معرفی میکنند.
او گرچه همطراز مراجعی مانند حسین وحیدخراسانی و موسی شبیری زنجانی نیست اما در میان روحانیون قم جایگاه مهمی دارد و از جمله روحانیونی است که رسانهها بخصوص صدا و سیمای جمهوری اسلامی نقش موثری در معرفی او به جامعه داشتند.
آقای جوادیآملی از شاگردان آیتالله خمینی بود و همین آشنایی باعث شد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۸ با حکمی از سوی آقای خمینی عضو شورای عالی قضایی شد و در پیش نویس لوایح قضایی نقش داشت و با اعلام فرمان هشت مادهای آیتالله خمینی در آذرماه ۱۳۶۱ از دستگاه قضایی رفت.
او سابقه دو دوره عضویت در مجلس مجلس خبرگان رهبری (دور اول و دوم) را در کارنامهاش دارد. در سال ۱۳۶۷ به عنوان فرستاده ویژه بنیانگذار جمهوری اسلامی به مسکو رفت و با میخائیل گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی دیدار کرد و این انتخاب، نشان از ارج و قرب او در نزد آقای خمینی داشت. آقای جوادی آملی یک بار نیز در سال ۱۳۷۹ به نیویورک رفت تا پیام آیت الله خامنهای را در نشست «هزارهٴ ادیان» قرائت کند.
این روحانی سرشناس، موسس «بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء» است و تاکنون بیش از صد جلد کتاب از جمله «تفسسیر تسنیم» در ۶۲ جلد از او منتشر شده و ریاست بنیاد با فرزندش، مرتضی جوادیآملی است.
بنیاد اسراء یکی از بزرگترین مراکز حوزوی در شهر قم است. اساسنامه این بنیاد در سال ۹۲ به پیشنهاد «دفتر مقام معظم رهبری» به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده و براساس آن مهمترین هدف این بنیاد پژوهش در آثار آقای جوادی آملی «به منظور استخراج و معرفی دیدگاههای» اوست و سایر اهداف بنیاد نیز در همین راستا تعریف شده است. این بنیاد همانند دفاتر و موسسههای آموزشی اکثر مراجع تقلید، وابسته به دولت و دارای ردیف بودجه است.
در اساسنامه آن نوشته شده «منابع مالی بنیاد از طریق هدایا و کمکهای بلاعوض اشخاص حقیقی و حقوقی، موقوفات، تسهیلات بانکی و اعتبارات، ردیفها و کمکهای دولتی و درآمدهای حاصل از فعالیتهای آموزشی، پژوهشی، انتشاراتی و فرهنگی تأمین میگردد».
اطلاعاتی درباره هزینهها و درآمدهای بنیاد اسراء در دست نیست. اکثر موسسهها و بنیادهایی که زیر نظر مراجع تقلید یا روحانیون نزدیک به حکومت اداره میشوند از نظر مالی و اقتصادی وابسته به رهبر جمهوری اسلامی هستند و از حمایت نهاد رهبری در تاسیس و راهاندازی آنها برخوردار بودهاند.
حامی سرسخت ولایت فقیه
عبدالله جوادیآملی این روزها انتقادات تندی از اوضاع اقتصادی و مدیریتی کشور دارد اما رهبر جمهوری اسلامی را از این اوضاع مستثنی میداند.
آقای جوادی آملی در روزهای گذشته دستکم دوبار این جمله را تکرار کرده که «داشتن رهبر خوب، یک طرف قضیه است» و از امام اول شیعیان مثال آورده و سعی کرده مشکلات امروز را متوجه آیتالله خامنهای نکند و مدیران و کارگزاران کشور را زیر سوال ببرد. سرچشمه چنین رفتار و سخنانی را باید در روابط آقای جوادی آملی با آقای خامنهای جستوجو کرد.
در حالی که موضوع اعلام مرجعیت علی خامنهای از طرف علمای قم با حواشی بسیار همراه بوده است، عبدالله جوادی آملی یکی از هفت مجتهدی است که نامه اجتهاد آقای خامنهای را امضا کرده است. نکته حائز اهمیت در این است که مرجعیت رهبر جمهوری اسلامی در ۱۱ آذر ماه سال ۱۳۷۳ به طور رسمی از طرف جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اعلام شد اما نامه آقای جوادیآملی نشان میدهد که او در اول مردادماه سال ۱۳۶۹ نامه صلاحیت مرجعیت آقای خامنهای را امضا کرده است.
او در نامهای نوشته «اجتهاد و عدالت آیت الله جناب آقای سیدعلی خامنه ای دامت برکاته مورد تأیید می باشد. لازم است امت اسلامی ایدهم الله در تقویت رهبری معظم له در بذل نفس و نفیس، در هیچگونه نثار و ایثار دریغ نفرمایند».
آقای جوادیآملی صرفا به نوشتن نامه اجتهاد آقای خامنهای بسنده نکرد و همواره حامی او نیز بوده است.
به طور مشخص در سال ۷۶ که موضوع تفسیر ولایت فقیه و صلاحیت علمی علی خامنهای از طرف حسینعلی منتظری و احمد آذریقمی مطرح شد، آقای جوادی آملی در صف جلوی حمایت از رهبر جمهوری اسلامی ایستاد و در دمیدن اعتراضات علیه دو فقیه مطرح حوزه، نقش داشت.
عبدالله جوادی آملی، ۲۸ آبانماه سال ۷۶ در مسجد اعظم قم در جمع مخالفان آقای منتظری و آقای آذریقمی یک سخنرانی مفصل ایراد کرد و گفت «اول ولایت فقیه را به عنوان وکالت فقیه تنزل دادند و بعد وکالت را به نظارت فقیه تنزل میدهند و بعد از آن چه بخواهند بکنند، خدا میداند» و خواستار برخورد جدی مسئولان کشور با تضعیف کنندگان جایگاه ولایتفقیه شد.
او همچنین گفت«اگر کسی از روی شهوت به مخالفت با نظام پرداخت باید صدایش را خفه کنند»( کتاب «ابتذال مرجعیت شیعه» نوشته محسن کدیور)
درست پس از همین سخنرانی بود که لباسشخصیها و طلاب طرفدار حکومت به منزل آیتالله منتظری هجوم بردند، در و پنجره حسینیه را شکستند، شعارهای توهینآمیزی علیه این مرجع تقلید نوشتند و حصر آقای منتظری آغاز شد.
آقای جوادیآملی با وجود حمایتهایی که از جایگاه آقای خامنهای داشته اما در سخنرانیهایی که در سالهای اخیر میکند همانند کسانی چون احمد خاتمی و احمد علمالهدی از حامیان سرسخت حکومت قرار نمیگیرد و سابقه علمی و حوزوی او با این افراد نیز قابل مقایسه نیست.
هشدار برای قیام مردم
حمایتهای عبدالله جوادی آملی از ولایت فقیه به معنی هماهنگی و یک صدایی او با رهبر جمهوری اسلامی نیست. او در زمینه مسایل داخلی و بینالمللی همنظر با علی خامنهای نیست و برخلاف بسیاری از روحانیون و مراجع، نظراتش را صریح میگوید.
آقای جوادیآملی در ۲۹ آذرماه امسال در حساب توئیتری منسوب به او ترس و نگرانی از فضای مجازی را رد کرد و گفت «اگر واقعاً ما آدمهای درستی باشیم ترسی نداریم که در فضای مجازی چه چیزی را میخواهند منتشر کند. اگر کسی چیزهایی دروغی را منتشر کرد، محاکمه بشود اما ما اگر با طهارت زندگی بکنیم، از دنیای مجازی باکی نیست».
یاسر میردامادی، پژوهشگر دینی درباره سخنان این مرجع تقلید میگوید «اظهارات چند سال اخیر آقای جوادیآملی آشکارا نشان میدهد که او عمیقا دل نگران فروپاشی جمهوری اسلامی است و توصیه او به این که حکومت به مردم بازگردد از سر دغدغه بقای حکومت است».
آقای میردامادی میگوید «در حالی که آقای خامنهای بقای جمهوری اسلامی را عملا در تقابل با ملت میبیند آقای جوادی تقابل با ملت را عامل سرنگونی نظام میبیند».
عبدالله جوادیآملی زنگ خطر سرنگونی نظام را چندبار به صدا درآورده. او هشتم اردیبهشت ماه سال ۹۷ در دیدار با وزیر تعاون دولت حسن روحانی هشدار داد «اگر ملت قیام کند، همه ما را به دریا خواهد ریخت».او گفته بود «البته بسیاری از کشور فرار کردند یا جای فرار خود را فراهم آوردند اما ما جای فرار نداریم… بیعدالتیها و بیعرضگیهای برخی مسئولان قابل تحمل نیست».