فیلمهای کارگردان زن ایرانی و فیلمهای مربوط به زنان ایران یکی از موضوعات اصلی جشنواره فیلم ساندنس است که از ۱۹ تا ۲۹ ژانویه برگزار میشود.
در روزهای اول و دوم بهمن تمامی فیلمهایی که در این جشنواره به نمایش درآمد آثار فیلمسازانی بود که از زوایای گوناگون جنبش اعتراضی ماههای اخیر، چالش خطرناک سانسور و مقاومت زنان در ایران را منعکس میکنند.
فیلم «جونم» مستندی در مورد زندگی سه نسل از زنان یک خانواده ایرانی است که در ایالت ورمونت آمریکا زندگی میکنند و فیلم «نسخه ایرانی» داستانی رنگارنگ با آمیختهای از درام و کمدی که زندگی بین ایران و نیویورک در طول چند دهه را دنبال میکند برای اولین بار در جشنواره فیلم ساندنس اکران شدند.
فیلم «شیدا» به کارگردانی نورا نیاسری، حکایت یک زن ایرانی که از چنگ همسر آزارگر خود در استرالیا میگریزد، نيز یکی دیگر از فیلمهایی است که برای اولین بار در جشنواره ساندنس اکران شد.
در اعتراضات گستردهای که در پی جان باختن مهسا امینی، دختر ۲۲ ساله سقزی، در بازداشت گشت ارشاد از روز ۲۵ شهریور آغاز شد به گفته نهادهای مدافع حقوق بشری دستکم ۴۸۱ نفر در جریان سرکوبها کشته شدند، حدود ۱۵ هزار نفر بازداشت و حداقل ۱۰۹ نفر در انتظار اجرا و یا صدور مجازات اعدام هستند.
سیرا اوریچ، کارگردان فیلم «جونم»، به خبرگزاریهای بینالمللی گفت: «معترضان در ایران جان خود را به خطر میاندازند. من صد در صد از آنها حمایت میکنم. در ایران کسی حق ندارد آزادانه حرف بزند. فیلمسازان و هنرمندان را زندانی میکنند. من تا حدی میتوانم در خارج از ایران با آزادی حرف بزنم».
تعداد کثیری از چهرههای سرشناس سینمایی در ماههای اخیر بهدلیل همبستگی با اعتراضات دستگیر شدهاند. جعفر پناهی، یکی از برجستهترین فیلمسازان ایرانی از شش ماه پیش به اتهام «تبلیغ علیه نظام» در زندان است.
هر چند سیرا اوریچ بهدلایل امنیتی نمیتواند به ایران برود فیلم او در حقیقت تلاشی برای برقرار کردن تماس و شناخت بهتر از ایران را بازگو میکند. او در این مسیر زبان فارسی را یاد میگیرد تا بتواند با مادر و مادر بزرگش صحبت کند.
او در جریان تهیه فیلم متوجه میشود که یکی از اجدادش به شهادت رسیده و مادربزرگش در ۱۴ سالگی با مردی ازدواج میکند که قبل از رسیدن به سن بلوغ جنسی با او آشنا شده بود.
در طول مستند «جونم» میبینیم که مادربزرگ کارگردان برای بیان این حکایتها مشکلی ندارد ولی مادر سیرا اوریچ بیان اسرار خانواده در برابر دوربین را «بسیار خطرناک» میداند و به دخترش هشدار میدهد که «در ایران فیلمساز را دار میزنند».
سیرا اوریچ میافزاید: «پذیرش فیلم من در جشنواره ساندنس اولین گام برای نمایش بینالمللی آن است. فکر میکنم ایرانیها همواره ناگزیرند بین بیان صادقانه و کامل حوادث و خطراتی که ممکن است در ایران برای آنها ایجاد کند یک تعادل محتاطانه را رعایت کنند».
«تا زمانیکه مادر بزرگم داستان شهادت پدربزرگش را تعریف نکرده بود فضای سانسوری را که حکومتهای خودکامه برای مردم چه در داخل و چه در خارج از ایران ایجاد میکنند درک نمیکردم. مادرم همیشه سعی کرده بود از من در برابر این سنت سانسور و سرکوب محافظت کند».
در فیلم «نسخه ایرانی» (ورسیون ایرانی) یک دختر ایرانی – آمریکایی شورشی به نام لیلا با بازی لیلا محمدی بهدلیل گرایش جنسیتی خود و دیدگاه متفاوت هر کدام از آنها در مورد نقش زنان با مادرش که از ایران به آمریکا مهاجرت کرده است رابطه پر تلاطمی دارد.
اما همزمان با شناخت بیشتر لیلا از وضعیت زندگی والدینش در ایران و دوران مهاجرت از آن کشور هر دو زن از میراث فرهنگی و سنتی خود درک بهتری پیدا میکنند.
مریم کشاورز، کارگردان «نسخه ایرانی»، در حاشیه اکران فیلم در جشنواره فیلم ساندنس گفت: «واقعا افتخار میکنم در این شرایطی که بر ایران حاکم است فیلم من که درباره زنان ایرانی است به ساندنس راه یافته است. به نظرم فیلم من مقاومت زنان نه فقط در شرایط فعلی بلکه طی نسلهای متمادی را نشان میدهد. آنچه که امروزه میبینیم محصول سالهای طولانی فشار به زنان و مقاومت آنها در برابر این فشارها است».
«حتی قبل از روی کار آمدن رژیم فعلی، زنان ایرانی توسط فرهنگ و سنتهای حاکم بر جامعه به حاشیه رانده میشدند. ولی بهرغم همه این فشارها زنان ایرانی راه کسب حقوق و آزادی خود را یاد گرفتهاند».
مریم کشاورز از زمانی که اولین فیلم داستانی خود را ساخت نتوانسته است به ایران بازگردد. داستان آن فیلم به نام «شرایط»، عشق بین دو دختر نوجوان ایرانی بود.
سیرا اوریچ هنوز امیدوار است که روزی بتواند به ایران سفر کند ولی در شرایط فعلی فقط میتواند از راه دور حوادث مربوط به اعتراضات در ایران را دنبال کند. او امیدوار است که فیلم «جونم» بتواند به جزء کوچکی از مبارزه برای آزادی بدل شود.
او میگوید: «به نظرم نمایش این فیلمها در جشنواره ساندنس و حضور تعداد زیادی از سینماگران ایرانی به خصوص همزمان با اعتراضات در ایران، مثل جمع شدن اعضای یک خانواده دور هم و امکان بازگویی آزادانه تمامی این حکایتهاست».