زیتون – خانم محمدی شما بیانیهای را امضاء کردهاید که پارلمان اروپا را به خاطر تروریستی خواندن سپاه محکوم و به مداخله در امور نظامی و سیاسی دیگر کشورها متهم کردهاست. خیلی دور نرویم؛ اسدالله اسدی در خاک آلمان دستگیر و در بلژیک به خاطر اقدام برنامهریزی برای اقدام تروریستی در فرانسه محکوم شد. شما اگر نماینده پارلمان اروپا بودید چگونه از شهروندان در برابر این گونه اقدامهای تروریستی دفاع میکردید؟
ملیحه محمدی: من فکر می کنم که این قیاس مناسبی برای توجیه عملکرد پارلمان اروپا نیست و قبل از هر سخنی لازم میدانم بگویم که احکام دادگاههای کشورها، علیه اتباع یکدیگر آنهم به ظن تصمیم برای انجام عملی، آنهم در فضای مخاصمات سیاسی برای من و بسیاری از سیاستورزان حق مطلق نیست. فراموش نکنیم که مانند خیلی از اقدامات حساسیتبرانگیز که در داخل و خارج از کشور در مقاطعی خاص و تأثیر گذار (و لاجرم تأثیرپذیر) اتفاق و در آستانه سفر آقای ظریف و روحانی به اروپا اتفاق افتاد. چنانکه آقای ظریف هم همان زمان در توئیتی نوشتند : چقدر تعجببرانگیز است که همزمان با سفر ما به همراه رئیسجمهوری ایران به اروپا، عملیات ادعایی ایران مطرح و یک نفر بازداشت شدهاست!
و این واقعاً هم سؤالبرانگیز است که عضوی از وزارت خارجه کشوری در آستانه سفر رئیسجمهور و وزیر خارجه خودش درست در حوزهی سفر آنها تصمیم به ارتکاب جرمی چنین رسوا بگیرد! گیرم اتهام ایشان هم درست باشد، این چه ربطی به سپاه پاسداران دارد؟ با قیاس شما باید وزارت خارجه ایران تحریم میشد.
به هر روی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که همانطوری که در بیانیه امده برای بسیاری از ما امضاءکنندگان بیانیه هم در زمینههای مختلفی مورد انتقاد است. اما این تشکیلات بخشی از سازمان رسمی نظام دفاعی کشور ماست و من شخصاً این مصوبه پارلمان اروپا را که خود میزبان بزرگترین سازمان تروریستی تاریخ کشور ما در آلبانی است، بی منطق و از زمره تحریمهای فزاینده غرب و ایضاً دشمنی علیه زیست و امنیت کشورمان میدانم.
بهنظر میرسد حکم دادگاه بلژیک برای شما فصل الخطاب نیست پس اجازه دهید کمی عقبتر برویم. ترور رستوران میکونوس در برلین دیگر جایی برای ظن و گمان ندارد. اجازه دهید به نظرات ظریف در مورد سپاه و اقدامات برون مرزی «میدان» بعدا بپردازیم. سوالم را محدودتر و روشنتر تکرار میکنم. یک سیاستمدار آلمانی اگر بخواهد ترورهایی مانند میکونوس در کشورش «تکرار» نشود، چه اقدامی باید برای دفاع از شهروندانش انجام دهد؟
ملیحه محمدی: مثال خوبی آوردید! آلمان در مسئله میکونوس برخوردی را که لازم میدانست و مغایرتی با عرف بین المللی، بهویژه هنجارهای سیاست خارجی اروپای میانه نداشت، انجام داد. دادگاهی طولانی و عمومی برگزار کرد. برای افرادی حضوری یا غیابی احکامی صادر کرد بدون اینکه بخشی از نظام کشوری یا لشکری دولتی دیگر را در فهرست تروریستی بگذارد. البته در آن زمان در آلمان هم مانند بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی یک دولت اگر چه دست راستی ولی معقول و قانونمدار وجود داشت که لازم نمیدید یک اقدام تروریستی علیه اپوزیسیون کشوری دیگر را اقدام علیه شهروندان خودش چنانکه شما نامگذاری میکنید، ببیند. به مجموعهای از دلایل در شرایطی بود که خود را موظف به اجرای فرامین آمریکا حتی به عنوان یک متحد نمیدید. از همین رو میتوانست در مناقشات بین المللی حتی الامکان کمتر درگیر شود و توانش را مصروف تحصیل منافع مردمش کند.
تغییر توازن قوای سیاسی در جهان کنونی چنین حوزهی مستقلی برای متحدان آمریکا قائل نیست. شما حتماً شاهد هستید که روزی نیست که در آلمان و فرانسه و برخی دیگر از کشورهای اروپایی علیه ورود به جنگ اوکراین که موجب ایجاد گرانی و تنگناهای بیسابقه اقتصادی برای مردم شده است، تظاهرات تا حد درگیری با پلیس نباشد! اما سران این کشورها همچنان در پی اجرای ماموریتهایی که فرماندهی ناتو به آنان میدهد، با تحریم انرژی ارزان روسیه، شرایط زندگی را برای مردم خود هر روز سختتر می کنند.
در چنین جهانی است که پارلمان اروپا از سویی موظف به میزبانی هر سازمان تروریستی که تحت حمایت آمریکا باشد هست. از سوی دیگر نیروی رسمی نظامی کشوری را خارج از محدوده خودش باید در فهرست تروریستی بگذارد و در عین حال قادر نیست که کوچکترین اعتراضی بکند به بیش از صد اقدام تروریستی به ثبت رسیده که سازمانی مانند موساد در تمام جهان انجام داده و می دهد. از این مناسبات چند وجهی و متناقض است که مصوبه پارلمان اروپا حاصل می شود.
ابتدا باید اصلاح کنم که اکثر شهروندان آلمان حامی مردم اوکراین و خواستار دفاع از انها هستند و دیگر اینکه ترور میکونوس را ترور شهروندان آلمان نخواندم، ولی در هر صورت در نفس ترور بودن ماجرا تغییری ایجاد نمیکند مخصوصا اگر به حداقلی از حقوق بشر و یکسان بودن نفوس و نژادها باور داشته باشیم. اما این موضوع سوال من نیست خانم محمدی! من ارتباطی میان تظاهرات و انرژی و تورم و ناتو و موساد با سوالی که پرسیدم نمیبینم، پس بهناچار سوال را تکرار میکنم چونموضوع گفتوگو همین است.
شما گفتید که دست کم موافقید که جمهوری اسلامی در خاک اروپا مرتکب ترور شده است. لطفا بفرمایید پیشنهاد شما به سیاستمداران اروپا برای «پیشگیری از ترور و مواظبت از شهروندانشان» در مقابل جمهوری اسلامی که مرتکب ترور در این خاک شده، چیست؟
ملیحه محمدی: من به سؤال مشخص شما و اشارهتان به ترور میکونوس در سی سال پیش، پاسخ دادم و گفتم کاری که آلمان در آن زمان انجام داد، ربطی به حرکت اخیر پارلمان اروپا نداشت. شما و من چگونه باید در بررسی یک اقدام سیاسی اتحادیه اروپا یا هر قدرتی علیه کشورمان که صد و هشتاد درجه با اقدام در مقابل دیگر کشورها متضاد است، هیچ سؤال و ابهامی نداشته نباشیم؟
یکی از نشانههایی که موجب میشود من حرکت اتحادیه اروپا را متناقض با سیاستهای گذشته و سیاستهای امروزینش ببینم، همین رفتار متضاد آنها در قبال موساد و عربستان سعودی است. چرا نباید به آن اشاره کنم! این روشنترین نشانههای اثبات بیاعتبار بودن منطق این رویکردهاست. البته اگر ما معتقد باشیم که بخش قدرتمند جهان میتواند همچنان که روشنفکران غربی به دولتهای خودشان ایراد می گیرند، سیاست دوگانه و متضاد در قبال مسائل مشابه در پیش بگیرد، همه پاسخهای من یاوه و بیهوده میشود. اما من هم از منظر یک ایرانی که کشورش هشت سال در جنگ بوده و برخلاف جنگهای گذشته توانسته با همین نیروها تمامیت سرزمینش را حفظ کند، و نیز از منظر یک شهروند این جهان که قانونمندی را وجهی از تمدن آن شناختهام، این دوگانگی رفتار با ایران و دیکتاتوریهای مشترک المنافع با غرب را نمیتوانم بپذیرم. ارزشهای خاص و عام گذشته، اتحادیه اروپا با این مانور تبلیغاتی چه چیزی را قرار است تغییر بدهد؟ آیا فرماندهان یا اعضای سپاه تا کنون آمد و شدی با اتحادیه اروپا داشتهاند؟ مگر پیش از این آمریکا همین مصوبه را در مورد سپاه تهیه و تولید نکرده است؟ این موضعگیریهای صرفاً بنا بر مصالح موقت کشورهای قدرتمند است و پارلمان اروپا هم طرفی از این اقدام نخواهد بست. اگر به احتمال اندک این اقدامها فضاسازی برای فراخواندن سفرا و نمایندگان کشورها هم باشد، باز رفتاری پیش از این تجربه شده است و از هر منظری مغایر صلح و دیپلماسی.
به موضوع بعدی بپردازیم. به نظر شما ارتباطی میان مصوبه پارلمان اروپا با مواضع جمهوری اسلامی در خصوص حمله روسیه به اکراین یا دادن پهپاد به روسیه و یا سرکوب اعتراضات اخیر وجود دارد؟ یا اینکه اتحادیه اروپا به تعبیر شما صرفا به «اجرای فرامین آمریکا» مشغول است؟
ملیحه محمدی: در حین اینکه اتحادیه اروپا دارد فرامین آمریکا را اجرا می کند و شما این اشاره را در نطقهای معترضین در پارلمان و در شعارهای اعتراضات مردمی در خیابان هم میبینید، مشخص است که وقتی اروپا متعهد به کمک به اوکراین است، فروش پهپادهای ایرانی به روسیه او را خشمگین می کند. طبق سیاقی که گفتم در سیاست جهانی غرب حاکم است، اینکه سی کشور عضو ناتو دارند به اوکراین پول و تسلیحات نظامی میرسانند، کاملاً درست و در جهت برقراری صلح است. اما ایران که گناه نابخشودنیاش قرار نگرفتن در حلقهی اطاعت از این نیروهاست(نه نزد مردمش که آنجا بسیار گناهکار است) حق فروش تولیدات خودش را به روسیه ندارد و باید مجازات بشود و نتیجهی این تحلیل شگرف میشود مصوبه اخیر پارلمان اروپا! و چگونه مایی که در اروپا زندگی میکنیم میتوانیم چشم بر آنچه در این جامعه میگذرد ببندیم؟ امنیت شهروندان اروپا را الان سپاه پاسداران ایران تهدید میکند؟ شما اشاره به نارضایتیهای اقتصادی و معیشتی و الزام به صرفهجوییهای دشوار در مصرف انرژی را هم که نادیده بگیرید، این اخبار حملات مسلحانه فردی و گروهی را که هر از چند روزی در شهر و کشوری چندین کشته به جا میگذارد و منشأش هم نیست مگر طغیانهای شخصی و اجتماعی را نمیبینیم؟ پارلمان اروپا امنیت شهروندانش را از جانب سپاه پاسداران ایران در خطرمی بیند و باید برای آن چاره اندیشی کند؟
شما به اقدامهای سپاه اشاره نمیکنید. به باور شما برخی از کارهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، میتواند مصداق کار تروریستی باشد یا نه؟ مثلا زدن هواپیمای اوکراینی و یا شرکت در کشتار مردم سوریه و یا کشتن کیان کودک ۹ ساله ایذهای برای مرعوب کردن معترضان؟
ملیحه محمدی: من نمی دانم که اعمال تروریستی پس از انقلاب در داخل و خارج از کشور چقدر اقداماتی درون سیستم، چقدر ناشی از تعصبات فردی درون یا بیرون از سپاه بوده است. ولی امروز به باور من سپاه پاسداران با استفاده از رانت دوران دفاع یکی از دلایل اصلی ویرانی اقتصاد ایران و سقوط ارزشهای انقلاب بهمن ۵۷ و تولید اینهمه بیاعتمادی و فساد اخلاقی در جامعه است و همین شرایط هر روز فاصله بیشتری بین آنها و مردم کشورمان ایجاد کرده است. اما مسئول کشتار مردم سوریه سیاستهای آمریکا بود که به فاصله یک ماه و به سبک همیشگی خودش که نفوذ در مبارزات عدالتخواهانه است، مردمی را که برای آزادی و دموکراسی در یک دیکتاتوری چهل ساله احتیاج به مبارزه ای بطئی و طولانی داشتند از طریق عربستان تسلیح کرد. سپس داعش را از بقایای گروههای مسلح ارتجاعی خود آفریده اش بهجان مردم سوریه انداخت. در حالیکه متحدان ناتوییاش دوران خوشی را در خرید نفت مردم سوریه از داعش طی میکردند. حضور داوطلبان سپاه در آنجا، موجب شد که سوریه به سرنوشت لیبی دچار نشود! کشوری که در ضمن دیکتاتوری قذافی یکی از بالاترین درآمدهای سرانه منطقه را داشت، پناه کارگران افریقایی بود و امروز بازار برده فروشی در روز روشن.
من با شما موافق نیستم که سپاه بعد از آن سوگواری عجیب مردم ایران برای سردار سلیمانی که فقط با سوگواری برای آقای طالقانی برابر بود، و حاصلش خواهی-نخواهی ارتقای موقعیت سپاه بود، عمداً دست به اقدامی زد که جامعه را علیه خود برگرداند! این با هیچ منطقی و از نگاه هر صاحب منفعتی عاقلانه نیست و همه میدانیم که خطاهای انسانی علیه نیروی خودی در شرایط ویژه در تاریخ کشورها بینظیر نیست. در آن اوضاع پس از حمله به عین الاسد اگر آن حرکت باز هم رذالتی از جانب برادران موساد و سیا نبوده باشد، بی درایتی سپاه و فرماندهی نیروی هوایی کشور می تواند باشد.
در حالیکه شما فروش پهپاد به روسیه را برای تهاجم به اوکراین مجاز میدانید اما برای اتحادیه اروپا حق صدور یک مصوبه که اعتبار اجرایی هم ندارد، قائل نیستید و آن را محکوم میکنید. حاضر نیستید شلیک به هواپیمای مسافربری را عملی تروریستی بخوانید و در حالیکه سپاه مسئولیتش را پذیرفته پای موساد و سیا را به وسط میکشید. در پاسخ به سوال قبلی هم گفتید که ترور میکونوس مربوط به ۳۰ سال پیش است، و یا ترور یک آلمانی نبوده و فردی اپوزیسیون بوده. گویی با این تعابیر سعی بر تخفیف ترور دارید.
به منتقدانی که این موضع و تعابیر شما را حمل بر دفاع از رفتار سپاه و جمهوری اسلامی میکنند چه پاسخی خواهید داشت؟
ملیحه محمدی: شما حتماً انصاف می دهید که هر سوال شما حاوی چند پرسش آنهم بر بستر نوعی تفسیر دلبخواه از پاسخهای قبلی من است! در مورد مجاز دانستن فروش پهپاد به روسیه، آنهم دقیقاً برای تهاجم به اوکراین! متأسفانه داوری من یا شما نیست که مجاز و ممنوع را در عرصه سیاست و تجارت اسلحه تعیین میکند. ما انسانهای این جهان و زمانیم که افتخارش گلوبالیزاسیون و ساختن همین سفینه جنگ و تجاوزی است که میبینیم. اگر من نیاموخته بودم که مسائل بهویژه رویدادهای سیاسی را باید در شرایط زمان و مکان و روابط محاط بر آنها دید، نظر شخصی من این می شد که: اصولاً تولید سلاح و بدتر از ان تجارت سلاح که میدانید بزرگترین عاملان آن در جهان کدام قدرتها هستند، در نفس خود یکی از شرورانهترین اقدامات بشر بوده است؛ بهخصوص نوع هستهای آن که فقط یادآور بزرگترین شرارت قدرت علیه انسان است.
ولی متأسفانه در جهانی زندگی می کنیم که خرید و فروش سلاح نه تنها جرم نیست که اقتصاد و سیاست و نوع زیست مردم جهان را سلاطین تولید و تجارت آن تعیین میکنند، در حالیکه سؤال شما به نحوی طرح می شود که گویا در مقابل سیل اسلحههای سنگینی که غرب از جمله اصحاب پارلمان اروپا به اوکراین، فروش سلاح کم اهمیتی نظیر پهپاد ایران به روسیه، اتحادیه اروپا مظلوم واقع شده است! شما در قرار دادن فروش پهپاد ایران به روسیه، با این پرسش قطعاً مواجه هستید که قدرتهای جهانی توپ و تانک را به دیگر کشورها با چه شروط و شروطی میفروختند؟ چرا به عنوان ایرانی یا جهان سومی باید بپذیریم که قدرتمندان جهان تافته جدابافته هستند و ما فقط مجاز به حرکت در محدودهی خواسته های آنان هستیم؟ از سی سال پیش چون شما پرسش نکردهاید من هم صحبت نمیکنم از یک سال پیش میگویم: کدام کشور یا اتحادیه ترور یک مقام نظامی کشور ما را توسط آمریکا آنهم در خاک کشور سوم وبا نقض حاکمیت آن کشور محکوم کرد، حتا با پذیرش مفتخرانه حاکمان آن کشور که حالا فروش پهپاد ایران به روسیه مجوز صدور مصوبه پارلمان اروپا باشد؟ باز همینجا آورده اید که: «حاضر نیسیتید شلیک به هواپیمای مسافربری را عملی تروریستی بخوانید.» خیر!جناب پارسا! آنچه من میگویم این است که سپاه هیچ دلیلی ندارد که هواپیمای مسافران ایرانی را در یک ارلاین خارجی در خاک خودش هدف قرار بدهد.
باز درون همین سوال آوردهاید که من ترور میکونوس را مربوط به سی سال پیش دانستهام من بیجهت و در خلأ از تاریخ وقوع آن صحبت نکردم. به این علت به زمان حادثه اشاره کردم که شما آن را در مقابل مصوبهی چند روز پیش پارلمان اروپا گذاشتید و پرسیدید این پارلمان محترم برای دفاع از امنیت شهروندانش در مقابل چنین حوادثی نمیتواند در سال ۲۰۲۳ این مصوبه را تهیه کند؟ آیا اتحادیه اروپا امروز از آن ترور باخبر شده یا هم اکنون دقیقاً در میان اینهمه مشکلات ساری و جاری در پیرامونش مشکل امنیت «شهروندانش» را از جانب ایران دارد؟ و نیز دوست گرامی، من از آلمانی و غیر آلمانی صحبت نکردم. گفتم یک ترور علیه اپوزیسیون کشوری دیگر، آلمان دوران کهل را به این نتیجه نرساند که امنیت شهروندانش…آنهم برای اینکه شما از این تعبیر چند بار استفاده کردید و از از ان گذشته می دانید که شهروندان آلمان الزاماً آلمانی نیستند.
و در بخش پایانی این سؤال من را در مقابل منتقدانی گذاشتهاید که به گفته شما موضع و تعابیر من را حمل بر دفاع از سپاه پاسداران و جمهوری اسلامی میکنند! پاسخ من این است که برای مخالفت با جمهوری اسلامی کافی است که زن باشی و مثل من حجاب اسلامی را قبول نداشته باشی؛ تا همین مسئله وجود دارد با جمهوری اسلامی تقابل داری. بماند همه خطاها و گناهانش در حق رفقا و فامیل و عزیزان من و ملت ایران. اما زاویه نگاه من به مسئله مبارزه با جمهوری اسلامی از منظر یک مبارزه ملی داخلی و حتماً مسالمتآمیز است و دعوت یا استقبال از دخالت بیگانگانی که گذشته از آنکه دستشان بهخون مردم جهان آلوده است، همین الان جنایات سرویسهای اطلاعاتی هم پیمانهای خودشان را اصلاً نمیبینند. اینهم تعصب کور نیست. تاریخ معاصر کشورم به من گوشزد میکند که هرگاه آنها در امور ایران دایه مهربانتر از مادر شدند، سرنوشت شومی را برای ما رقم زدند. این است که نقدهایی را که شما به آن اشاره می کنید و در فضای مجازی دوستان گاهی برای من کپی میکنند. قسماً هم تماسهای ناشناس دریافت میکنم با انبوهی از ادبیات فاخر در فحش و ناسزا نسبت به خودم و امضاکنندگان بیانیه، البته از جانب مدافعان آزادی بیان اندیشه! خیلی نیازمند پاسخگویی نمیبینم. کسانی هم که نمیخواهند در این این دلسوزی غربیها صرفاً برای ملت ما و زنان ماُ تردید کنند. حداقل ببینند که آنها که رضا شاه را حمایت کردند چگونه او را از کشور خودش اخراج کردند، یا علیرغم کودتایی که دولت ملی، متمدن و سکولار دکتر مصدق را سرنگون و شاه را به کشور باز گرداندند، چگونه در بزنگاه ِناچاری او خلاف همه معیارهای انسانی و حقوق بشری حتا مانع مداوای او در بیمارستانهای خودشان و کشورهای متحدشان شدند.
سپاه به صورت سیستماتیک سه روز شلیک به هواپیمای مسافربری را انکار کرد و حتی پس از فشار افکار عمومی و اعتراف هم حاضر به معرفی و محاکمه مقصران این جنایت نشده است. آیا بهنظر شما این فکت نشان نمیدهد که کلیت سپاه مسئول این ماجراست و نه بخشی از آن؟ (چون اگر بخشی مقصر بود حداقل محاکمه و شناسایی میشد). آیا وقتی بهجای معرفی و مجازات فردی که به کیان پیرفلک شلیک کرده، کلیت نظام و تمام تریبونهای نظام و رسانههای سپاه سعی در لاپوشانی و انحراف ماجرا دارند و به جای مقصران، مادر کیان مجازات میشود، این فکت نشان نمیدهد که این رفتار سیستماتیک است و نه خطای گروهی یا فردی؟
البته این سوال در میان پرسش قبلی هم مستتر بود و من پاسخ کوتاهی دادم. ولی تکرار، تکرار می آورد. من اینجا عرضم این این است که : شرایطی در کشور بود که هر هوش متوسطی می دید که چگونه سوگواری عظیم و حتا غافلگیرانهی مردم ایران برای سردار سلیمانی، بر موقعیت و اهمیت سپاه افزوده بود؛ مشخصا به سپاه و نه مجموعه حکومت! پذیرش چنین احتمالی زمینه ای ندارد جز اینکه بپذیریم سپاه خواسته است موقعیت بهدست آمده را بر علیه خود تغییر بدهد؛ اتفاقی که کم و بیش افتاد.
اینکه چرا جمهوری اسلامی فاجعهی هواپیمای اوکراینی را باز نمیکند؛ برای من هم سؤال بزرگی است ولی باز هم بر حسب دقت بر مجموعه شرایط نتیجهگیری من با شما متفاوت است. شما از پنهانکاری جمهوری اسلامی نتیجه میگیرید که سپاه عمداً هواپیمای مسافری را زده و سه روز هم نمیداند که چه خاکی بر سرش بریزد و چگونه عنوان کند. برای من گذشته از آنکه به پنهانکاریهای جمهوری اسلامی عادت کردهام، این احتمال مطرح است که حکومت یا هنوز نفهمیده از کجا خورده است و یا نفوذ در حدی بوده است که باز با تحلیلهای قبیلهای خودش تشخیص میدهد که رسوایی خواهد بود! وایضاً به عنوان شهروند این دنیا شاهدم که چطور ترورهای بزرگی مثل قتل جان اف کندی، و اولاف پالمه و دیگران دهها سال بعد از وقوع افشا نمیشود. پس قربانی کردن مسافران هواپیمای اوکراینی میتواند ترور باشد ولی در صورتی که دقیقاً بر علیه سپاه یا مجموعه حکومت طرح شده باشد. در مورد کیان پیرفلک آنچه رسانههای خارج کشور عنوان میکنند مستدلتر از دادگاهی که عاملان حادثه آن شب عنوان میکردند نیست. حقیقت این است که من بین دو سنگ آسیاب حکومت جمهوری اسلامی و این بخش از اپوزیسیون عمیقاً واداده به غرب، به ندرت به وثوق اطلاعاتی که میدهند میرسم. اخبار فلهای هر دو طرف همانقدر که میتواند موثق، ممکن است ساختگی باشد.
چون شما به برخی از سخنان آقای ظریف اشاره کردید و به استناد آنها در پرونده ترور اسدی تردید وارد کردید، این سوال را میپرسم. مبنای من مصاحبه آقای ظریف با سعید لیلاز است. آیا دخالت میدان (سپاه) در دیپلماسی و سیاست خارجی نمیتواند علت صدور چنین مصوبههایی در پارلمان اروپا باشد یا باز هم اصرار دارید آمریکا و خطاهای احتمالی اسرائیل و عربستان را عامل این کار بدانید و ارادهای برای اروپا قائل نشوید ؟
ملیحه محمدی: من به اعلام حیرت و در واقع تردید همین آقای ظریف که به دخالت سپاه معترض بود و گفتگویش با سعید لیلاز مبنای شماست، در حادثهای در حادثه دیگری اشاره کردم که برخورد ایشان در آن مورد با برداشت شما متفاوت است. اگر نقلی غیر آنچه من از ایشان در ماجرای اسدالهی آوردم دارید، آن را مبنا قرار بدهید. یا توضیح بدهید که چگونه شکایت آقای ظریف از دخالت سپاه در امور دولت با تروریست خواندن سپاه از جانب پارلمان اروپا ارتباط میابد؟
یعنی پارلمان اروپا مسئول است در نزاع های درون حکومتها، آن هم خارج از اتحادیه، موضع بگیرد و له یا علیه یکی از آنها حکم بدهد؟ من صریحاً پاسخ میدهم که نه! نمیتواند! اتحادیه اروپا حق دخالت در حوزه درگیریهای درون حکومتی کشور ما را ندارد. و باز در درون همین سوال! از من می پرسید: «یا باز هم اصرار دارید آمریکا و خطاهای احتمالی اسرائیل و عربستان را عامل این کار بدانید و ارادهای برای اروپا قائل نشوید ؟»
با عرض معذرت به من حق بدهید که وقتی ایمان شما را به زدن هواپیمای خودی توسط سپاه در کنار «خطاهای احتمالی اسرائیل و عربستان» بگذارم حیرت کنم و خودم را در ترکیبی منطقی از نهاد و گزاره نبینم. چگونه برای شما محرز شد که سپاه پاسداران به عمد یک سری مسافر بیگناه که هیچ، فارغ از هر اتهامی را ترور میکند؛ ولی در مورد اسرائیل و عربستان از «خطاهای احتمالی» صحبت میکنید. این زبان گفتگو را الکن می کند.
اجازه دهید سوال آخر را متفاوت بپرسم. من در فاصله صدور بیانیه شما، با افرادی گفتوگو کردم که مواضعی نزدیک به بیانیه داشتند اما میگفتند فعلا دغدغههای مهمتری دارند و در شرایط فعلی حاضر به امضا کردن این نوع بیانیهها نیستند چون تنها کسی که از این بیانیه سود میبرد جمهوری اسلامی است. سوال این است که در وضعیتی که ۵۰۰ نفر کشته و ۱۸۰۰۰ نفر زندانی شدهاند، چرا دغدغههای امضاکنندگان بیانیه با معترضان و بسیاری دیگر از فعالان سیاسی و اپوزیسیون داخلی و خارجی این همه تفاوت دارد؟
ملیحه محمدی: بله! این پرسش شما منطبق بر واقعیات جاری است. نه تنها افرادی که شما با آنها صحبت کردید، بلکه بسیاری دیگر هم با همین دلیل چنین بیانیهای را امضا نکردند. اما شما هم اگر خواستید این را از من بپذیرید که بسیارانی علیرغم اینکه به عدم دخالت قدرتهای خارجی در امور داخلی میهنشان ایمان داشتند و این حرکت پارلمان اروپا را نمایش تهدید و تجاوز میدانستند، از ترس تهمتهای جاری در فضای سیاسی خارج از ایران امضا نکردند. بسیاری به الحان مختلف گفتند که تحمل فضای فشار و اختناق این بخش از اپوزیسیون خارج کشور را ندارند. در فضایی که انسان ایرانی قدرت خارجی را دعوت میکند که کشورش را تحریم اقتصادی و به آن حمله نظامی بکند؛ طبیعی است اگر بعضیها تاب تحمل حضور در این مهلکه را از دست داده باشند. و گرنه امثال آقای داریوش همایون که مؤسس حزب مشروطه ایران و تلاشگر احیای پادشاهی در ایران بود را میستایند که وقتی آمریکا در مقابل گفتگوی تمدنهای خاتمی ایران را به محور شرارت برد و تهدید به حمله نظامی کرد، او به قیمت از دست دادن همه موقعیت خود نزد حامیان رضا پهلوی گفت: اگر آمریکا به ایران حمله کند، من کنار علی خامنهای می ایستم. او از بسیاری مثلاً ملییون امروزی مصدقیتر با امنیت و استقلال میهناش برخورد کرد.