والدین زینب و محمدحسین اسدی‌لاری، کشته‌شدگان هواپیمای اوکراینی تاکید کردند: گزارش کارشناسی ایران کلا زیرسوال است. دروغ گفتند. موشک دوم اصابت کرده دقیقا به هواپیما. برخلاف آنچه گزارش رسمی ایران گفته و به بدترین جای هواپیما هم خورده است

اعتمادآنلاین | محمد باقرزاده – «محسن اسدی‌لاری» و «زهرا مجد» والدین زینب و محمدحسین اسدی‌لاری که در هواپیمای اوکراینی کشته شدند روایت تازه‌ای از جزییات پرونده و لحظه شلیک به هواپیما دارند که در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد آن را بیان کرده‌اند.

به گزارش اعتماد، بخش‌های مهم این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

ما روز ۱۸ دی‌ماه مردیم، بدون تعارف و من از روز ۱۹ دی را به عنوان یک زمان اجباری که دارم و در تمام لحظات آن بهترین آرزویم وصال بچه‌ها بوده، گذراندم.

از یک طرف می‌خواستند ما تکریم شویم و از طرفی دیگر این حادثه باید مخفی نگه داشته می‌شد و جمع اضدادی وجود داشت. من آن روزها نمی‌دانستم که در شهر چه می‌گذرد، اما همان‌ زمان برای من خبر می‌آوردند که اعتراضاتی از سوی دانشجویان شکل گرفته و سرکوب شده است که این هم یک نگرانی و سوگ دیگری بود.

ما عضو انجمن خانواده‌ها نیستیم و دلایل خودمان را هم داریم اما هر کدام (از آنها) بخواهد دادخواهی کند من در خدمت و زمین‌خورده آنها هستم و خودشان هم دیدند که من در دادگاه بیشترین دادها را می‌زنم. هر قدر که قبل و بعدش و در حینش یک عالمه قرص می‌خوریم، اما باز مدام فشار و شرایط‌مان بالا و پایین می‌شود.

بیشترین اطلاعات را هم البته ما داریم و سینه مالامال از ناگفته‌هاست و هیچ‌ کدام اطلاعات ما را ندارند. نه اینکه بگویم به جایی وصلم یا علم لدنی دارم، بلکه اکتسابی است و به خاطر مطالعه و تسلط به پرونده و ده‌ها سند دیگراست.

مسوولان هیچ‌گونه اطلاعاتی ندادند و نمی ‌پس داده نشده و آنهایی که اطلاعات دارند، الحمدلله با ما ارتباطی ندارند، آنهایی که این جنایت را شکل دادند.

هیچ امیدی به عدالت ندارم ولی راهش همین است. بحثم این است که می‌خواهیم سازنده باشیم و دنبال تخریب نیستیم. می‌خواهم عرض کنم که ما می‌توانیم از همه ناامیدتر باشیم ولی باید منبع امید باشیم حتی برای همین همسن‌وسالان شما. ما سوختیم و از بین رفتیم ولی باید منبع امید برای نسل‌های جدید باشیم.

فکر می‌کنم و خداکند که این‌طور باشد، در زندگی ظلم نکردم، خدا کند که این‌طور باشد؛ حالا نمی‌دانم و خدا از سر تقصیراتم بگذرد.شاید شرمنده محمدحسین عزیزم هستم، چون سر مساله آبان ۹۸ خیلی سوخت، خیلی هم به من هم نهیب می‌زد منتها من اطلاعی نداشتم. واقعا آنها مظلوم بودند، واقعا آبان ۹۸ مظلوم بودند.

کیفرخواستی که صادر شده کاملا غلط است و متاسفانه این عبارت را باید عرض کنم که ظالمانه است و بازپرس و هیاتی که روی این مساله کار کردند و بحث کارشناسی همه‌اش زیرسوال است (خیلی سربسته عرض کردم.) نکته دوم اینکه محدود است به تعدادی نظامی‌هایی که از جهت ما دون‌پایه هستند، البته بالاترین‌شان سرتیپ… که ظاهرا یک درجه هم از او گرفتند و نفر دوم هوافضا بودند. به نظر ما اینها دون‌پایه هستند و ما حتما امرای اصلی را می‌خواهیم.

کیفرخواست فقط افراد نظامی را دربرمی‌گیرد در حالی که مسوولان و افراد غیرنظامی دیگری هم هستند؛ از وزیر وقت راه تا رییس سازمان هواپیمایی تا خیلی از افراد دیگر و از جمله فرمانده نیروی انتظامی سابق که تمام منطقه را به‌ هم‌ ریختند و از جمله اجساد و ابدان مطهر بچه‌های ما را زیر لودر گرفتند. وزیر کشور و سایر مقاماتی که باید آسمان را می‌بستند ولی این‌کار را نکردند

گزارش کارشناسی ایران کلا زیرسوال است. دروغ گفتند. این را برای اولین‌بار به شما می‌گویم، اینها متاسفانه دروغ گفتند. موشک دوم اصابت کرده دقیقا به هواپیما. برخلاف آنچه گزارش رسمی ایران گفته و به بدترین جای هواپیما هم خورده است.

خون مظلوم پایمال نمی‌شود و بنیاد ظلم را هم البته می‌کند.

واقعا من وقتی کیان عزیز را می‌بینم (کیان پیرفلک) نمی‌دانم این‌ بچه‌ها مظلوم‌تر بودند یا بچه‌های من. واقعا نمی‌دانم. خیلی‌های دیگر. من فقط بگویم که با کیان سوختیم و با بقیه هم همین‌طور. هر کدام‌شان انگار یک شب ۱۸ دی دیگر برای ما بود، اشک ریختیم…خانم دکتر از کانال‌هایی که داشت، کانال‌های پزشکی خبرها را می‌گرفت و ما با هم اشک می‌ریختیم.

واقعا انگار دوباره هی بچه‌های ما کشته می‌شدند… آن مظلومی که در زاهدان کشتند، یک پسر بود، خدانور لجه‌ای، مادرش می‌گفت پسر من بهترین پسر دنیا بود، احساسش را کامل می‌فهمیدم.