تصاویری از اعتراض و اعتصاب کاسبان و مغازه‌داران در بازار بزرگ تهران به دست بی‌بی‌سی فارسی رسیده است که جمعیت زیادی از بازاریان امروز (یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳، ۲۹ دسامبر) به رکوردشکنی‌های پی‌درپی قیمت دلار و گرانی‌ فزاینده اعتراض می‌کنند.

در این تصاویر کسبه معترض را در راسته‌‌های بازار بزرگ تهران از جمله عباس‌آباد، چهارسو کوچک، کفاشان، پارچه‌فروشان و همچنین باغ‌سپهسالار با سر دادن شعارهایی در اعتراض به گرانی و وضعیت دلار، مغازه‌های خود را بسته‌اند.

این نخستین اعتراض گسترده به وضعیت گرانی و روند صعودی قیمت دلار در ماه‌های اخیر در ایران است.

تصاویری از هم خواندن متنی شبیه قطعنامه در حضور پلیس در باغ‌ سپه‌سالار، راسته کیف و کفش‌فروشان به دست بی‌بی‌سی فارسی رسیده است که شنیده می‌شود بازاریان به موارد مختلفی اعتراض می‌کنند از جمله به «گرانی مواد اولیه به تبع گران شدن ارز، رکورد شدید در بازار به دلیل گرانی قطعه، نبود مواد اولیه جهت ادامه حیات تولید، عدم وجود نقدینگی در بازار که باعث از بین رفتن سرمایه تولیدکنندگان شده و مشخص نبودن قیمت تمام‌شده محصول و مواد اولیه.»

بررسی داده‌های بازار ارز در ایران نشان می‌دهد که نرخ دلار از زمان آغازبه‌ کار دولت مسعود پزشکیان حدود ۳۵ درصد افزایش یافته و به حدود ۸۰ هزار تومان رسیده است.

بنابر گزارش‌ها، درحالیکه امروز عمده بازارهای جهانی تعطیل هستند، قیمت یورو در بازار آزاد ایران به بیش از ۸۵ هزار تومان و قیمت پوند بریتانیا به ۱۰۳ هزار تومان رسیده است.

اعتراض بازاریان و کسبه تهران به گرانی

از صبح امروز، این حرکت در بازار تهران آغاز شد.

مردم زیادی امروز همانند دیگر روزها برای خرید و تامین مایحتاج خود به بازار آمده بودند و شاید کمترین اثری از “حباب” دلار ۱۰ هزار تومانی و ۸ هزارتومانی دیده نمی‌شد. اما حوالی ساعت ۱۰:۰۰ زمزمه های اعتصاب جدی شد. برخی کسبه ناراضی از وضعیت نابه‌سامان بازار، با پایین کشیدن کرکره مغازه‌ها اعتراض خود را شروع کردند. طبق مشاهدات خبرنگار مشرق، بیشتر کسبه بازار تنها به بستن مغازه اکتفا کردند اما جمعیت محدودی هم حرکت به سمت خیابان ۱۵ خرداد و شعار دادن را انتخاب کردند.

شعارهای این گروه اما همانند شعارهایی که در برخی تجمعات دی ماه ۹۶ داده می‌شد؛ شعار «نه غزه نه لبنان»، «رضاشاه روحت شاد»، و حتی مرگ بر “کشورهای متحد ایران” نیز شعار اصلی این جمع حدودا ۱۰۰ نفره بود؛ جمعیتی که یک به یک مغازه‌ها را با شعار و گاهی (در صورت تاخیر در بستن مغازه) با شعارهایی تند، مجبور به پایین کشیدن کرکره ها می‌کردند. گاهی این حرکت منجر به پرتاب اشیائی به سمت مغازه‌هایی که دیرتر تعطیل کردند نیز می‌شد.

فیلم شعار نه غزه نه لبنان در بازار تهران

جماعت زیادی از مشتریان هر روزه بازار (از کاسبان خُرد تا مصرف کننده‌ها) حیران این اتفاقات را نظاره می‌کردند و البته هرکس با هر مدل گوشی که در دست داشت عکس و فیلم می‌گرفت.

یکی از کاسبان (آبمیوه فروشی) به درخت روبروی مغازه اش تکیه زده بود و سیگارش را دود می‌کرد؛ شاگردانش در حال جمع کردن ویترین و وسایل از جلوی مغازه بودند و خودش عصبانی؛ از وضعیت بازار و هم از کسانی که جلوی مغازه اش مرتب شعار «بی غیرت بی غیرت» سر می‌دادند. کار شاگردانش که تمام شد، ریموت را زد و کرکره پایین آمد؛ سوت و کف جمعیت بدرقه راه کاسبانی بود که تعطیل میکردند.

فیلم شعار «بی غیرت بی غیرت» برای تعطیلی مغازه ها

در بازار زرگرها که قدم میزدم بیشتر کاسبها جلوی مغازه نشسته بودند. از چندتایی که سوال کردم نه از شرایط اقتصادی رضایت داشتند و نه از این شیوه اعتراض دل خوشی، بیشتر که پرس و جو کردیم مشخص شد اکثر واحدها با تهدید “عده‌ای” که هیچکس صریح نمیگوید چه کسانی هستند، کرکره ها را پایین کشیده‌اند. شاید رسیدن به این گروه که دیروز علاءالدین را به همین شیوه به تعطیلی کشاندند و امروز بازار تهران را، گره بسیاری از معادلات را باز کند.

کسبه بازار زرگرها

نیروهای انتظامی رفته رفته با حضور در نقاط حساس بازار، از ابتدا به خوبی شرایط را مدیریت کردند. سردار هداوند جانشین پلیس پایتخت و افسران ارشد ناجا در سبزه میدان حضور پیدا کردند و صحبت های معترضان را شنیدند. یکی نصف شدن سرمایه‌اش را سر ماموران فریاد می‌زد، یکی دیگر از سر رسید وام هایش نگران بود که با سودهای ۱۸ درصد و ۲۰ درصد باید پس بدهند.

اما همچنان صدای شعارهای آن گروه از چند ده متر آنطرف‌تر به گوش می‌رسید که در حال نزدیک شدن به مرکز بازار و سبزه میدان بودند. این حرکت با عصبانیت کسبه‌ای که در حال طرح مشکلاتشان بودند همراه شد. «شعار سیاسی نداریم نداریم» از این سوی بازار بلند شد و معترضان عملا به دو گروه تقسیم شدند؛ یک گروه مطالبه‌شان شرایط اقتصادی و گروه دیگر از سوریه تا فلسطین و غزه را فریاد می‌زدند.

نیروهای انتظامی برای جلوگیری از تداخل و درگیری این دو گروه با هم ( که از قضا بسیار هم شرایط برای این درگیری آماده بود) در بین آنان مستقر شدند تا اتفاق تلخی در این میان رخ ندهد. تشخیص خرابکار، بازاری و مردم عادی در این شرایط بسیار دشوار است.

صحبت با جانشین فرمانده پلیس تهران تا ظهر ادامه پیدا کرد و نیروی انتظامی با سعه صدر تمام گوش شنوای دردها و فریادهای مردم شد. کسبه تصمیم به ادامه اعتصاب گرفتند اما تاکید کردند نه شعار سیاسی دارند و نه قصد آشوب و اغتشاش. «نیروی انتظامی تشکر تشکر» میگفتند و برای سلامتی‌شان صلوات می‌فرستادند.

پس از آن جمعیتی که شعارهایی غیر از مسائل صنفی و اقتصادی داشتند، مسیر بهارستان را در پیش گرفتند و گروه دیگری به سمت لاله زار و دیگر بخش‌های مستعد اعتصاب و اعتراض حرکت کردند.

چندان طول نکشید که با جدا شدن بازاریان از جمعیتی که اهداف دیگری داشتند، سنگ و آتش زدن سطل و بستن خیابان آغاز شد که با بی توجهی مطلق مردم چندان دوام نیافت.

این اولین بار نیست که بازار اعتصاب یا اعتراض می‌کند؛ روال بازار در اعتراضات صنفی مشخص است و تا تعطیلی کامل بازار هم ممکن است ادامه پیدا کند اما هیچگاه به کف خیابان و نخواهد رسید.

حالا تکلیف مردم، بازاریان و نیروهای انتظامی با  آشوبگرانی که در کف خیابان فردوسی و لاله زار یا سعدی و حافظ راه بر مردم می‌بندند روشن تر خواهد بود.