مین‌های مرگبار؛ زخمی شدن چهار کودک در دیواندره و بحران پایان‌ناپذیر مین در ایران

روز جمعه ۷ شهریور ۱۴۰۴، چهار کودک به نام‌های سامی جلالی، مانی جلالی، کیانوش خسروی و مبین خسروی اهل دیواندره بر اثر انفجار مین زخمی و به بیمارستان منتقل شدند. این حادثه بار دیگر نگاه‌ها را به یکی از جدی‌ترین بحران‌های انسانی در ایران ـ یعنی وجود مین‌های به‌جامانده از جنگ و درگیری‌های چند دهه گذشته ـ جلب کرد.

بخش‌های وسیعی از غرب ایران، به‌ویژه استان‌های کردستان، کرمانشاه، ایلام، آذربایجان غربی و خوزستان، همچنان آلوده به مین‌های جنگی‌اند. اگرچه پایان جنگ ایران و عراق بیش از سه دهه می‌گذرد، اما مین‌ها همچنان زمین‌های کشاورزی، مراتع و حتی حیاط روستاها را به میدان مرگ تبدیل کرده‌اند.

کودکان؛ قربانیان خاموش

در حادثه اخیر، چهار کودک روستایی در دیواندره قربانی شدند. این اتفاق یادآور واقعیتی تلخ است:

  • طبق برآوردهای نهادهای مدنی، بیش از ۳۰٪ قربانیان مین در ایران کودک و نوجوان‌اند.
  • کودکان به دلیل بازی و کنجکاوی طبیعی بیشتر در معرض خطر قرار می‌گیرند.
  • حتی در صورت زنده ماندن، بسیاری از آنان با قطع عضو، ناتوانی جسمی و آسیب‌های روانی مادام‌العمر روبه‌رو می‌شوند.

ابعاد آماری بحران

  • ایران در میان ۱۰ کشور آلوده به مین در جهان قرار دارد.
  • از پایان جنگ تاکنون، بیش از ۸ هزار نفر در کشور بر اثر انفجار مین کشته یا زخمی شده‌اند.
  • در مناطق کردنشین به‌تنهایی حدود ۳ هزار قربانی گزارش شده است.
  • هر سال به‌طور میانگین ۵۰ تا ۷۰ شهروند در ایران قربانی مین می‌شوند؛ بسیاری از آنان کودکان و زنان روستایی هستند.

با وجود ادعاهای رسمی مبنی بر پاکسازی گسترده، همچنان صدها کیلومتر مربع زمین آلوده باقی مانده است. نبود بودجه کافی، استفاده محدود از فناوری‌های نوین مین‌روبی و ضعف در نصب علائم هشداردهنده باعث شده خطر در زندگی روزمره مردم همچنان جاری باشد.

حادثه دیواندره تنها یک رویداد تصادفی نیست؛ بلکه نمادی از بی‌توجهی ساختاری دولت به مسئولیت‌های انسانی و حقوقی خود است. بر اساس اصول حقوق بشر و حتی قوانین داخلی، دولت موظف است:

  1. پاکسازی کامل مناطق آلوده را در اولویت قرار دهد.
  2. آموزش عمومی و آگاهی‌رسانی به روستاییان، به‌ویژه کودکان، را جدی بگیرد.
  3. برای قربانیان و خانواده‌های آنان خدمات حمایتی، درمانی و مالی فراهم کند.

زخمی شدن چهار کودک در دیواندره یک زنگ خطر دوباره است؛ هشداری که سال‌هاست تکرار می‌شود، اما هنوز به اقدام جدی و پایدار منجر نشده است. تا زمانی که مین‌روبی گسترده و حمایت واقعی از قربانیان در دستور کار قرار نگیرد، حوادث مشابه همچنان رخ خواهد داد و قربانیان جدیدی ـ اغلب از میان کودکان ـ بر شمار این تراژدی انسانی افزوده خواهند شد.