
✍️ فایق رسولی
عموما، حقوق بشر مجموعەای از حقوق و آزادیهای هر انسانی است کە صرف نظر از نژاد، جنسیت، زبان، دین، طبقه اجتماعی و… به افراد تعلق میگیرد. به عبارتی، همان حقوق ذاتی و غیر قابل سلب یک انسان است.
یکی از مهمترین موارد در رابطه با اجرای حقوق بشر، به “حق دادرسی عادلانه” مربوط میشود. حق دادرسی عادلانه بمعنای پیگیری و محاکمه منصفانه و بدون تبعیض است و یکی از ارکان مهم حقوق بشر و برقراری عدالت محسوب میشود. این مسله از این جهت مهم است که مانع محکومیت افراد بیگناه شده، اعتماد مردم را به عدالت تقویت و به درجاتی تضمین کرده و همچنین بررسی عادلانه و حق دادرسی است که منجر به کشف حقیقت و درنهایت، اجرای عدالت میشود.
“کشف حقیقت و اجرای عدالت” ستون اصلی “دادخواهی” است. همه تلاش فرد یا نهاد دادخواه، از توجه و علاقه کشف حقیقت، پرده برداری از جزئیات و لایەهای پنهان یک جنایت و در نهایت اجرای عدالت شروع میشود.
دادخواهی فرایندی است برای مطالبه کشف حقیقت، جبران، حق پاسخگویی و تضمین عدم تکرار جرم. در واقع دادخواهی را میتوان ابزار مبارزه با بی کیفری نامید. در فرایند دادخواهی است که حقوق افراد، که به همان حقوق بشر تعبیر میشود، نقض و در تاریخ دفن نخواهد شد، عدالت به اجرا در خواهد آمد و تاثیر بازدارنده خود را بر زندگی جامعه خواهد گذاشت و “مانع تکرار نقض حق” خواهد بود.
در نبود دادخواهی است که نقض حقوق بشر دوام و قوام داشته و بصورت سیستماتیک ادامه پیدا خواهد کرد. دادخواهی و موثر افتادن آن، مستلزم “حق دادرسی عادلانه” میباشد که آنهم یکی از ارکان اصلی در تعریف حقوق بشر است.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که حقوق بشر بدون دادخواهی بی اثر میشود. از طرفی، دادخواهی بدون پرداختن به حقوق پایەای افراد، کە همان حقوق بشر است، فرایندی بی هدف خواهد بود.
جنبش دادخواهی در جامعە ایران، امروز یکی از جنبشهای فراگیر و تاثیر گذار بر فرایند مبارزه و حق طلبی مردم است. جنبشی خشونت پرهیز، غیر انتقام جو و عدالت خواه که متعلق به آسیب دیدەترین قربانیان بیعدالتی میباشد. بنابراین، آنچه در قالب این جنبش در ایران رخ میدهد، در واقع همان تلاش و مبارزه برای اجرا و تثبیت حقوق بشر از طریق دسترسی به حق دادرسی عادلانه و کشف حقیقت است.جنبشی که به یمن برحق بودنش، روز به روز در حال قوت گرفتن و متشکل شدن است. اما به همان میزان این جنبش و اکتیویست های آن مورد خشم و هجوم حاکمیت موجود در ایران قرار میگیرند. تهدید، آزار، ارعاب، شکنجه و زندانی کردن خانوادەهای قربانیان و دادخواهان از سوی حکومت، مبین نحوە فکر کردن آنها به کشف حقیقت و اجرای عدالت است. به هر درجە برخورد قهرآمیز با این خانوادەها، در واقع بیانگر میزان ترس حاکمیت از کشف لایەهای پنهان جنایتهایی است کە در طول نزدیک به نیم قرن مرتکب شده و به هیچ عنوان راغب حاضر نیست بگذارد پرده از آنها برداشته شود، که همانا پرده برداشتن از نقض حقوق بشر در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی است. صد البته تهدید و دستگیری خانوادەها و فعالین جنبش دادخواهی خود نمونە بارزی از عدم تعهد حکومت بە مبانی حقوق بشر و نقض آشکار و فاحش حقوق بشر در همه سطوح است.
