سازمان حقوق بشر ایران؛ ۳۰ شهریور ماه ۱۴۰۰: منابع مطلع در گفتگو با سازمان حقوق بشر ایران، از مرگ مشکوک شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در سلول انفرادی زندان تهران بزرگ خبر دادند. برادر وی مرگ وی را تایید کرد و گفت هنوز مسئولان با ما تماس نگرفته‌اند.بنا به اطلاع سازمان حقوق بشر ایران، منابع مطلع از مرگ شاهین ناصری، زندانی جرایم عادی زندان تهران بزرگ که از چندی پیش به سلول انفرادی منتقل شده بود، خبر دادند.شاهین ناصری پس از اینکه درخصوص شکنجه نوید افکاری، شهادت داده بود، به زندان تهران بزرگ تبعید شد و از مدتی پیش در سلول انفرادی به‌سر میبرد.برادر شاهین ناصری در گفتگو با سازمان حقوق بشر ایران گفت: «دوستانش خبر کشته شدن وی در سلول انفرادی را به ما دادند. ولی هنوز هیچ مسئولی با ما تماس نگرفته است».یک منبع مطلع در این خصوص به سازمان حقوق بشر ایران گفت: «من جسد شاهین ناصری را در بهداری زندان دیدم. وی بارها در خصوص شکنجه شدن نوید افکاری و اعتراف اجباری وی اطلاع رسانی کرده بود. درباره اینکه شاهد شکنجه نوید افکاری بود و بارها به همین دلیل به سلول انفرادی منتقل شده بود. چندی پیش که مصادف با سالگرد اعدام نوید افکاری بود، وی را از بند به مکان نامعلومی منتقل کردند و ما فکر می‌کردیم که به بند ۲۰۹ اوین منتقل شده. ولی امروز فهمیدیم که در سلول‌های انفرادی زندان تهران بزرگ بوده تا از تماس تلفنی محروم باشد و نتواند با خبرگزاری‌ها مصاحبه کند».وی در بخشی از سخنانش گفت: «احتمال دارد سازمان زندان‌ها بخواهد مرگ وی را خودکشی اعلام کند. ولی آقای ناصری نه فرد افسرده‌ای بود و نه فردی که مشکل روحی داشته باشد که بخواهد خودکشی کند. زن و بچه دار بود و به آینده‌اش امیدوار بود. هیچ بیماری خاصی هم نداشت که بخواهد بخاطر بیماری فوت کند».شهریور ماه سال ۱۳۹۹ که نوید افکاری در زندان عادل آباد شیراز اعدام و گزارشات مختلفی از شکنجه او برای اخذ اعتراف اجباری منتشر شد، قوه قضاییه ایران تاکید داشت وی شکنجه نشده و در شرایط عادی اعتراف کرده است. در همین زمان صدای شاهین ناصری که آن زمان مشغول گذراندن دوره محکومیت خود برای جرایم غیرسیاسی در شیراز بوده پخش شد که به عنوان شاهد شکنجه نوید افکاری، این ادعا را تکذیب می‌کرد.شاهین ناصری که کارشناس بازرگانی بود، در برگه «تحقیق از شاهد» جزئیات روزی را توصیف کرده که نوید افکاری را در شیراز «هنگام شکنجه» دیده است.بر اساس این چهار ورق شهادت‌نامه، شاهین ناصری می‌گوید هنگامی که در اداره آگاهی شیراز بوده صدای فریاد نوید افکاری را شنیده و صحنه کتک خوردن او به دست دو مامور لباس شخصی را به چشم دیده است.بخشی از اظهارات مکتوب شاهین ناصری:آقایی که بالای سر وی [نوید] بود می‌گفت هرچه من می‌گویم درست است و اسم او را نمی‌دانم و فکر کنم فردی چشم رنگی با صورت سرخ و سفید و با سرشانه‌های پر و موهایی که فکر کنم کاشته بود (کلمات ناواضح) و به بالا شانه کرده بود و دست نوید روی سرش بود، او چهار تا ضربه به دست نوید کوبید و فحاشی ناموسی می‌کرد و با فحش ناموسی می‌گفت اینکه من می‌گویم درست است.نوید به بغل روی زمین خوابیده بود و دستش روی سرش بود و التماس می‌کرد که کتکش نزنند.بعد که وارد بازداشتگاه آمدیم نوید را دیدم و دستش باد کرده بود و داغون شده بود. نوید گفت سروان عباسی دست من را شکسته است. من تقریبا دو ماهی که در آگاهی بودم شاهد زجر و ناراحتی نوید بابت شکستگی دست وی بودم. علاوه بر اینکه خودم ضربه به دست او را دیدم.