اولاف شولتس صدراعظم آلمان روز سه شنبه ۲۲ فوریه/ ۳ اسفند، دستور توقف روند صدور مجوز بهره برداری از خط لوله گاز نورداستریم ۲ را صادر کرد. این دستور در واکنش به آخرین اقدامات ولادیمیر پوتین در ارتباط با شرق اوکراین صادر شد. پوتین یک روز پیش تر استقلال جمهوریهای دونیسک و لوگانسک در شرق اوکراین را به رسمیت شناخته و همزمان فرمان اعزام نیرو به این دو منطقه را برای جلوگیری از حمله ارتش اوکراین صادر کرده بود. یک روز پس از صدور فرمان پوتین، دومای روسیه نیز این تصمیم را مورد تایید قرار داد.
دولت آمریکا با اوج گرفتن بحران میان روسیه و اوکراین تهدید کرده بود که در صورت ورود نخستین سرباز روس به اوکراین، اجازه بهره برداری از خط لوله نورداستریم ۲ را به هیچ عنوان نخواهد داد، صدراعظم آلمان اما تا روز سه شنبه این هفته هرگز حاضر به همراهی با واشنگتن نشده بود. او حتی در دیدار روز هفتم فوریه خود با جو بایدن در واشنگتن حاضر نشد از پیشنهاد تحریم خط لوله گاز نورداستریم ۲ پشتیبانی کند و تنها گفت که دخالت نظامی در اوکراین، روسیه را با تحریمهائی بی سابقه روبرو میکند.
بسیاری از کارشناسان آلمان بر این نظرند که در بحران اوکراین، منافع ژئوپولیتکی و اقتصادی آمریکا و روسیه درهم تنیده است و اگر تنش فعلی با دخالت بیشتر روسیه در اوکراین تشدید شود، اختلافات دو کشور بر سر گسترش نفوذ در اوکراین و بازار انرژی اروپا، اگر به یک «جنگ گاز» منتهی نشود، میتواند به صورت یک جنگ سرد در این زمینه سالها ادامه یابد.
علاقه آلمان به نورداستریم ۲
درباره اهمیت راه اندازی خط لوله گاز نورداستریم ۲ تاکنون هزاران گزارش و مقاله در رسانههای آلمانی منتشر شده است. از آنجا که قرار است این خط به موازات خط لوله نورداستریم ۱ سالانه ۵۵ میلیارد مترمکعب گاز روسیه را به آلمان برساند، این کشور بیش از همه کشورهای عضو اتحادیه اروپا به آغاز بهره برداری از آن علاقه نشان میداد.
طرح ایجاد خط لوله نورداستریم ۲ در سال ۲۰۰۵ هنگامی ریخته شد که گرهارد شرودر، عضو هیئت مدیره فعلی شرکت دولتی روس نفت و عضو شورای بازرسان شرکت گازپروم روسیه آخرین روزهای صدراعظمی آلمان را سپری میکرد. این طرح از سال ۲۰۱۱ در حالی وارد مرحله اجرائی شد که بهره برداری از خط لوله نورداستریم ۱ آغاز شده بود.
عملیات احداث خط لوله گاز نورداستریم ۲ نیز در ماه نوامبر سال گذشته به پایان رسید. هزینه این پروژه که در آغاز حدود ۴ میلیارد دلار برآورد شده بود، در پایان به بالای ۱۰ میلیارد دلار رسید. این خط لوله ۱۲۳۰ کیلومتری از دو لوله موازی زیردریائی تشکیل شده و در صورت بهره برداری، گاز روسیه را از طریق دریای آدریاتیک (شرق) به بندر لومبین در شرق آلمان میرساند. خط لوله نورداستریم ۱ هم در همین بندر به آلمان میرسد.
خط لوله گاز نورداستریم ۱ از زمان بهره برداری تاکنون سالانه ۵۵ میلیارد متر مکعب گاز روسیه را به آلمان منتقل میکرده و سهم بزرگی در تامین انرژی این کشور داشته است. به این ترتیب اگر از نورداستریم ۲ بهره برداری میشد، روسیه میتوانست صدور گاز خود به آلمان را دو برابر کند و به سالانه ۱۱۰ میلیارد متر مکعب برساند.
یک طرح پردردسر و تنش آفرین
شرکت دولتی گازپروم روسیه مالک اصلی خط لوله نورداستریم ۲ است. این خط لوله دست کم از سال ۲۰۱۴ با الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه با دشواریهای متعددی روبرو شده است. نورداستریم ۲ که صدراعظم اسبق آلمان برای آن در اروپا لابی گری میکند، میبایست در سال ۲۰۱۹ به بهره برداری میرسید، اما به دلیل مخالفت جدی آمریکا تا امروز به تاخیر افتاده است. آمریکائیها کشتیهای مخصوص لوله گذاری در دریا را به تحریم در بازار آمریکا تهدید کردند و سبب توقف چندماهه ساختمان آن شدند.
سرنوشت خط لوله نورداستریم ۲ همواره بخش مهمی از بحران مناسبات روسیه و اوکراین بوده است. این درهم تنیدگی به ویژه از سال ۲۰۱۴ خصلتی ژئوپلیتیکی نیز یافته است. الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه در این سال سبب شد که اوکراین و کشورهای کوچک لتونی، استونی و لیتوانی در منطقه بالتیک دستخوش این هراس شوند که پوتین با سودای بازگشت به جغرافیای تزاری نقشه تصرف این کشورها را در سر بپروراند.
پوتین روز دوشنبه ۲۱ فوریه/ ۲ اسفند با زیرپا نهادن توافقنامه مینسک، به رسمیت شناختن استقلال دو جمهوری خودخوانده دونیسک و لوگانسک در شرق اوکراین و صدور دستور اعزام نیرو به این دو منطقه نشان داد که هراس اوکراین و کشورهای بالتیک بی پایه نبوده است.
نقش گاز در رقابتهای سیاسی
در کنار ترس از توسعه طلبی جاه طلبانه پوتین، اوکراینیها نگران آن هستند که با بهره برداری از خط لوله گاز نوراستریم ۲ سالانه یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار درآمد ترانزیت خود از انتقال گاز روسیه را از دست بدهند. از سوی دیگر واشنگتن خود را نگران امنیت انرژی اروپا نشان میدهد و میگوید که با به کار افتادن این خط لوله، وابستگی انرژی اروپا به روسیه شدت میگیرد و ولادیمیر پوتین میتواند در مواقع بحرانی از این وابستگی استفاده یا سوء استفاده سیاسی کند. در حالی که کارشناسان آلمانی بارها اعلام کردهاند که آمریکا بیشتر نگران از دست دادن بازار انرژی اروپا است.
گاز روسیه، در حال حاضر از خط لولهای به آلمان میرسد که از خاک اوکراین عبور میکند. درآمد ترانزیت اوکراین از این طریق هرسال به یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار میرسد. از نظر رهبران اوکراین هدف غائی ایجاد خط لوله نورداستریم ۲ بی نیازی روسیه از خط لوله اوکراین بوده است. امری که اوکراین را با بحران اقتصادی سنگینی روبرو میکند.
یوری ویترنکو مدیرعامل شرکت دولتی گاز اوکراین اوایل فوریه امسال در یک مصاحبه مطبوعاتی گفت که نورداستریم ۲ صرفا یک پروژه ژئوپلیتیکی است. بگفتۀ او «با بهره برداری از این خط لوله روسیه میتواند همان مقدار گازی را که در حال حاضر از مسیر اوکراین صادر میکند، به طور مستقیم به آلمان بفرستد و اوکراین را به خاطر گرایش این کشور به اتحادیه اروپا و ناتو تنبیه کند». با بهره برداری از نورداستریم ۲ روسیه نیازی به پرداخت حق ترانزیت به کشورهای مسیر ندارد و در نتیجه میتواند گاز را با نرخی کمتر در اختیار آلمان و اروپا قرار دهد.
تمرین قطع گاز اوکراین؟
به گفته مسئولان شرکت دولتی گاز اوکراین، روسیه در سالهای گذشته به موازات نزدیکی اوکراین به اروپا و تلاش این کشور برای عضویت در ناتو، از میزان گازی که از طریق این کشور به اروپا ارسال میکرد کاسته است. حجم گاز صادراتی در سال ۲۰۱۹ بیش از ۸۹ میلیارد متر مکعب بود، اما در سال ۲۰۲۰ به کمتر از ۵۶ میلیارد متر مکعب رسید، همان حجمی که از طریق نورداستریم ۲ میتوان با ندیده گرفتن خط لوله اوکراین به اروپا صادر کرد.
دولت آلمان در دوران آنگلا مرکل برای جلب موافقت اوکراین و آمریکا با بهره برداری از نورداستریم۲ تلاش زیادی کرد و حتی به اوکراین قول رسمی داد که در این صورت منافع ترانزیت این کشور را تضمین کند. اما ایالات متحده آمریکا نه در دوران ترامپ و نه در دوران جو بایدن حاضر نشد چنین معاملهای را بپذیرد.
صدراعظم آلمان و یک موضع واکنشی
با توجه به منافعی که آلمان در خط لوله نورداستریم ۲ میتواند داشته باشد، صدراعظم جدید این کشور هرگز حاضر نشده بود در تحریم نورداستریم ۲ با آمریکا همصدا شود. با توجه به این پیشینه، هنگامی که اولاف شولتس روز سه شنبه ۲۲ فوریه دستور توقف روند بررسی صدور مجور بهره برداری از نورداستریم ۲ را به وزیر اقتصاد خود داد، رسانههای آلمانی نوشتند که او سرانجام دو دلی را کنار گذاشته و آمادگی خود برای مبارزه جدی را به پوتین نشان داده است.
در جریان همین بحثها، این پرسش جدی مطرح شده است که آیا ممکن نیست روسیه در واکنش به تحریم نورداستریم ۲ صدور گاز به آلمان و اروپا را هم از طریق اوکراین و هم از طریق خط لوله نورداستریم ۱ قطع کند؟ میزان گاز صادراتی از این دو مجرا به حدود ۱۱۵میلیارد متر مکعب در سال میرسد.
کارشناسان آلمانی در گفت وگو با رسانههای این کشور نسبت به ادامه صدور گاز روسیه به آلمان خوش بینی نشان میدهند. استدلال آنها برای این خوش بینی آن است که روسیه در دهههای اخیر همواره تامین کننده قابل اعتمادی برای انرژی اروپا بوده و حاضر نیست این اعتماد را به بازی بگیرد، افزون بر این قطع گاز اروپا در واقع اثبات ادعای آمریکا است که تاکید میورزد پوتین ممکن است در صورت بحرانی شدن مناسبات خود با غرب شیرهای گاز را در سرمای زمستان به روی اروپائیها ببندد.
آلمانیها تاکنون این هشدار آمریکا را جدی نگرفتهاند. رسانههای آلمانی در چند ماه اخیر، هرگاه درباره هشدارهای آمریکا گزارش دادهاند، تاکید ورزیدهاند که آمریکائیها بیش از آن که نگران سردی خانههای اروپائیها باشند، بیم آن دارند که با رسیدن گاز روسیه، اروپائیها دیگر حاضر نباشند گاز مایع آنها را بخرند، زیرا بهای گاز مایع آمریکا که با کشتی به اروپا میرسد بسیار بالاتر از گازی است که روسیه میتواند از زیردریا و بی نیاز از پرداخت حق ترانزیت به اوکراین و بلاروس و لهستان به آلمان برساند.
بازار گاز اروپا و نقش احتمالی قطر و ایران
روزنامه تاگس اشپیگل که در برلین منتشر میشود، به نقل از چند مقام مسئول در بخش انرژی اعلام کرده است که دولت آلمان در روزهای گذشته احتمال کشیده شدن بحران اوکراین به تامین انرژی خود را پیش بینی میکرده و به همین دلیل از قطر، امارات متحده عربی و کشورهای آفریقائی تولیدکننده گاز دیگر قول گرفته است که در صورت قطع گاز روسیه نیاز این کشور را به سوخت زمستانی تامین کنند.
روز اول فوریه امسال تاگس اشپیگل نوشت: «در صورت قطع گاز روسیه یا کاهش صدور آن به آلمان، قطر میتواند نیاز این کشور را تامین کند، اما حمل گاز چندان ساده نخواهد بود و برلین دستخوش تنگی وقت خواهد شد».
همین روزنامه در گزارش خود اضافه کرده است: «هنگامی که بریتانیا با کمبود گاز روبرو شد، قطر در ماه نوامبر سال گذشته چهار تانکر غول پیکر حامل گاز مایع را از طریق کانال سوئز و مدیترانه به دریای شمال فرستاد تا به بریتانیائیها کمک کند».
اوایل ماه جاری میلادی شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر به واشنگتن رفت و با جو بایدن دیدار و گفت و گو کرد. از پیش اعلام شده بود که در این دیدار پیرامون امکانات قطر برای تامین گاز اروپا در صورت قطع صدور آن از روسیه گفت و گو خواهد شد.
تامل برانگیز این که چهار روز پیش از سفر امیر قطر به واشنگتن، محمد بن عبدالرحمان آل ثانی وزیرخارجه این کشور به تهران سفر کرد و با همتای ایرانی خود حسین امیرعبداللهیان به گفت و گو نشست. وی در تهران گفت که امیر قطر در آمریکا پیرامون برنامه هستهای جمهوری اسلامی نیز با بایدن گفت و گو خواهد کرد. قطر در میان کشورهای عربی خلیج فارس مناسبات دوستانه خود را با تهران همواره حفظ کرده است.
رفت و آمدهای قطر با آمریکا و ایران به همینجا خاتمه نیافت. ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی ایران، که در روزهای نخست هفتۀ جاری برای شرکت در نشست مجمع کشورهای صادرکننده گاز به دوحه رفته بود، بنوشتۀ رسانههای فارسی «در جریان این سفر با امیر قطر دیدار کرده و چند توافقنامه سیاسی و تجاری نیز میان دو کشور به امضا رسیده است.»
آیا این دید و بازدیدهای پیاپی نشانه آن نیست که آمریکا و اروپا برای مقابله با فشار احتمالی روسیه به کشورهای صاحب منابع گاز، از جمله قطر و ایران نزدیک شدهاند. آیا به همین دلیل نیست که رهبران جمهوری اسلامی نسبت به رفع تحریمهای بینالمللی خوش بینی نشان میدهند؟
ایران با برخورداری از ۱٧ درصد ذخائر گاز جهان پس از روسیه جایگاه دوم را در این زمینه دارد، اما تحریمهای بینالمللی و بی کفایتی حکومت سبب شده است که نتواند این ذخائر را به بازارهای انرژی جهان برساند. ذخائر گاز ایران در کتاب «حقایق جهان» حدود ۴۲ هزار میلیارد متر مکعب برآورد می شود که تنها حدود ۶ هزار میلیارد متر مکعب از روسیه کمتر است.
جهان در آستانه «جنگ گاز»؟
برخی از کارشناسان استراتژی در رسانههای آلمانی تا آنجا پیش رفتهاند که از قطب بندی تازه جهان در آستانه یک «جنگ گاز» سخن میگویند. آنها معتقدند که اگر روسیه همانطور که در سال ۲۰۱۴ شبه جزیره کریمه را به خاک خود ملحق کرد، شرق اوکراین را نیز به طور مستقیم زیرنفوذ بگیرد و همزمان قراردادهای خود را با خریداران اروپائی گاز زیرپا بگذارد، ناتو دلیل لازم را برای ورود به یک جنگ به دست خواهد آورد.
روسیه با اعطای تابعیت و گذرنامه خود به صدها هزار تن از ساکنان شرق اوکراین تا همین امروز هم بهانه کافی برای تنش فراهم ساخته است. با این همه، دبیرکل پیمان آتلانتیک شمالی پیش تر تصریح کرده است که چون اوکراین عضو این پیمان نیست، حتی اگر روسیه به اوکراین نیرو بفرستد، ناتو ملزم به رویاروئی نظامی نیست.
کارشناسان آلمانی بر این باورند که اظهارات دبیرکل ناتو یک اشتباه بزرگ بوده و به جای آرام کردن پوتین او را جسورتر کرده است. نیروهای ناتو در حال حاضر در لهستان و سه کشور کوچک بالتیک مستقر هستند. روسیه خواستار عقب نشینی نیروهای ناتو به پشت مرزهای ۱۹۸۹ شده است. سالی که اتحاد جماهیر شوروی فروریخت و بسیاری از جمهوریهای به هم پیوسته در اتحاد شوروی بار دیگر مستقل شدند.
مسکو همچنین در چارچوب طرح امنیت اروپا از ناتو خواسته است تضمین بدهد که اوکراین و سایر کشورهای شرق اروپا را هرگز به عضویت نخواهد پذیرفت. اما ناتو این درخواست را نشانه اصرار پوتین برای دخالت در امور کشورهای دیگر ارزیابی و رد کرده است. پیمان آتلانتیک شمالی همزمان اعلام کرده است که در شرایط فعلی مسئله عضویت اوکراین اصولا مطرح نیست و نباید بهانه تنش باشد.