امید آزادی : به امید روزی که تمامی نیروهای فعال اپوزیسیون با حفظ باورها و مرام و مسلک خود و با تعهد به خرد جمعی یکبار و برای همیشه کنار یکدیگر بنشینند و”جبهه آزادی بخش ایران” را تشکیل دهند.کوتاه سخن اینکه امروز ایران به تفنگچی نیاز دارد، اصرار بر فرمانده بودن نداشته باشیم!

همه می خواهند فرمانده باشند، در زمانی که ایران به تفنگچی نیاز دارد

از حاضران در جنبش وطن پرستان بختیاری در جریان مشروطه و حرکت به سمت تهران برای پایان دادن به استبداد صغیر نقل است که مرحوم علیقلی خان سردار اسعد، ملقب به فاتح ملی، هنگامی که از پاریس به قشون هم تبارانش که از سرزمین بختیاری حرکت و در اصفهان اردو زده بودند رسید، در میان ایشان تشتت و تفرقه و جدایی طایفه به طایفه و گروه به گروه دید که هر چند ده نفر، فرمانده ای داشتند و به رسم معلوف عشایر بختیاری، سهم و غنیمت خود را از فردای هنوز نیامده طلب می کردند.آورده اند که مرحوم سردار اسعد، کلاه خسروی، نشان بزرگ زادگی و ایلخانی از سر برداشت و به جماعت نهیب زد؛ من سرباز این قشون و لشگرم، بفرمایید فرماندهی کنید! و ناخرسند از این تفرقه فریاد زد؛ همه می خواهند فرمانده باشند، در زمانی که ایران به تفنگچی نیاز دارد! جماعت شرمنده و نادم شده و با او دست مردانگی دادند و تحت فرمانش تا دروازه بهارستان تهران از اسب پیاده نشدند و استبداد صغیر محمدعلی شاهی را مهر ابطال زدند.
غرض از یادآوری این نکته تاریخی اینکه؛ امروز و در شرایطی که همه ما ایرانیان باید به هر طریق که می توانیم، خدمتی به خیزش انقلابی سرزمین مان داشته باشیم، روز و هفته ای نیست که تفرقه و فاصله بین فعالان سیاسی و مخالفان خارج نشین رژیم جمهوری اسلامی بیشتر نشده باشد و هر از گاه فرد و گروهی داعیه دار پرچم داری خیزش و نهضتی می شوند که پرچم داران واقعی آن در خیابان های شهرها و معابر روستاهای ایران عزیز، بی سلاح و بی دفاع در مقابل رژیمی هراسان و بریده، اما تا بن دندان مسلح و سفاک و خونریز و بچه کش، خون و جان می دهند و همه آنچه می خواهند را نیز در شعار مدرن و پیشرفته شان آورده اند و هم صدا فریاد می زنند؛ زن، زندگی، آزادی
اگر خوب گوش کنیم می فهمیم که آنها منتظر بیانیه ها و پلونوم ها و ایسمism ها و ایستist ها و “گرا”ها و “طلب”های داخل و خارج نیستند و تنها یک چیز ساده و بسیار بدیهی را فریاد می زنند؛ مطالبه سبک زندگی و لایف استایلی را که در آن “زن” بعنوان نماد یک اقلیت جنسیتی و عقیدتی، شان و منزلت داشته باشد.”زندگی”به معنای واقعی آن از هیچ کس و هیچ چیز از کودکان و مردان گرفته تا درختان فرسوده ولیعصر و حیوانات سرزمین ایران که “پیروز” توله یوزپلنگ ایرانی نماد و نماینده آنان است، دریغ نشود و “آزادی” این گوهر بی همتای زیست بشری با هیچ “اما” و “اگر”ی از کسی و چیزی ستانده نشود.همین!
در مقابل ما چه می کنیم؟! بجای اینکه سفیران و پیام رسانان این مطالبه برحق به جهان و جهانیان باشیم تا سفرای شان را فراخوانده و با آن رژیم قطع رابطه کنند و در سازمان ها و مجامع بین المللی اجماع موثر بر علیه این رژیم کودک کش را تقویت کنیم، مشغول فحش دادن به یکدیگر و بازخوانی کینه های چهل و چند ساله ایم و ناظر بیطرف بیرونی به این نتیجه می رسد که اتحاد نداریم و هرکدام مان از فردای ایران سهم و غنیمت خود را می خواهیم و اینجا همان داعیه ی باطل رژیم در ذهن و تصمیمات شان “های لایت” می شود که در نبود رژیم کودک کش جمهوری اسلامی، آلترناتیو و جایگزینی نیست تا خلاء قدرت را تامین کند و با بحران سیاسی در منظقه ژئوپولوتیک ایران امنیت منطقه و مهمتر از آن بازار انرژی جهان مورد هجمه قرار خواهد گرفت و ما بدون آنکه بدانیم در تثبیت این پالس غلط و جعلی در ذهن تصمیم ساز جهان موثر و مقصریم!
بنظر می رسد ما مسئله را به اشتباه فهیمده ایم! این گفته که هرنهضتی بالاخره یک رهبر یا لیدر نیاز دارد، گذاره ی درست و جامعی نیست.نمونه های نهضت ها و جنبش های “جمع محور” و نه شخص محور، در قالب رهبر و لیدر، در جهان متعدد هستند.در تاریخ سیاسی خود ایران نیز اگر به همان تجربه نهضت مشروطه توجه کنیم، متوجه می شویم که حتما نباید یک رهبر یا لیدر راهبری نهضت را در دست داشته باشد! کما اینکه نهضت مشروطه نیز یک رهبر نداشت و گروهی از روشنفکران و الیت جامعه آنرا راهبری می کردند و اتفاقا هنگامی شکست خورد و به بیراهه رفت که آن روح و خرد جمعی در بین الیت نهضت کم رنگ شد!
روشن است که رژیم، بهره بردار اصلی تشتت و تفرقه ماست و اتفاقا در این زمینه هزینه های میلیون دلاری هم می کند.سروده ی مرحوم حمید مصدق گرچه در زمان و مکان خودش مخاطب و کاربرد داشت که سرود؛ “چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم، خانه اش ویران باد” اما امروز نیز کاربرد دارد!
به امید روزی که تمامی نیروهای فعال اپوزیسیون با حفظ باورها و مرام و مسلک خود و با تعهد به خرد جمعی یکبار و برای همیشه کنار یکدیگر بنشینند و”جبهه آزادی بخش ایران” را تشکیل دهند.کوتاه سخن اینکه امروز ایران به تفنگچی نیاز دارد، اصرار بر فرمانده بودن نداشته باشیم!
به؛
امید آزادی
12ژانویه2023