علی رزاقی: بعد از سرکوب بیشتر از چهار دهه باید به این نتیجه رسیده باشیم , پیش از آنکه درک شویم, باید درک کنیم و بدون از خود گذشتگی و مایه گذاشتن از خود , با شقاوت و شرارت و موقعیت و منافع با تئوری و شعار رسانه ای بجایی نخواهیم رسید و با این شیوه مبارزه با آنچه مخالفت و مبارزه میکنیم تنها سایه آن خواهیم شد برای رفع این بحران که دامنگیر اکثر به اتفاق انقلابیون شده است قدم اول باید نکات مذکور را قربانی کرد
تا عقلانیت و شفقت و شرافت و حقانیت و معرفت و اعتماد انقلابیون جایگزین کرده و در میان تود ها تشنه و کشته آزادی جا گرفته و زنده شود و اگر امروز عقلانیت جایگزین تعصب و تخیلات بی ثمر گذشته شود ,انقلابیون دوگزینه مشترک در پیشرو خود دارند.
1 ,. تشکیل ستاد مشترک در دفاع و تقویت جنبش داخل و چگونگی و شیوه عملکرد آن در نتیجه گیری مباحث فشرده و کوتاه با در نظر گرفتن اوضاع و احوال روز موجود و در ضمن داشتن حداقل رسانه ای برای هماهنگ کردن آنچه بنفع جنبش درون ( زن , زندگی , آزادی ) و در راه پیشبرد آن، چنان سخت نیست و با اراده جمعی به پیشروی جنبش درون کمک کرده و از طرف دیگر از انحراف آن جلوگیری خواهد نمود .
2 . آلترناتیو برنامه ریزی شده همراه با کار مشترک برای بعد از رژیم و بوجود آوردن شرایطی لازم که بتواند از طرفی توطئه های ضد انقلاب را خنثا و یا به حداقل برای بدست آوردن توازن قوا به نفع انقلابیون برساند. در این شرایط با رعایت اصول و اخلاق انقلابی شکی نیست نیروهای منفرد و پراکنده را که لشکر به لشکر تشنگان آزادی هستند را بخود جلب خواهند کرد. وقت آن رسیده قلبن و عملن از گذشته و کشمکشهای مبارزه ایدئولوژیک بی ثمر و بنفع ضد انقلاب پایان داد تا تشنگی توده ها را برای کسب توازن قوای اساسی رفع نمود در غیر اینصورت باید مدت زمان طولانی و حتا برای همیشه انگشتان خود را گزید و در میان تودها برای همیشه احساس شرمندگی و حقارت و بی اعتمادی نمود ,
نکاتی مهم ,
ما ایرانیان از بس تحت قانون ظلم بسر برده ایم در واقع اکثرن فضیلت اخلاقی را از دست داده از این نظر به مرض ترس و چابلوسی گرفتار شده که بر ریشه حیات و زندگی تاثیرات مخرب چنان نهاده است که حتا احزاب و سازمانهای انقلابی نیز چنان به آن گرفتار شده اند چنانچه که ما در رسانه ها می بینیم رهبران این احزاب و سازمانها بجای غرور و افتخار انقلابی و با شفافیت و آشکار موضع سیاسی خود را بگویند و دفاع کنند متاسفانه بخود سانسوری پناه میبرند
تا زمانیکه ما ایرانیان این ترس را از خود طرد نکنیم و همچون بشر با فرهنگ متمدن فکر نکنیم و درک نکنیم که آزادی ایران در گرو آزادی ملیت ها نهفته است ایران آزاد و مستقل در فرض هم برای ما محال خواهد بود , و زمانی گرهگشای مشکلات درونی خود بدون تداخل بیگانه و مزدوران همیشه آماده و کمین گرفته در سنگر آنها , خواهیم شد که فرهنگ و تمدن ما ایرانیان دور از تعصب کور به آنجا رسیده که اعتماد را جای اعتقاد گذاشته و آزادی همدیگر را با تضمین طرفین برسمیت بشناسند و عملن از آن پشتیبانی کنند در اینصورت قدمهای اولیه فرهنگ تمدن بشری مستقیمن نصیب خواهند نموود , اما باید بدانیم در این شرایط نوین چه اتفاقی خواهد افتاد
1 , اعتماد جای اعتقاد گرفته و تعصب کور بدون شک بپایان و یا به حداقل خواهد رسید،
2 , در شرایط عدم تداخل بیگانه و اربابان و مزدوران داخلی کشمکش به حداقل رسیده و طبق دیالوگ سالم تضمین قطعی دو طرف مباحث یکی عدالت و عدم تبعیض اجتماعی و دیگری تامین اراده ای واحد جهت آموزش و شکوفایی جامعه و حفظ و یک پارچگی وطن بدون تداخل بیگانه که عامل اصلی تفرقه ها و نزاع بشیوه های گوناگون در شرایط های مختلف بوده , بنیاد نهاده خواهد شد.
3 , تداخل بیگانه جهت تفرقه و مزدوران داخلی آنها جهت مارک زدنها بی پایه و اساس برای چند دستگی و کشمکش و جنگ جدال درونی به پایان خواهد رسید.

بباور نگارنده و طبق فاکتهای مشخص و اسناد فراوان هر جا و بوسیله هر دولت و جریان و یا اشخاصی شعار تجزیه طلب مطرح شد. در پس پرده های این شعار سرکوب آزادیهای دموکراتیک و جنگ و جدال بدون شک نهفته است که هر زمان در شرایط مناسب دفاع از این شعار بی پایه و اساس مطرح میشود تا زمینه جنگ جدال و سرکوب آزادیهای دموکراتیک را یکی بعد از دیگری فراهم نمایند, اگر درک شعور سیاسی طرفین مباحث این مسئله به آنجا رسید باشد و جهت درک مطالب بالا مثالی برای درک تضمین شده طرفین را لازم میدانم , اگر گفتند فلان قوم یا ملیت تجزیه طلب است، وقتی که خود علل را جسته و نکاتی اصولی و منطقی را در راه تضمین پیوند ناگسستنی طرفها مباحث را ارائه داده شده باشد, دیگر گوش شنوایی پیدا نخواهد شد و همگی با خیال آسوده با تضمین دو طرف اطمینان حاصل کرده تمام تاکتیک و فن و فنون تفرقه اندازان خارجی و عوامل مزدور داخلی و منافع آنها بر باد داده و یکصدایی و همبستگی انسانها متمدن جهت شکوفایی هیچ مرز و محل و خانه ای نخواهد شناخت و تنها در این صورت هر شهروند در مقابل دیگری با تمام وجود احساس مسئولیت توام با وظیفه خواهد نمود و جنگ و جدال و کشمکشی که از طرف استبداد و استعمار در میان اکثر به اتفاق شهروندان توسعه یافته است برای همیشه به پایان خواهد رسید و شهروندان مهر آسایش و رفاه و استقلال همیشگی خود را بر سر زمین پهناور ایران و تضمین آن خواهند کوبید ,,