آنچه نسبت به ملا بختیار انجام شده است، یک تسویۀ حزبی بود مشابه آنچه که در ۸ جولای ۲۰۲۱ علیه لاهور شیخ جنگی انجام شد. باید یک روزی موضع جدی در برابر این استبداد اتخاذ میشد و در زمرۀ تضادهای خانوادگی طبقه بندی نمیشد.
بافل طالبانی به به همه اعلام کرده که گویا او را مسموم کردهاند و بردارش قباد هم مانند شاهنامه جریان آن را تعریف می کند، ملا بختیار نیز اعلام کرد که او را مسموم کردەاند، اما حتی تاکنون هم نام کسی را نبرده است!
آنچه اکنون در اتحادیه میهنی درحال وقوع است، علت نیست بلکه نتیجه است، نتیجه مانع تراشی در مسیر تاریخ.
بعد از آغاز غیبت مام جلال در ۲۰۱۲ (بر اثر بیماری) همه میدانستند که زندگی سیاسی آن مرد به پایان رسیده است، در آن زمان ملا بختیار بدون هیچ مشکلی بخشی از جناح حاکم اتحادیه میهنی کردستان شد تا قدرت در خانواده طالبانی و ابراهیم احمد را به دست گیرد.
در تمام آن سالها و تا زمان فوت مام جلال نیز، ملا بختیار یکی از نزدیک ترین و حتی یکی از افراد خانواده طالبانی بود، تنها هیرو ابراهیم احمد، نجم الدین کریم و او بودند که هر ماه برای ملاقات مام جلال به بیمارستان می رفتند. اگر ملا بختیار صادقانه گفته بود که هیچ امیدی به بازگشت طالبانی نیست و یک کنگره اضطراری تشکیل میشد و معاونان طالبانی قدرت را به دست می گرفتند، آنچه اکنون درحال وقوع است، هرگز اتفاق نمی افتاد.
بافل طالبانی که امروز به جان خاک و مردم سلیمانیه افتاده است، در ۲۰۱۲ که پس از چندین سال اخراجش از کردستان، توانست بازگردد، یک تولە مار کوچک بیش نبود. در دامان ملا بختیار و خانواده بارزانی تربیت شد و به اژدهایی که امروز هست تبدیل شد! این دو برادر با حمایت و سکوت فعالان اتحادیه میهنی کردستان به جایی رسیدهاند که میگویند این حزب مال پدرشان است و برای آنها به ارث رسیده است.
آنها به این هم راضی نشدند و خاک و مردم سلیمانیه را هم به نام خود سند زدند، انگار که آنها هم میراث پدریشان است و طالبانی در گذشته آنها را از یک جزیره به سلیمانیه آورده است.
اکنون همه و حتی حزب دمکرات نیز گویا تازه خبردار شدهاند که چه جانوری را به جان ملت انداختهاند! چراکه آنچه امروز بافل طالبانی انجام میدهد، مطمئناً فردا در حق بقیه افراد باقی مانده نیز انجام خواهد داد و اگر مسیر کنونی اصلاح نشود، تاوان تاریخی آن بسیار سنگین خواهد بود
کردپرس،