صلاح الدین خدیو: اسرائیل یک ابرقدرت منطقه ای است و قابلیت های نیروی هوایی آن در جهان کم نظیر است.
این کشور تا کنون پایتخت های هشت کشور همسایه را بمباران کرده و تقریبا از هر مجازاتی مصون مانده است.
بیروت، قاهره، بغداد، دمشق، خارطوم، تونس، امان، و اخیرا هم بندر الحدیدەی یمن شهرهایی هستند که دستکم یک بار آماج جنگندەهای اسرائیلی واقع شدەاند.
در صورت حملەی احتمالی به تهران، نهمین پایتخت منطقه و اولین شهر غیر عربی خواهد بود که نیروی هوایی اسرائیل به آن حمله می کند.
در تمام موارد یاد شده، طرف مورد حمله واقع گرفته، توانایی بازدارندگی کم تری داشته و از قدرت لازم برای وارد کردن ضربەی دوم برخوردار نبوده است.
در دکترین هستەای داشتن قابلیت وارد کردن ضربەی دوم و متقاعد کردن دشمن به وجود آن، جهت بازدارندگی ضروری است.
برتری قاطع نیروی هوایی اسرائیل به گونه ای بوده که معمولا توان اندیشیدن به ضربەی دوم را از کشور زیر حمله سلب کرده است.
این مزیت باعث شده تا تل آویو بدون هراس از ضربەی متقابل، در سطح جنگ افزارهای متعارف، قسمی بازدارندگی قوی بدست آورد و کاری کند که کشورهای همسایه فکر حمله به آن را از سر بیرون کنند.
ظاهرا رهیافت اسرائیلی ها دربارەی حملەی تلافی جویانه به ایران بر اصول پیشگفته استوار است. پیوست رسانەای حملەی احتمالی به ایران در روزهای اخیر دو محور مشخص داشته؛
تعدد و تنوع اهداف احتمالی از زیرساخت های اقتصادی و نظامی گرفته تا احیانا سایت های هستەای و شدت و میزان ضربەای که قرار است به آنها وارد شود.
روشن است که هدف نهایی، متقاعد کردن ایران به خودداری از تلافی جویی مجدد است.
هدف این است که هزینەهای حملەی موصوف چنان سر به فلک بکشد که تهران به ماندن توپ در زمین خود رضایت دهد و پذیرای نوعی آتش بس شود.
تفاوت مهم ایران با موارد قبلی در این است که تهران کوشیده قبلا از طریق دو موج حملەی موشکی که بار دوم به وضوح قدرتمندتر بود، قسمی دکترین دفاعی تخریب متقابل را به طرف اسرائیلی بقبولاند.
گذشتن تعداد قابل توجهی از موشک ها از تور دفاعی اسرائیل در حملەی شش روز قبل، حاوی این پیام بود که ایران قادر است مثلا سر موشک ها را اندکی کج و مناطق مسکونی را هدف قرار دهد.
موشک های ایران گرچه تلفات انسانی به بار نیاوردند، اما بازدارندگی اسرائیل را مخدوش و تصویر قدر قدرتی آن را لکه دار کرد.
از این رو تل آویو به هر بهایی به دنبال احیای موازنەی وحشت پیشگفته است.
اما پرسش اصلی این است که این بازدارندگی به چه بهایی احیا می شود؟
اگر احیانا صدمات ضربەی احتمالی وارد شدە بە ایران بالا باشد، آیا ایران به جوابی سخت تر نمی اندیشد؟
هر قدر اسرائیل برای ارعاب ایران سطح و شدت درگیری را بالا ببرد، ایران هنوز از توانایی موشکی لازم برای مقابله به مثل برخوردار خواهد بود.
قابلیتی که توان کافی برای تهدید عمق استراتژیک یک سرزمین کوچک و در پناهگاه حصر کردن ساکنان آن را دارد.
با این اوصاف چیزی مشابه جنگ فرسایشی با مصر اتفاق می افتد.
گرچه اسرائیل ضربات بیش تر و دردناک تری به مصر وارد کرد، اما خود هم روئین تن نبود و نهایتا داستان با مداخلەی راجرز وزیر خارجەی وقت آمریکا فیصله یافت.