کوردانه: محمدرضا اسکندری یکی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق، روزنامه نگاری است که از دوران دبیرستان در شهر مهران استان ایلام در کنار فعالیت سیاسی به کار روزنامه نگاری نیز مشغول بوده و ودر حال حاضر هم سردبیر “سایت رادیو کوردانه” میباشد، در نامه ای سرگشاده به خانم مریم رجوی رهبر ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق ایران تلاش کرده است بار دیگر برخی واقعیت های تاریخی را با رهبری سازمان مطرح و به وظیفه تاریخی و میهنی خود عمل کند .
توجه شما را به متن کامل نامه سرگشاده آقای اسکندری جلب می کنیم:
در این نامه سرگشاده آمده است؛
خانم مریم رجوی،
با سلام
به نام کسی که بیش از چهل و پنج سال از عمر خود را در راه مبارزه برای آزادی و عدالت اجتماعی سپری کرده و سالیان بسیاری را در صفوف سازمان ، در شرایط و فازهای مختلف سیاسی و نظامی گذراندهام این نامه را خطاب به شما مینویسم. تصمیم گرفتم در این دوره تاریخی نکات مهمی را مطرح کنم تا در آینده، مردم کشورمان بدانند که وظیفه من تنها بیان حقایق بوده است وبس.
انتقاد از خود در مبارزه:
هر سازمانی در مسیر مبارزه، دچار اشتباهاتی میشود، اما سازمانی در پهنە مبارزه با دیکتاتوری موفق خواهد بود که خود بدون واهمه و تأخیر و با شجاعت، اشتباهات خود را بپذیرد و از آنها درس بگیرد و در عمل از ان استفاده نماید.
سازمان مجاهدین خلق ایران در طول سالهای فعالیت خود، بارها تحلیلها و تاکتیکهای اشتباه اتخاذ کرده است اما از زمانی که رهبری سازمان بهطور مطلق به شما و اقای مسعود رجوی واگذار شده است ، هرگز انتقاد از اشتباهات گذشته شما دیده نشده و از سوی شما و رهبری، مسئولیتی در قبال این اشتباهات پذیرفته نشده است. این رویه، نهتنها مانعی برای اصلاح بوده بلکه فاصله سازمان را با سایر نیروهای مبارز کشور ما، افزایش داده و مانعی برای سرنگونی رژیم و رشد مبارزات مدنی در داخل و خارج کشور بوده است.
از زمانی که سازمان در ۳۰ خرداد سال ۱۳٦۰ اعلام جنگ مسلحانه علیه رژیم جمهوری اسلامی کرده است هر سال یک بار و گاهی هر شش ماه یک بار اعلام کرده است؛ رژیم سرنگون می شود. سازمان در زمان انعقاد قراداد صلح رژیم با صدام، صلح با صدام را ، طناب دار نامید که البته طناب دار ما در عراق شد. در زمانی که خمینی به ….واصل شد مسعود گفت دوران زمامداری رفسنجانی کمتر از دوران زمامداری دکتر بختیار خواهد بود و صدها بار تحلیل هایی از این دست، که هیچ کدام حتی یک در صد هم بە واقعیت نپیوست.
رفتار با مخالفان سیاسی:
از دیگر خطاهای بزرگ سازمان در بیش از چهل سال گذشته، رفتار با احزاب و شخصیتهای سیاسی ایرانی بوده است. پس از خروج بسیاری از احزاب و رهبران سیاسی ایرانی از شورای ملی مقاومت، سازمان با رویکرد “هر که با ما نیست بر ماست” تخریب شخصیت ها و سازمانها را در دستور کار خود قرار داد ، این رفتار تاامروز هم ادامه دارد. بهویژه با استفاده از رسانههای سازمان که با نام های مختلف منتشر می شود این رفتار موجب تفرقه میان نیروهای مخالف جمهوری اسلامی شده که تنها به سود رژیم اسلامی بوده و زمینهساز استبداد بیشتر شده است. آیا زمان آن نرسیده است، این رویکرد اشتباه که هیچ وقت در خدمت مبارزه خلق قهرمان نبوده است کنار گذاشته شدە و مسیری اصولی به دور از بولتن سازی ها که رژیم هم برای مخالفین خود انجام میدهد گزیده شود . سایت های سراسر دروغ سازمان با ادمین های نامشخص همانند “ایران افشاگر”که دست کمی از کیهان تهران ندارد بسته و برای اتحاد بر مبنای آزادی و دموکراسی و پذیرش نظر مخالفان ، سایتهای دیگر را انتخاب کنید؟
ایدئولوژی و رهبری:
سازمانی که در اصول اولیه خود به رهبری فردی اعتقادی نداشت چرا نمیتواند به سوی الگویی دموکراتیک حرکت کند؟ رهبری فردی شما و مسعود رجوی نهتنها از مبانی اولیه سازمان فاصله گرفته بلکه به بستری برای مطلقگرایی و سرکوب انتقادها تبدیل شده است. اگر احمد شرع( ابومحمد جولانی) رهبر جدید ( تحریر الشام) که زمانی رهبری یک سازمان افراطی مذهبی بود توانسته است با پوستاندازی و با ادعای خود به سوی مواضع دموکراتیک حرکت میکند ، چرا سازمان مجاهدین خلق نمیتواند این تحول را در خود به وجود آورد؟
یشنهاد عذرخواهی رسمی
لازم است که سازمان شما در بیانیهای رسمی، از تمام احزاب و افرادی که صرفاً به دلیل اختلاف نظر با شما مورد توهین و تخریب قرار گرفتهاند عذرخواهی کند. این گام میتواند زمینهساز بازسازی روابط و ایجاد اتحاد میان نیروهای مخالف جمهوری اسلامی باشد. هر فرد یا گروهی که به مبارزه با رژیم استبدادی کمک کند گامی به آزادی و دموکراسی نزدیکتر خواهد بود.
شعارهای ایدئولوژیک:
در حالی که شعار “زن، زندگی، آزادی” محور اصلی مبارزات مردم ایران شده است سازمان شما همچنان از شعار “زن، مقاومت، آزادی” استفاده میکند. این تفاوت، بهجای اتحاد، به تفرقه دامن میزند. بهتر است که سازمان شما نیز همراه با موج مردمی، از این شعار جهانی و تأثیرگذار پشتیبانی و از شعارهایی که جنبه هژمونیطلبانه دارد دوری کند .
مساله پوشش اجباری:
در ایدئولوژی اولیه مجاهدین، روسری هیچگاه بخشی از اصول نبوده است. اکنون که روسری به نمادی از تحمیل استبداد مذهبی بدل شده، چه زیباست که شما و دیگر زنان مجاهد، با تأسی از زنان مبارز ایران در یک صد سال گذشته ، در این شرایط همانند میلیونها زن ایرانی از جمله نرگس محمدی و صدیقه وسمقی و….، روسری را کنار بگذارید و با این کار، همبستگی خود را با زنان مبارز ایرانی نشان دهید. این حرکت، میتواند پیام روشنی از سوی سازمان شما به مردم ایران و جهان باشد.
برخورد غیر انسانی با جداشدگان از سازمان مجاهدین خلق ایران:
این سازمان طی سالیان گذشته، کسانی که به هر دلیلی از شما جدا شدند ناروا آنان را ، به مزدوری رژیم متهم کرده اید . این رویکرد، نهتنها به اتحاد مبارزان آسیب زده بلکه باعث اتلاف وقت و منابع برای پاسخگویی به اتهامات شده است. زمان آن رسیده این روش متوقف شود و از همه کسانی که به ناحق مورد اتهام قرار گرفتهاند عذرخواهی گردد. بیان مواردی خالی از فایده نیست .
بهعنوان نمونه، در زندان دیزلآباد، تشکیلات مجاهدین، افرادی را که تحت شکنجه کوچکترین اطلاعات به رژیم داده بودند بایکوت میکرد. این برخورد، بهجای حمایت از آسیبدیدگان، موجب جذب بسیاری از آنان به رژیم شد. در میان این افراد، کسانی مانند غلام شکری بود که علیرغم ستمهایی که از هر دو سو به انان شد در نهایت با جانفشانی ثابت کردند ؛ این روش شما نه تنها اشتباه بوده بلکه نتایج خیانت باری از ان حاصل شده است. در این شکی نیست برخی از افراد جدا شده از سازمان به خاطر فقدان توان تحمل سختی راه در مقابل رژیم زانو زدند، اما بعضی از انان به خاطر بر خورد های نا درست و اشتباه سازمان در خدمت رژیم قرار گزفتند. سازمان حتی به کسانی که تک و تنها با امکانات خود بیشتر از صدها نفر هوا داران سازمان علیه رژیم فعالیت کرده و می کنند با دروغهای گوبلزی اتهام مزدوری رژیم را می زند بدون اینکه این سازمان حاضر شود در یک دادگاه در کشورهای اروپایی اتهامات وارده را ثابت کند. بگذارید به برخوردهای شما با دیگران نپردازم تنها به یک نمونه و انهم نوشتن اتهامات ناروا وغیر انسانی علیه اینجانب در سایت “ایران افشاگر” است اشاره کنم .
به مصداق آنکه پاک است از محاسبه چه باک است به خاطر فحاشی وهتاکی و نشر مطالب سراپا دروغ علیه این سایت در دادگاهی در کانادا شکایت کردم . به خاطر نامشخص بودن ادمین این سایت حتی با انتخاب وکیل هم نتوانستم ادمین سایت را پیدا کنم و به دادگاه بکشانم. حتی اگر با هزینه کلان صاحب سایت را به دادگاه ، در نهایت فردی به عنوان صاحب سایت مشخص و محکوم می شد که آس و پاس است و یک هوادار سوشیال بگیر سازمان!
شما برای مقاصد خود از چنین کسانی استفاده میکنید . راستی اینگونه رفتار سازمان با صدها و بلکه هزاران نفر و دهها سازمان و تشکیلات سیاسی ایران که از شما انتقاد کرده یا مخالف خط مشی شما هستند، با رفتار رژیم جمهوری اسلامی ایران با مخالفان چه تفاوتی دارد ؟ اگر سازمان شما به مطالبی که در سایت “ایران افشاگر” و نه سایت رسمی مجاهدین اعتقاد دارد و آن مطالب واقعیت دارد، اینجانب و بلکه دهها نفر دیگر خواهانیم گزارش هاعلیه اینجانب و دیگرانرا به نام سازمان مجاهدین منتشر کنید و یا با این اتهامات علیه اینجانب در دادگاههای هلند رسما شکایت کنید تا طرفین در دادگاه از خود دفاع کنیم و یا من علیه گزارشی که در سایت مجاهدین منتشر میشود شکایت کنم تا پس از رسیدگی سیه روی شود هرکه در او غش باشد.
پیشنهاد برای اصلاح مسیر:
در خاتمه برای اصلاح پیشنهادات زیر مطرح میشود باشد که این سازمان از بن بست فعلی رهایی یابد
ایجاد اتحاد واقعی بر پایه احترام متقابل به دور از هژمونیطلبی.
پذیرش اشتباهات گذشته ونیز انتقاد از خود بهعنوان الگویی برای سازمان و دیگر مبارزان
تطبیق ایدئولوژی و روشهای سازمان با خواستههای مردم و شرایط روز.
احترام به حقوق فردی و انتخابهای شخصی بهویژه در زمینه پوشش و آزادیهای مدنی،
بازنگری در شعارها و مواضع سازمان به منظور هماهنگی با موج مبارزات مردمی و بینالمللی علیه نظام فاسد حاکم در ایران .
پایان سخن
بهعنوان شخصی که سالیان زیادی را در این مسیر سپری کردم آمادهام تا برای اثبات اشتباهات گذشته سازمان و راهکارهای پیشنهادی، در هر دادگاه مردمی با حضور جمعی از حقوقدانان برجسته ایرانی وغیر ایرانی حضور پیدا کنم. امید دارم که این نامه، جرقهای برای بازاندیشی و تغییر در روشها و مواضع سازمان باشد.
با احترام،
محمدرضا اسکندری عضو سابق سازمان مجاهدین خلق ایران، سردبیر سایت کوردانه