
نوشته شورش محی
در حالی که زمزمههایی از آغاز مجدد مذاکرات پنهانی میان ایران و ایالات متحده شنیده میشود، جمهوری اسلامی بیسروصدا موج نگرانکنندهای از اعدامها را به اجرا گذاشته است. تنها در یک ماه گذشته، دهها زندانی در زندانهای ایران به دار آویخته شدهاند، بهویژه در استانهای محروم و حاشیهنشین چون کردستان و سیستان و بلوچستان. بسیاری از این اعدامها بدون اطلاعرسانی عمومی، بدون آگاهساختن خانوادهها و بدون طی روند قضایی شفاف صورت گرفتهاند.
این همزمانی میان افزایش اعدامها و تحرکات دیپلماتیک، پرسشهای نگرانکنندهای را پیش میکشد: آیا رژیم ایران برای مهار اعتراضات داخلی و تثبیت قدرت خود، در آستانه توافق احتمالی، به سرکوب شدیدتر روی آورده است؟ و آیا سکوت غرب بهای بازگشت به میز مذاکره است؟
از منظر حقوق بشری، نشانهها هشداردهندهاند. در برخی زندانها، چندین اعدام تنها طی یک هفته رخ داده است. زندانیان از دسترسی به وکلای مستقل محروماند، اتهامات اغلب مبهم و کلیاند؛ از جرایم مرتبط با مواد مخدر گرفته تا “محاربه”، اتهامی به شدت سیاسیشده و گسترده. اقلیتهای قومی، بهویژه کُردها و بلوچها، بهطور نامتناسبی هدف قرار میگیرند.
اما تحولی حتی تاریکتر در حال شکلگیری است. مقامهای قضایی ایران اخیراً پیشنهادی ارائه دادهاند مبنی بر امکان برداشت عضو از زندانیان محکوم به اعدام، در صورت ارائه «رضایت». این اعلام، واکنش شدید بینالمللی را برانگیخت و یادآور شباهتهای هولناکی با تجارت اعضای بدن در رژیمهای استبدادی است. در نظامی آکنده از شکنجه، فشار روانی و بیعدالتی ساختاری، مفهوم «رضایت آزادانه و آگاهانه» چیزی جز توهم نیست.
این نخستین بار نیست که ایران در بحبوحه مذاکرات بینالمللی، سرکوب داخلی را تشدید میکند. در جریان مذاکرات اولیه برجام، موجی از بازداشتها و اعدامها سراسر کشور را فراگرفت. به نظر میرسد رژیم از دیپلماسی خارجی به عنوان سپری استفاده میکند—تا فضای لازم برای خاموش کردن مخالفتهای داخلی را بخرد و همزمان چهرهای میانهرو از خود به جهان عرضه کند.
در چنین فضایی، سکوت جامعه جهانی نه تنها تأسفبار، بلکه خطرناک است. دیپلماسیای که حقوق بشر را در اولویت قرار ندهد، عملاً خشونت دولتی را مشروع میسازد. چشمپوشی از اعدام جوانان بلوچ، زندانیان کرد، یا بهرهبرداری پزشکی از محکومان، پیام روشنی به تهران میفرستد: هر جنایتی مجاز است، مادامی که مذاکرات ادامه یابد.
واشنگتن و متحدانش باید بهروشنی اعلام کنند که هیچ توافق پایداری بدون احترام واقعی به کرامت انسانی ممکن نیست. تنها با قرار دادن حقوق بشر در قلب گفتوگوهاست که جامعه بینالمللی میتواند چرخه خونریزی را بشکند. در غیر این صورت، هر امید تازه به صلح، با سایه چوبهدار دیگری تیره خواهد شد.