با توجه به اطلاعات منتشرشده از منابع غیررسمی و تحلیلگران منطقهای، لیستی از نام فرماندهان بلندپایه سپاه پاسداران و ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی که گفته میشود در حملات هوایی اخیر اسرائیل کشته شدهاند، به شرح زیر است. میتواناین ترورها را بزرگترین ضربه تاکتیکی و روانی به ساختار فرماندهی نظامی جمهوری اسلامی از زمان جنگ ایران و عراق تاکنون دانست.
🟥 فهرست کشتهشدگان تایید شده از میان فرماندهان ارشد نظامی ایران
- سپهبد پاسدار محمدحسین باقری
- فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح
- از بالاترین مقامات نظامی جمهوری اسلامی؛ کشته شدن او بهمنزله فلج شدن ساختار فرماندهی کل نیروهای نظامی تلقی خواهد شد.
- سپهبد پاسدار حسین سلامی
- فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
- اگر این خبر تأیید شود، نشاندهندهی هدفگیری رأس هرم فرماندهی ایدئولوژیک نظام است.
- سپهبد پاسدار غلامعلی رشید
- فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا
- این قرارگاه، هماهنگکننده اصلی عملیاتهای نظامی کشور در وضعیت جنگی است. کشته شدن او به معنای برهم خوردن کنترل عملیاتی جبهههای مختلف است.
- سرلشکر پاسدار امیرعلی حاجیزاده
- فرمانده نیروی هوافضای سپاه
- نقش کلیدی در برنامه موشکی و پهپادی ایران داشت؛ یکی از چهرههای کلیدی در پروژههای مربوط به اسرائیل، آمریکا و متحدان منطقهای.
- سرلشکر پاسدار مهدی ربانی
- معاون عملیات ستاد کل نیروهای مسلح
- مغز عملیاتی ستاد کل؛ از چهرههای پشتپرده در تنظیم راهبردهای دفاعی و پاسخ متقابل.
- سرلشکر پاسدار غلامرضا محرابی
- معاون اطلاعات ستاد کل نیروهای مسلح
- کشته شدن یک مقام عالیرتبه اطلاعاتی، نشاندهنده رخنه اطلاعاتی گسترده و شکست در پیشبینی و دفع حملات است.
- سرتیپ پاسدار داوود شیخیان
- فرمانده پدافند نیروی هوافضای سپاه
- بهعنوان مسئول مقابله با حملات هوایی و موشکی، کشته شدن او نشان از شکست کامل سامانههای دفاعی در زمان حمله دارد.
- سرتیپ پاسدار مسعود شانهئی
- رئیس دفتر فرماندهی کل سپاه پاسداران
- از چهرههای نزدیک به حلقه تصمیمگیری در رده اول سپاه؛ حضورش در فهرست کشتهشدگان، بیانگر ضربهای در قلب نهادهای فرماندهی است.
🔻 تحلیل پیامدها
کشته شدن این افراد (در صورت تأیید نهایی)، ساختار فرماندهی نظامی جمهوری اسلامی را به حالت «فلج موقت» در میآورد. بهویژه با توجه به اینکه فرماندهان جایگزین آنها تجربه عملیاتی یا مشروعیت ساختاری مشابه ندارند، احتمال فروپاشی سلسله مراتب، سردرگمی میدانی و تصمیمگیریهای هیجانی در کوتاهمدت بالا خواهد رفت.
همچنین، از منظر امنیت ملی، این حجم از نفوذ اطلاعاتی و هدفگیری دقیق، اعتماد بدنه حاکمیت به نهادهای اطلاعاتی داخلی را بهشدت تضعیف خواهد کرد و ممکن است به پاکسازیها یا درگیریهای درونساختاری منجر شود.