پرونده‌ای با ابهام و سکوت: گذشت خانواده مهرجویی از قصاص، اما بی‌پاسخی به پرسش‌های اصلی

تاریخ وقوع جنایت:
بامداد روز شنبه، ۲۲ مهرماه ۱۴۰۲ (۱۴ اکتبر ۲۰۲۳)، داریوش مهرجویی، فیلم‌ساز برجسته و شناخته‌شده سینمای ایران، به‌همراه همسرش وحیده محمدی‌فر در ویلای شخصی خود در شهرستان کرج به طرز فجیعی به قتل رسیدند. اجساد این زوج با آثار ضربات متعدد چاقو کشف شد؛ جنایتی که جامعه فرهنگی ایران را در شوک و بهت فرو برد.

روند رسیدگی قضایی:
در کمتر از یک هفته، مقامات قضایی و انتظامی اعلام کردند که “عاملان قتل” بازداشت شده‌اند. سه جوان اهل یکی از شهرستان‌های جنوب تهران که گفته شد سابقاً برای مدتی در خانه مقتولان کار کرده‌اند، به عنوان متهم معرفی شدند. یکی از آن‌ها به‌عنوان «قاتل اصلی» و دو نفر دیگر به‌عنوان «همدست» معرفی شدند. در روندی سریع و بدون انتشار جزئیات دقیق از روند بازجویی یا مدارک اثباتی، در دی‌ماه ۱۴۰۲ حکم اعدام قاتل اصلی صادر و سپس در تیرماه ۱۴۰۳ از سوی دیوان عالی کشور تأیید شد.

موضع خانواده و ابهامات موجود:
خانواده مهرجویی، به‌ویژه دختر این زوج، بارها در مصاحبه‌ها و اظهارنظرهای غیررسمی، وجود ابهامات جدی در این پرونده را مطرح کردند. آن‌ها اعلام کردند که هیچ‌گاه از انگیزه قتل قانع نشده‌اند، روند رسیدگی را شفاف ندانسته‌اند و باور دارند «پای آمر یا طراحی پشت پرده» در میان است. در نهایت، در اوایل مردادماه ۱۴۰۴، خانواده مهرجویی با اعلام گذشت از حق قصاص، اجرای مجازات جایگزین برای متهمان را خواستار شدند.

در بیانیه یا اظهارنظر غیررسمی خانواده آمده است که اجرای اعدام، نه تنها حقیقت ماجرا را روشن نمی‌کند، بلکه احتمال پنهان‌ماندن عاملان یا آمران احتمالی را نیز افزایش می‌دهد.

تحلیل سیاسی و اجتماعی پرونده:
داریوش مهرجویی نه فقط یک فیلم‌ساز برجسته با آثار ماندگار در تاریخ سینمای ایران چون “گاو”، “اجاره‌نشین‌ها” و “سارا” بود، بلکه در سال‌های پایانی عمرش، در گفت‌وگوها و آثارش به‌گونه‌ای غیرمستقیم به فساد ساختاری، محدودیت‌های آزادی بیان و خفقان فرهنگی در جمهوری اسلامی اشاره می‌کرد.

چند ماه پیش از قتل، او در نامه‌ای سرگشاده از وضعیت سینما و سانسور شدید فرهنگی در ایران انتقاد کرده و نوشته بود:
“دیگر طاقتم طاق شده؛ چرا باید فیلمم در توقیف باشد؟ من سکوت نخواهم کرد.”

همین جملات از نگاه ناظران مستقل، نشان‌دهنده فشارهای فزاینده بر او و همسرش بود. برخی تحلیل‌گران بر این باورند که این قتل نمی‌تواند صرفاً انگیزه‌ای مالی یا شخصی داشته باشد و با توجه به الگوی برخوردهای خاموش با روشنفکران مستقل در تاریخ جمهوری اسلامی، احتمال “قتل سفارشی” یا «سکوت‌دادن به زبان معترض» در این پرونده وجود دارد.
با وجود بسته‌شدن پرونده در سیستم قضایی جمهوری اسلامی و اعلام گذشت خانواده، حقیقت ماجرای قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر همچنان در پرده‌ای از ابهام باقی مانده است. سکوت رسانه‌های رسمی، سرعت صدور حکم، و نبود هیچ‌گونه شفافیت در رسیدگی قضایی، همگی بر سنگینی این ابهام‌ها می‌افزاید.