شورش محی

کرملین بهتازگی اعلام کرده است که ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ، رؤسایجمهور روسیه و ایالات متحده آمریکا، طی روزهای آینده با یکدیگر دیدار خواهند کرد. این دیدار به گفته پوتین، ممکن است در امارات متحده عربی برگزار شود؛ کشوری که طی سالهای اخیر نقش میانجی و واسطهای بیسابقه در تعاملات بینالمللی ایفا کرده است.
در حالی که بهصورت رسمی، محور این دیدار یافتن راهحلی برای پایان دادن به جنگ اوکراین عنوان شده، اما تحلیلها و دادههای پشتپرده حاکی از سناریوهایی بسیار گستردهتر و پیچیدهتر است؛ سناریوهایی که از واگذاری بخشهایی از خاک اوکراین تا فشار سیاسی و امنیتی بر ایران را در بر میگیرد.
یک صلح انتخاباتی؟
ترامپ، که قراراست خود را برای نامزد جایزه صلح نوبل معرفی کند، در پی ارائه تصویری از خود بهعنوان یک رهبر صلحطلب و معاملهگر قدرتمند است. در این چارچوب، پایان دادن به جنگ اوکراین – حتی با سازشی که در ظاهر به نفع روسیه باشد – میتواند برگ برندهای مهم در بدست آوردن مواردی احساسی او محسوب شود.
از سوی دیگر، پوتین که بهواسطه جنگ فرسایشی در اوکراین با فشار شدید اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک روبهروست، بهدنبال آن است که با تثبیت دستاوردهای میدانیاش و مذاکره با آمریکا، جایگاه روسیه را در نظم جهانی حفظ کند. چنین دیداری در آستانه انتخابات آمریکا، فرصتی طلایی برای مسکو به شمار میآید.
واگذاری دونباس در ازای صلح؟
یکی از سناریوهای در حال بررسی در محافل تحلیلگران غربی، احتمال پذیرش عملی تسلط روسیه بر مناطقی از شرق اوکراین، بهویژه دونباس و کریمه، در قالب توافقی نانوشته میان پوتین و ترامپ است. این توافق میتواند بهمعنای بهرسمیت شناختن ضمنی تصرفات روسیه، در ازای توقف درگیریهای نظامی و بازگشت به میز مذاکره تلقی شود.
چنین توافقی، اگرچه از نظر دیپلماتیک و انسانی میتواند به کاهش فوری خشونتها منجر شود، اما از منظر حقوق بینالملل و ثبات درازمدت منطقه، تبعاتی عمیق خواهد داشت؛ چرا که رسمیت یافتن تجاوز نظامی بهعنوان ابزاری برای کسب امتیاز، ضربهای جدی به نظم جهانی و اعتماد ملتها به نهادهای بینالمللی خواهد بود.
ایران؛ قربانی احتمالی معامله بزرگ
بخشی از این معادله که کمتر در رسانهها به آن پرداخته شده، موقعیت جمهوری اسلامی ایران است. منابع مطلع در محافل امنیتی غربی و منطقهای، از وجود مذاکرات غیرعلنی درباره کاهش حمایت روسیه از تهران خبر میدهند. گفته میشود واشنگتن در حال فشار بر مسکو است تا ضمن کاهش همکاری نظامی، اطلاعاتی و راهبردی با ایران، به شکل غیرمستقیم راه را برای اعمال فشارهای بیشتر آمریکا و متحدانش بر جمهوری اسلامی هموار کند.
این فشارها میتواند در قالب کاهش نقش ایران در سوریه، محدودسازی فعالیتهای پهپادی و موشکی، و حتی چراغ سبز برای فشارهای اقتصادی و امنیتی گستردهتر ظاهر شود. در واقع، ایران ممکن است بهعنوان برگ چانهزنی پنهان در معاملهای میان دو قدرت بزرگ مورد استفاده قرار گیرد.
امارات؛ بازیگر جدید در دیپلماسی جهانی
انتخاب امارات متحده عربی بهعنوان محل احتمالی دیدار، حامل پیامهایی خاص است. این کشور در سالهای اخیر بهواسطه موقعیت ژئوپولیتیکی، سرمایهگذاریهای گسترده، و ارتباطات همزمان با شرق و غرب، به بازیگری مستقل و فعال در معادلات جهانی تبدیل شده است.
امارات روابط نزدیکی هم با روسیه و هم با حلقه نزدیک به ترامپ دارد. همین موقعیت دوگانه، این کشور را به گزینهای مناسب برای میزبانی مذاکراتی حساس و غیررسمی میان دو رقیب دیرینه تبدیل کرده است.
پیامدها و واکنشها
- اروپا: نهادهای اروپایی تاکنون موضع رسمی نسبت به این دیدار اتخاذ نکردهاند، اما محافل دیپلماتیک بروکسل از نگرانی عمیق نسبت به احتمال «توافق بدون حضور اروپا» خبر دادهاند؛ توافقی که میتواند نقشه سیاسی قاره را دگرگون سازد.
- چین: پکن که شریک راهبردی روسیه در نظم نوین جهانی به شمار میرود، ممکن است از نزدیکی احتمالی پوتین به آمریکا ناراضی باشد. این تحول میتواند شکافی در جبهه مشترک شرق علیه غرب ایجاد کند.
- ایران: هرگونه تغییر موضع روسیه میتواند تبعات امنیتی جدی برای تهران داشته باشد. از دست رفتن حمایت راهبردی مسکو، جایگاه جمهوری اسلامی در محور مقاومت و معادلات منطقهای را با تهدید جدی مواجه خواهد کرد.
در حالی که عنوان رسمی این دیدار، پایان دادن به جنگ اوکراین است، اما نشانهها حاکی از تدارک برای معاملهای بسیار گستردهتر و عمیقتر هستند. از واگذاری بخشی از خاک یک کشور مستقل گرفته تا بازتعریف جایگاه ایران در نظم منطقهای، همه در چارچوب احتمالات این گفتوگوی سرنوشتساز قرار دارند.
اگر این دیدار به توافقی جدی منجر شود، میتوان آن را یکی از مهمترین نقاط عطف دیپلماسی جهانی در دهه اخیر دانست. اما اگر اهداف پنهان آن بر مصالح ملتها ترجیح یابد، باید آن را نه یک دستاورد صلح، بلکه تجدید خاطرهای تلخ از سیاست «معامله بر سر دیگران» نام نهاد..
