
بنبست آلاسکا و امیدهای واشینگتن
پس از شکست مذاکرات آلاسکا میان ترامپ و پوتین، نگاهها اکنون به واشینگتن دوخته شده است؛ جایی که زلنسکی قرار است با رئیسجمهور آمریکا دیدار کند. این تحولات بیش از آنکه نشانهای از نزدیکی صلح باشد، پردهای تازه از بازی پیچیده قدرت است.
نشست آلاسکا بدون حضور اوکراین برگزار شد و همین غیبت، مشروعیت نتایج احتمالی آن را از همان ابتدا زیر سؤال برد. هرچند ترامپ تلاش کرد آن دیدار را «پیشرفتی مثبت» جلوه دهد، واقعیت این است که هیچ توافق عملی برای توقف جنگ حاصل نشد. تغییر موضع او از مطالبه آتشبس فوری به طرح «توافق نهایی» نیز نشان میدهد که کاخ سفید بیش از آنکه به رنج روزمره مردم اوکراین بیندیشد، به دنبال جایگاه تاریخی و دستاوردی نمادین برای رئیسجمهور آمریکاست.
زلنسکی در چنین شرایطی با دست خالی به واشینگتن میرود، اما با یک خواسته روشن: تضمینهای امنیتی واقعی برای کشورش. تجربه دو سال گذشته نشان داده است که آتشبسهای شکننده و توافقهای نیمبند، نه تنها جنگ را پایان نداده بلکه هزینه انسانی و ویرانی را بیشتر کردهاند.
بنابراین، دیدار آتی در کاخ سفید اگرچه میتواند روزنهای برای امید باشد، اما به همان اندازه خطرناک است. خطر آنکه اوکراین بار دیگر قربانی معاملهای پشت درهای بسته شود. جنگی که در خاک اوکراین جریان دارد، تنها بر سر مرزها نیست؛ بلکه آزمونی است برای میزان صداقت قدرتهای جهانی در دفاع از ارزشهای انسانی و حقوق بینالملل.
امروز بیش از هر زمان دیگری روشن است که بدون حضور مستقیم اوکراین در میز مذاکرات و بدون تضمینهای معتبر بینالمللی، هیچ توافقی نمیتواند پایدار و عادلانه باشد. واشینگتن میتواند به صلح کمک کند، اما اگر نقش خود را صرفاً به عنوان «میانجی قدرتها» تعریف کند و نه «حامی مردمی که زیر بمباران زندگی میکنند»، امیدها بار دیگر به یأس بدل خواهد شد.
