بغداد؛ آیینه‌ شکست و پایان عمق استراتژیک جمهوری اسلامی

ملاقات احمدرضا رادان، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، با فالح الفیاض، رئیس الحشد الشعبی در بغداد، بیش از آن‌که نشانگر قدرت و نفوذ باشد، پرده‌ای از یک واقعیت تلخ را برملا کرد: تلاش ناامیدانه‌ی حاکمیت برای نگه‌داشتن بقایای عمق استراتژیک خود در منطقه.

رژیم ایران سال‌ها سرمایه‌ی ملی را نه صرف رفاه مردم، که خرجِ محور مقاومت و نیابتی‌هایش کرد. اما امروز آنچه باقی مانده، شبکه‌ای پوسیده و در حال فروپاشی است. سقوط اسد در سوریه، تضعیف حزب‌الله و حماس، و انهدام تأسیسات حساس هسته‌ای در فردو و نطنز پس از جنگ دوازده‌روزه ژوئن ۲۰۲۵، نه تنها رؤیای «هلال شیعی» را دفن کرد، بلکه هژمونی منطقه‌ای ایران را به خاک نشاند.

در همین بستر است که بغداد، به‌جای آن‌که پایگاه قدرت تهران باشد، به نماد افول آن بدل شده است. پرچم ایران پایین کشیده شده، خشم مردم عراق از دخالت‌های ایران رو به افزایش است و دیدار رادان با الفیاض چیزی جز نمایش ضعف و جنگ‌افروزی نیست.

در داخل، بحران اقتصادی با تورم سرسام‌آور، فروپاشی ارزش ریال، و ناتوانی دولت در اداره‌ی حداقل‌ها، پایه‌های مشروعیت رژیم را فرسوده است. سرکوب‌های خونین و بازداشت‌های گسترده هم نتوانسته‌اند شکاف میان مردم و حاکمیت را پر کنند.

این رژیم بر سر یک دوراهی قرار گرفته است: یا باید منابع باقی‌مانده را در جنگ‌های بی‌پایان نیابتی هدر دهد و اقتصاد و جامعه‌ی خود را بیشتر به ورطه‌ی نابودی بکشاند، یا ناگزیر از عقب‌نشینی‌ای شود که معنایی جز اعتراف به شکست ندارد.

بغداد امروز آینه‌ای است که جمهوری اسلامی را با چهره‌ی واقعی‌اش روبه‌رو می‌کند: نظامی خسته، بی‌پشتوانه و درمانده که به جای اقتدار واقعی، به نمایش‌های نمادین و دیدارهای نمایشی پناه برده است. آنچه در خیابان‌های بغداد دیده می‌شود، پایان رویای عمق استراتژیک است و آغاز فروپاشی نظم ساختگی‌ای که چهار دهه برای آن هزینه شد.