هیأت همراه پزشکیان در نیویورک و زمینه‌‌‌های راهبردیِ سفر

گزارشِ تحلیلی

خلاصه: هیأت رسمی همراه رئیس‌جمهور مسعود پزشکیان برای سفر به نیویورک شامل محسن حاجی‌میرزایی (رئیس دفتر)، سید مهدی طباطبایی (معاون اطلاع‌رسانی)، مهدی سنایی (مشاور سیاسی) و سید عباس موسوی (معاون تشریفات) است؛ از میان اعضای کابینه تنها وزیر امور خارجه سید عباس عراقچی او را همراهی می‌کند. این سفر در زمانی انجام می‌شود که فرآیند «ماشە» (snapback) برای بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران فعال یا نزدیک به فعال‌سازی است و در همان حال تهدیدهای مستقیم و اقدامات نظامی مرتبط با اسرائیل، فضای منطقه‌ای را بسیار متشنج کرده است.

روایتِ خبری (واقعیّت‌های کلیدی)

  • دفتر ریاست‌جمهوری ترکیب هیأت همراه پزشکیان را اعلام کرده است: محسن حاجی‌میرزایی، سید مهدی طباطبایی، مهدی سنایی و سید عباس موسوی همراه رئیس‌جمهور خواهند بود و در سطح دولت تنها وزیر امور خارجه، سید عباس عراقچی، در این سفر حضور دارد.
  • همزمان، شورای امنیت سازمان ملل در روزهای اخیر بر سر تلاش‌هایی برای جلوگیری یا به تعویق انداختن بازگشت تحریم‌های سازمان ملل (مکانیسم «ماشە») دچار اختلاف شد و قطعنامه‌هایی برای ممانعت از بازگشت تحریم‌ها نتوانست اجماع حاصل کند؛ این موضوع احتمال اجرایی شدن مکانیزم بازگشت تحریم‌ها را افزایش داده است.
  • ایران واکنش‌های تندی نسبت به تلاشِ سه کشور اروپایی (E3) نشان داده و مقامات تهران از جمله پزشکیان اعلام کرده‌اند که کشور می‌تواند در مقابل بازگشت تحریم‌ها مقاومت کند. هم‌زمان گزارش‌هایی از توقف برخی همکاری‌ها با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی منتشر شده که نشان‌دهنده تشدید تنش‌های دیپلماتیک و فنی است.

چرا ترکیب هیأت اهمیت دارد — تفسیر ساختاری

حضورِ پرسنل کلیدی دفتر رئیس‌جمهور (رئیس دفتر، معاون اطلاع‌رسانی، مشاور سیاسی و معاون تشریفات) نشان می‌دهد هدف سفر هم «پیام‌رسانی عمومی/دیپلماتیک» و هم «مدیریت رسانه‌ای» است:

  1. ابعاد داخلی و نمایشی: حضور معاون اطلاع‌رسانی و رئیس دفتر به معنی کنترل پیام‌ها در رسانه‌های بین‌المللی و داخلی و مدیریتِ روایتِ سفر است—به‌خصوص وقتی که موردِ فشار بین‌المللی (احتمال بازگشت تحریم‌ها) و تهدیدات نظامی است.
  2. ابعاد دیپلماتیکِ تخصصی: حضور عراقچی به عنوان تنها وزیر همراه، تاکید بر این دارد که اولویت اصلی در حاشیه نیویورک مذاکرات خارجی—به ویژه با کشورهای اروپایی و بازیگران سازمان ملل—است. عراقچی قرار است رایزنی‌های کلیدی در سطح E3 و شوراهای بین‌المللی داشته باشد؛ این رایزنی‌ها می‌توانند تعیین‌کننده باشند اگر «ماشە» رسمی شود یا فرصتی برای معامله سیاسی پیش آید.

اتصال به «ماشە» (snapback) و پیامدهای احتمالی

  • مکانیزم «ماشە» که ذیل برجام طراحی شده به یکی از طرف‌های توافق اجازه می‌دهد در صورت نقض، مجدداً تحریم‌های شورای امنیت را اجرایی کند. در هفته‌های اخیر تلاش‌های دیپلماتیک برای جلوگیری از به‌کار افتادن این مکانیزم ناموفق بوده و این موضوع سفر پزشکیان و عراقچی را به لحظه‌ای حساس تبدیل کرده است. اگر «ماشە» فعال شود، احتمالِ بازگشت تحریم‌های تسلیحاتی، بانکی و مرتبط با انرژی می‌تواند فشار زیادی بر اقتصاد و دیپلماسی ایران وارد کند — و همین امر اهداف مذاکراتی هیأت ایرانی در نیویورک را به‌سرعت از «گوش دادن و توضیح» به «کوشش برای به‌دست آوردن معافیت‌ها یا مصالحه» تغییر خواهد داد.

نقش و استراتژی اسرائیل: تهدیدِ نظامی و فشار منطقه‌ای

  • در کنار فشار دیپلماتیک، سیاست امنیتی منطقه نیز تشدید شده است: اسرائیل در ماه‌های گذشته بر گزینه‌های نظامی و عملیات برون‌مرزی علیه اهداف مرتبط با ایران تکیه کرده و رهبران و مقامات اطلاعاتی اسرائیل بارها وعده‌ی ادامه عملیات یا نگه داشتن «قابلیت عملیات در داخل ایران» را داده‌اند. این گفتارها و اقدامات عملاً ریسک برخورد نظامی یا تشدید حملات سایبری/نظامی را افزایش می‌دهد و تهران را به واکنش‌های امنیتی و دیپلماتیک مجبور می‌کند.
  • در چنین فضایی، هیأت ایرانی ناچار است همزمان از کانال‌های دیپلماتیک برای کاهش فشارهای بین‌المللی استفاده کند و هم از منظر امنیتی پیام‌هایی به طرف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی بفرستد که «تهدیدات نظامی باعث تشدید تنش و بی‌ثباتی منطقه خواهد شد».

سه سناریوی محتمل (کوتاه‌مدت)

  1. چانه‌زنی موفق و تاخیر در ماشە: عراقچی و همتایان اروپایی به راه‌حلی موقت برسند — مذاکرات فشرده می‌تواند بازگشت فوری تحریم‌ها را به تأخیر بیندازد، که به تهران زمان می‌دهد تا تنش را کاهش دهد (سناریویی مطلوب برای هیأت ایرانی).
  2. اجرای ماشە و فشار بیشتر: اگر مکانیزم فعال شود و تحریم‌ها بازگردند، ایران با ترکیبی از اقدامات تلافی‌جویانه (سیاسی، حقوقی، محدود کردن همکاری با آژانس) و تلاش برای بازیابی روابط اقتصادی با شرکای غیرغربی مواجه خواهد شد؛ پیامدِ بلندمدت می‌تواند تشدید انزوای بین‌المللی باشد.
  3. درگیری نظامی کاهش‌نیافته: در صورت رخداد یا تشدید عملیاتِ نظامی (اعم از حملات اسرائیل یا پاسخ‌های منطقه‌ای ایران)، سفر و مذاکرات در نیویورک می‌تواند به‌سرعت به بازیگری ثانویه تبدیل شود و اولویت‌ها از دیپلماسی به مدیریت بحران تغییر یابد.

پیامدها برای سیاست داخلی و تصویر بین‌المللی پزشکیان

  • در داخل ایران، موفقیت یا شکستِ هیأت در جلوگیری از اثرِ کامل «ماشە» یا کاهش آثار آن مستقیماً بر محبوبیت و مشروعیت دولت پزشکیان تاثیر خواهد گذاشت. مدیریت رسانه‌ایِ سفر (با حضور معاون اطلاع‌رسانی و رئیس دفتر) نشان می‌دهد که تهران به‌دنبال شکل‌دهی روایت است—چه این روایت «پیروزیِ دیپلماتیک» باشد و چه «ایستادگی در برابر فشار».
  • در عرصه بین‌المللی، توانایی عراقچی در کسب امتیازات یا معافیت‌ها و توانایی پزشکیان در نشان دادن آمادگی برای گفت‌وگو (حتی در شرایط تهدید) تعیین‌کننده خواهد بود. اگر تهران پیام‌های قاطع امنیتی بفرستد اما در عین حال کانال‌های دیپلماتیک را باز نگه دارد، می‌تواند در کوتاه‌مدت از بدترین سناریوها جلوگیری کند؛ اما ادامه تهدیدها و حملات خارجی می‌تواند فضای مذاکرات را تیره کند.

سفر مسعود پزشکیان به نیویورک—با هیأتی متشکل از مدیران رسانه‌ای، سیاسی و تنها یک وزیر کلیدی کابینه—در زمانی صورت می‌گیرد که ایران در معرض همزمانِ فشارِ سیاسی از طریق مکانیسمِ «ماشە» و تهدیدهای منطقه‌ای از سوی اسرائیل قرار دارد. ترکیب هیأت، پیام داخلی-خارجی و تمرکز بر مذاکراتِ عراقچی نشان می‌دهد که تهران در پی حداقل دو هدف همزمان است: مدیریت روایت و تلاش برای مهار یا به تعویق انداختن پیامدهای بازگشت احتمالی تحریم‌ها. اما موفقیت در این مأموریت تا حد زیادی به تحرکات بازیگران خارجی (E3، ایالات متحده و اسرائیل) بستگی دارد و احتمالِ وقوع سناریوهای پرتنش در روزها و هفته‌های آتی بالاست.

منابع/

رکنا/رویترز/ایرونیوز