پیام «بن‌سلمان» به واشنگتن؛ اعراب به دنبال موازنه‌ای تازه در برابر اسرائیل؟


نشست اخیر رهبران شورای همکاری خلیج فارس در نیویورک با رئیس‌جمهور آمریکا در حالی برگزار شد که تنها چند روز پیش، اسرائیل نخستین حمله هوایی مستقیم خود را به یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس انجام داده بود. این تحول بی‌سابقه، پرسش‌های جدی درباره قابلیت اتکای «چتر امنیتی آمریکا» برای شرکای عرب در منطقه ایجاد کرده است.

از واشنگتن تا ریاض؛ تردیدهای فزاینده

در سال‌های گذشته، روابط کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با ایالات متحده پیوسته با موجی از نگرانی و بدبینی همراه بوده است. از توافق محرمانه هسته‌ای دولت اوباما با تهران، تا بی‌عملی ترامپ در برابر حملات پهپادی به تأسیسات نفتی آرامکو، و سپس چشم‌پوشی بایدن از حملات حوثی‌ها به امارات؛ همه این موارد به تدریج این تصور را تقویت کرده است که واشنگتن در بزنگاه‌های حساس قابل اتکا نیست.

پیمان تازه با پاکستان؛ نماد یک تغییر راهبردی

در چنین شرایطی، عربستان سعودی به رهبری محمد بن‌سلمان گامی غیرمنتظره برداشت: امضای یک پیمان دفاعی متقابل با پاکستان، کشوری دارای ارتش قدرتمند و سلاح هسته‌ای. این پیمان نه جایگزین آمریکا، بلکه به‌عنوان مکملی برای تضمین‌های امنیتی واشنگتن معرفی می‌شود. اما در عمل، پیامی آشکار دارد: ریاض و متحدانش حاضرند برای کاهش وابستگی صرف به ایالات متحده، به سمت ایجاد شبکه‌ای متنوع‌تر از روابط امنیتی حرکت کنند.

نقش چین و روسیه؛ بازیگران در سایه

هرچند پیمان اخیر میان ریاض و اسلام‌آباد بسته شد، اما نمی‌توان حضور قدرت‌های جهانی چون چین و روسیه را در این معادله نادیده گرفت. چین شریک تجاری اول عربستان و سرمایه‌گذار اصلی در پروژه‌های انرژی پاکستان است. روسیه نیز تلاش می‌کند از طریق فروش سلاح و همکاری‌های نظامی، جای پایی در خلیج فارس بیابد. عربستان با ایجاد این پیمان، عملاً گزینه‌های متعددی برای موازنه میان شرق و غرب فراهم کرده است.

پیام به اسرائیل و ایران

این تحول تنها معطوف به آمریکا نیست. پیام غیرمستقیم دیگری نیز در آن نهفته است:

  • به اسرائیل: نشان دادن این که حملات نظامی به کشورهای عربی بدون پاسخ یا موازنه نخواهد ماند.
  • به ایران: تأکید بر اینکه عربستان و دیگر کشورهای خلیجی، توان ایجاد اتحادهای تازه و افزایش بازدارندگی خود را دارند.

پیامدهای داخلی برای پاکستان

پیمان دفاعی با عربستان برای پاکستان تنها یک توافق امنیتی نیست، بلکه فرصتی برای تقویت اقتصاد و دیپلماسی اسلام‌آباد نیز محسوب می‌شود. دریافت کمک‌های مالی و انرژی از ریاض می‌تواند بحران اقتصادی پاکستان را تا حدی مهار کند، اما هم‌زمان این کشور را بیشتر وارد رقابت‌های ژئوپلیتیکی خاورمیانه خواهد کرد—رقابت‌هایی که ممکن است هزینه‌های امنیتی و سیاسی سنگینی به همراه داشته باشد.

موازنه‌سازی؛ سیاستی دیرینه، اما با چهره‌ای جدید

کشورهای عرب حوزه خلیج فارس همواره تلاش کرده‌اند میان قدرت‌های بزرگ تعادل ایجاد کنند؛ از روابط با آمریکا و اروپا گرفته تا تعاملات اقتصادی با چین و روسیه. اما ورود پاکستان به این معادله، آن هم در قالب یک پیمان رسمی دفاعی، مرحله‌ای تازه در این روند محسوب می‌شود. این بار، ریاض به جای تکیه صرف بر بازیگران فرامنطقه‌ای، به یک قدرت مسلمان منطقه‌ای روی آورده است؛ اقدامی که می‌تواند الگویی برای امارات، قطر یا حتی ترکیه باشد.

نتیجه‌گیری و چشم‌انداز

حرکت عربستان در امضای پیمان با پاکستان بیش از آنکه شکاف با واشنگتن باشد، هشدار به آمریکا است: اگر تضمین‌های امنیتی کافی نباشد، شرکای عرب گزینه‌های دیگری خواهند یافت. این پیام برای اسرائیل نیز روشن است؛ حملات یک‌جانبه در خلیج فارس ممکن است به تغییر موازنه و حتی شکل‌گیری اتحادهای تازه بیانجامد.

ساختار امنیتی خلیج فارس در حال پوست‌اندازی است؛ از مدلی کاملاً متکی بر آمریکا، به مدلی چندلایه‌تر که در آن قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی مختلف نقشی هم‌زمان ایفا می‌کنند. پرسش کلیدی این است: آیا این تغییر موجب ثبات بیشتر خواهد شد یا بر پیچیدگی و رقابت‌های خطرناک منطقه خواهد افزود؟