در حالیکه روند صلح میان دولت ترکیه و پکک وارد دومین سال خود شده، سکوت عبدالله اوجالان درباره نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) به حساسترین گره این فرآیند تبدیل شده است. دولت باغچلی، متحد اصلی اردوغان، خواستار آن است که اوجالان بهصراحت از SDF بخواهد طبق توافق ۱۰ مارس در ارتش سوریه ادغام شود؛ اما امتناع یا تأخیر او در بیان چنین موضعی میتواند توازن شکنندهی میان آنکارا، کردها و دمشق را بر هم بزند. اکنون پرسش کلیدی این است که آیا روند صلح ترکیه میتواند با تداوم سکوت اوجالان ادامه یابد، یا اینکه همین سکوت به نقطه شکست آن بدل خواهد شد؟
تحولات اخیر در آنکارا بار دیگر نشان داده است که روند صلح میان دولت ترکیه و پ.ک.ک، نهفقط به تحولات داخلی بلکه به پیچیدگیهای میدان سوریه نیز گره خورده است. این روزها دستور کار سیاسی ترکیه حول یک پرسش کلیدی میچرخد: آیا کمیسیون پارلمانی صلح با عبدالله اوجالان، رهبر زندانی پ.ک.ک، دیدار خواهد کرد و آیا اوجالان حاضر است سکوت خود را درباره نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) بشکند؟
دولت باغچلی، رهبر حزب حرکت ملی و متحد اصلی رجب طیب اردوغان، از این دیدار حمایت کرده، اما شرطی تعیینکننده پیش کشیده است: اوجالان باید علناً از SDF بخواهد که به مفاد توافق ۱۰ مارس پایبند باشد و در ساختار ارتش سوریه ادغام شود. این مطالبه در ظاهر تاکتیکی است، اما در واقع پیامی روشن به آنکارا و دمشق دارد: سرنوشت صلح در ترکیه بدون تعیین تکلیف شاخه سوری پکک به جایی نخواهد رسید.
آزمونی حساس برای روندی شکننده
روند صلح کنونی، که یک سال پیش در اکتبر ۲۰۲۴ آغاز شد، اکنون در نقطه عطفی تعیینکننده قرار گرفته است. از ابتدا نیز روشن بود که مسئله سوریه و نقش SDF به دشوارترین مانع آن بدل خواهد شد. باغچه لی – طراح اصلی این روند – بر این باور است که فراخوان خلع سلاح اوجالان در ۲۷ فوریه نهتنها پکک، بلکه شاخههای منطقهای آن را نیز شامل میشود.
اما اوجالان تاکنون صرفاً از پکک خواسته بود به روند صلح پایبند بماند، و هیچ اشارهای به نیروهای سوری نکرده است. در مقابل، مظلوم عبدی، فرمانده SDF، تأکید دارد که بیانیه اوجالان شامل نیروهای تحت فرمان او نیست – و تاکنون نه اوجالان و نه پکک این موضع را رد نکردهاند.
به همین دلیل، درخواست جدید باغچلی در واقع آزمونی برای میزان تأثیرگذاری اوجالان در خارج از مرزهای ترکیه است. آیا او هنوز میتواند از درون زندان امرالی بر تصمیمات نظامی و سیاسی شاخههای پکک در سوریه اثر بگذارد؟
سکوتی که هم هزینه دارد هم قدرت
امتناع اوجالان از موضعگیری درباره SDF میتواند دو معنا داشته باشد. از یک سو، این سکوت میتواند نشانهی حفظ بیطرفی او در قبال تحولات سوریه و تلاش برای نگهداشتن اهرم نفوذ در برابر هر دو طرف – آنکارا و نیروهای کرد سوری – باشد. از سوی دیگر، این سکوت میتواند روایت سیاسی باغچلی را تضعیف کند؛ روایتی که میکوشد ادغام SDF در ارتش سوریه را نتیجهی خواست اوجالان جلوه دهد و هرگونه مقاومت این نیروها را به «نفوذ اسرائیل» در ساختار شمال سوریه نسبت دهد.
در چنین فضایی، سکوت اوجالان خود به ابزار قدرت تبدیل شده است – سکوتی که نه تنها معادلات ترکیه بلکه توازن قدرت در شرق فرات را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
سیاست دوگانه در آنکارا
در حالیکه باغچلی با لحن تهدیدآمیز از «لزوم تعیین تکلیف موضع اوجالان» سخن میگوید، اردوغان مسیر متفاوتی را برگزیده است. او در نطق افتتاحیه پارلمان، از حزب دموکراتیک خلقها (DEM) به دلیل نقش سازندهاش در روند صلح تمجید کرد و با نمایندگان آن دست داد – حرکتی که کمتر در سیاست ترکیه دیده میشود. این رفتار آشتیجویانه، در حالی رخ میدهد که هیچ نشانهای از عقبنشینی پکک از روند خلع سلاح وجود ندارد؛ گویی اردوغان در حال تفکیک دو جبهه است: ادامه روند صلح در داخل، و مهار تنش در سوریه از طریق کانالهای جداگانه.
بنبست یا نقطه چرخش؟
اگر اوجالان در هفتهها یا ماههای آینده بیانیهای درباره SDF صادر نکند، روند صلح ترکیه ممکن است وارد مرحلهای مبهم شود. فشارهای سیاسی برای وادار کردن او به موضعگیری ممکن است نتیجه معکوس بدهد؛ زیرا هرگونه اظهارنظر شتابزده میتواند شکاف میان پکک، SDF و آنکارا را عمیقتر کند.
اما در صورت صدور بیانیهای صریح، احتمالاً بحران مشروعیت برای SDF آغاز خواهد شد – نیرویی که هماکنون تلاش میکند استقلال سیاسی خود را از پکک حفظ کند، بیآنکه پیوندهای ایدئولوژیک خود با اوجالان را انکار کند.
در هر دو حالت، مسئله SDF به شکنندهترین گره روند صلح بدل شده است. آینده این روند، بیش از هر زمان دیگر، به توانایی آنکارا و امرالی در مدیریت این سکوت وابسته است – سکوتی که اگر ادامه یابد، ممکن است به بزرگترین آزمون سیاسی برای هر دو طرف تبدیل شود.
نشریه نشنال کانتکست
