به قلم:فایق رسولی

با وجود گذشت ٣ سال از انقلاب زن، زندگی، آزادی، هنوز مسایلی هستند که میشود و بایستی آنها را مورد بررسی دقیق قرار داد. یکی از این مقولەها “نقش و حضور دانش آموزان در انقلاب ژینا”ست، کە از گستردگی قابل توجهی برخوردار بود.
وقتی کە از “دانش آموز” صحبت میکنیم، در واقع از طیفی سخن میگوییم که بر اساس همه کنوانسیونها و مستندات بین المللی “کودک” محسوب میشوند. اما این موضوع در واقع بخشی از یک تصویر خیلی بزرگتر از جامعه است و برای درک آن باید در آن چهارچوب مورد بررسی قرار گرفته و کمی هم به عقب تر برگردیم، به جهان و انسان پس از انقلاب انفورماتیک. که بشر، پا در عرصه دیگری از زندگی فکری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود نهاد. انسان عصر دیجیتال و مدیای اجتماعی هرگز آن انسان قبل از انقلاب انفورماتیک نیست. سطح و نوع دانش وی، جهان بینی او، خواست و مطالباتش، همه و همه تحت تاثیر این تغییر بنیادین قرار گرفته است. نقش و جایگاه خانواده، تعلیم و تربیت، اتوریتەهای سنتی، در نگاە انسان، خصوصا کودک، امروزه دچار دگرگونیهای جدی شدەاست. کودک و نوجوان امروز از طریق مدیای اجتماعی بە قسمت اعظم آن دانش و آگاهی که در اختیار بزرگسالان، خانواده و سیستم آموزشی قرار دارد، دسترسی دارند و همچنین به لطف وجود همین معلومات و سرعت تبادل و انتقال اطلاعات، با همه جهان دور و نزدیک پیرامون خود در ارتباط است و مدام در حال بروزرسانی آن دانش و سبک و سنگین کردن سطح زندگی و نیازها و خواستەهای خود با همە آنهاست. همین امر کودک و نوجوان را بە سطح دیگری از دانش، بینش و در نتیجە رفتار و کنش فردی و اجتماعی میرساند. دیگر همە آن دانشی کە کودک میتواند داشتە باشد از دریچە آن کلیشەهای خانوادگی و سیستم آموزشی وارد دنیای کودک نمیشود و چە بسا گاها دانستەهای کودک در تعارض و تضاد با آن قرار میگیرد. لازم است در همە عرصەهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتا در حوزە رشد کودک و نوجوان یک تعریف دیگری از کودک و نوجوان، و بە یک اعتبار از انسان امروز داشت.شاید طی چند دهه آینده تعریف کودکی، مراحل رشد، سن کودکی و بسیاری از مولفەهای مربوط بە دنیای کودکان مورد بازنگری و باز تعریف قرار گیرد. کودک امروز، از یک کودک منفعل صرفا تربیت شده و متاثر از سیستم آموزشی و همچنین تربیت خانوادگی تاکنونی و محدودی نیست، و به همین میزان هم تحت تاثیر و تسلط این نهادها نخواهد بود و در حال درهم شکستن همه اتوریتەها و کلیشەهای نسلهای پیشین است و بە شیوە دیگری بە دنیای پیرامون خود نگاە میکند. حال در یک برآمد تاریخی، سیاسی و اجتماعی ویژەای مثل انقلاب ژینا، این تفاوت بە وضوح دیدە میشود و نمود پیدا میکند و دانش آموزان (یا همان کودکان) مستقیما وارد عرصە میشوند و اتفاقا بە بخش مهمی از سازوکار و نیرو محرکە این رویداد تبدیل میشوند.
بنظر من حضور دانش آموزان را در انقلاب ژینا، که یک اتفاق جدی است، در این سطح بررسی کرد و بیشتر به آن پرداخت. شناخت از این پدیده و بررسی همه زوایای آن برای کنترل و به حداقل رساندن تبعات آن ضروری است.
