روزنامه روسی “کمرسانت” در گزارشی از آمادگی واشنگتن برای گفتگو با رژیم تهران خبر داده است اما نوشته به نظر می رسد که علاقه‌ای به سرعت بخشیدن به این روند ندارد.

این روزنامه نوشت: کارشناسان نزدیک به کاخ سفید و حزب دموکرات می‌گویند که از دید “جو بایدن” و اطرافیان او تهدید رژیم ایران به تعلیق تعهدات‌اش در قبال اجرای پروتکل الحاقی دیگر امری فاجعه‌بار قلمداد نمی‌شود. به نظر می‌رسد دولت بایدن خود را برای مواجهه با وضعیتی که به طور موقت رژیم ایران پروتکل الحاقی را رعایت نکند آماده کرده و صحبتی درباره توافق فوری مطرح نیست. درعوض پیشنهاد‌هایی برای به تعویق انداختن بحث درباره برجام و موکول کردن آن به پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات در ایران وجود دارد؛ زمانی که آشکار شود چه کسی رئیس‌جمهوری بعدی خواهد بود و توافق با چه طرفی و چه دولتی ضروری خواهد بود.

این روزنامه روسی در ادامه می‌افزاید: حکومت ایران اما به شدت نیازمند لغو تحریم‌ها است. حسن روحانی ترجیح می‌دهد با آژانس بین المللی انرژی اتمی وارد نزاع و اختلاف‌نظر نشود و با امریکا در مورد روش‌های بازگشت همه طرفین به برجام توافق کند تا تحریم‌ها لغو شده و فشار از روی تهران برداشته شود. حکومت ایران در تمامی حوزه‌ها به لغو تحریم‌ها نیاز دارد چرا که در اوضاع اقتصادی مناسبی نیست.

هیچ بازگشتی به عصر قبل از ترامپ در کار نیست

“مارک اپیسکوپوس*”، نویسنده و تحلیلگر “پایگاه خبری-تحلیلی نشنال اینترست”، در گزارشی به ماهیت سخنرانی اخیر “جو بایدن” در وزارت خارجه آمریکا و اقدام او در تشریح سیاست خارجی دولتش پرداخته و تاکید کرده که بر خلاف تصور رایج، دیدگاه بایدن در مورد سیاست خارجی، منعطف نبوده و او نیز تا حدی قائل به رویه‌های تهاجمی است.

وی نوشت: “جو بایدن”، سیاست داخلی و همچنین سیاست خارجی را، همچون میادین نبرد، و در قالب یک نزاع ایدئولوژیک می‌بیند. امری که با شعار‌های ابتدایی او مبنی بر عادی سازیِ سیاست داخلی و خارجی آمریکا، پس از خرابکاری‌های گسترده “دونالد ترامپ” در دوره چهارساله حضورش در قدرت، کاملا در تضاد است.

برخی مخالفان بایدن نظیر “مایک پمپئو” وزیر خارجه دولت ترامپ، بایدن را متهم می‌کنند که بار دیگر سیاست خارجی آمریکا را به دوران “باراک اوباما” بازگردانده است. پمپئو در این رابطه می‌گوید: “من فکر نمی‌کنم مردم آمریکا بتوانند یک دوره هشت ساله دیگر از سیاست خارجی دولت باراک اوباما را تحمل کنند”.

با این همه، نگاهی عمیق‌تر به رویکرد‌های بایدن در عرصه سیاست خارجی و همچنین بسیاری از سخنان وی در این رابطه، یک حقیقت متفاوت را عیان می‌سازد. بایدن عمیقا دیدگاه‌های رادیکال در مورد ماهیت سیاست خارجی، حاکمیت ملی، و جایگاه آمریکا در نظام بین الملل را به شیوه‌ای جدید، تقویت می‌کند.

بایدن در جریان سخنرانی خود در وزارت خارجه آمریکا گفت: “دیگر هیچ مرز روشنی میان سیاست داخلی و خارجی وجود ندارد. هر دویِ این حوزه ها، در چهارچوب یک نبرد ایدئولوژیک، علیه دشمنان آمریکا متحد هستند و باید همچون مکمل یکدیگر رفتار کنند”.

در این چهارچوب، همانطور که دولت بایدن از پیشبرد قوانین مترقی در داخل جامعه آمریکا سخن می‌گوید، وزارت خارجه آمریکا نیز باید بر دیگر حکومت‌ های جهان فشار آورد و آن‌ها را وادار به پذیرش قوانین مترقی کند. در همین راستا، دولت آمریکا موظف است تا بار دیگر دستورکار‌هایی نظیر مقابله با اقتدارگرایی و پیشبرد دموکراسی در جهان را نیز پرقدرت‌تر از همیشه دنبال کند.

بایدن تا حدی در رویه‌ها و سخنان خود مخصوصا در جریان سخنرانی اخیرش در وزارت خارجه آمریکا، از بی میلی دولت اوباما جهت تغییر جهان و همچنین در نظرگرفتن محدودیت‌های جهانی برای قدرت آمریکا، فاصله می‌گیرد. در عوض، وی به نوعی از آمریکا و سیاست‌های آن سخن می‌گوید که انگار کشورش را در میدان نبرد خیر و شر، درست و غلط، و یا ایدئولوژی‌های متعارض می‌بیند.

اینکه این رویکرد چه پیامد‌هایی را برای آمریکا خواهد داشت، در سال‌های آینده خود را نشان می‌دهد با این حال، یک نکته روشن است: “بایدن کاملا از بازگرداندن آمریکا به “شرایط عادی” (عصر قبل از ترامپ) فاصله گرفته و سعی می‌کند تا مناظرات جدیدی را در مورد ماهیت و اهداف اصلی سیاست خارجی آمریکا، به راه اندازد”.