وزیر پیشین آموزش و پرورش در دولت ابراهیم رئیسی از وجود «۹ میلیون نفر بیسواد مطلق» در کشور خبر داد و همزمان گفت که در حال حاضر شمار «کودکان بازمانده از تحصیل» به بیش از ۱۶۰ هزار نفر رسیده و مجموعاً در سه مقطع تحصیلی «۹۷۰ هزار بازمانده از تحصیل» در کشور وجود دارد.
وجود بیش از ۹ میلیون بیسواد مطلق به معنای «بیسوادی مطلق بیش از ۱۰ درصد جمعیت ایران است که بیانگر رقم بسیار بالای بیسوادی در کشور است.
یوسف نوری، وزیر پیشین آموزش و پرورش، طی سخنانی در یک برنامه تلویزیونی شبکه آموزش صداوسیمای جمهوری اسلامی گفت: «در خصوص تعداد بیسوادها، طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ و آمار اعلامشده از سوی مرکز آمار ایران، تعداد ۸ میلیون و ۷۹۵ هزار نفر بیسواد در ایران داریم.»
وزیر پیشین آموزش و پرورش افزود: این آمار از تعداد بیسوادها بر اساس خوداظهاری افراد شش سال به بالایی است که «بیسواد مطلق هستند و خواندن و نوشتن هم بلد نیستند» و «تخمین من برای آمار بیسوادی مطلق برای سالجاری هم همین حدود» است.
یوسف نوری در بخشی از اظهارات خود به تفاوت هدفگذاری برای آموزش در ایران و دیگر کشورها اشاره کرد و گفت که در حال حاضر «هدفگذاری در ایران برای آموزش از ۶ تا ۴۹ سال است، این در حالی است که هدفگذاری دنیا برای آموزش تا آخر عمر است.»
به گفته آقای نوری، دولت در ایران «برای آموزش ۴۹ سال به بالا هیچ کاری انجام نداده است در حالی که «بنابر پژوهش انجام شده «به ازای هر ۱۰ درصد افزایش سوادآموزی، دو درصد به تولید ناخالص ملی اضافه میشود».
اعلام وجود بیش از «۹ میلیون بیسواد مطلق» در کشور توسط یوسف نوری در حالی است که او آذر ماه سال ۱۴۰۱ در مقام «وزیر آموزش و پرورش» گفته بود: «بر اساس آمار یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر بیسواد در کشور وجود دارند و باید با یک کار ترکیبی و بهرهگیری از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی زمینه را برای باسواد کردن آنها فراهم کرد.»
وزیر پیشین آموزش و پرورش در دولت ابراهیم رئیسی در اظهارات تلویزیونی خود همچنین دو آمار از از تعداد بازماندگان از تحصیل نیز ارائه کرد.
یوسف نوری گفت که در حال حاضر «پوشش تحصیلی مقطع ابتدایی در کشور ۹۸.۶ درصد است اما ۱۶۰ هزار و ۳۷۳ نفر» از کودکان «جذب دوره ابتدایی نشدهاند» و از تحصیل بازماندهاند.
او همچنین مجموع شمار افراد بازمانده از تحصیل در ایران را «۹۷۰ هزار نفر» اعلام کرد و گفت که «بر اساس آخرین اطلاعات ۹۷۰ هزار نفر بازمانده از تحصیل در کشور وجود داشت که از این تعداد حدود ۱۵۰ هزار نفر کاسته شده است.»
افراد بازمانده از تحصیل، آن گروه سنى از جمعیت هستند که در سنین مدرسه قرار دارند اما در چرخه آموزشى کشور حضور ندارند یا هرگز وارد چرخه آموزشی نشدهاند.
آمار «کودکان بازمانده از تحصیل» در دوره ابتدایی بنابر سرشماری سال ۱۳۹۵ حدود ۱۳۶ هزار نفر اعلام شده بود که اکنون به گفته وزیر پیشین آموزش و پرورش به بیش از ۱۶۰ هزار نفر رسیده است.
اعلام وجود «۹ میلیون بیسواد مطلق» در ایران در بحبوحه مصوبه کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی لایحه برنامه پنج ساله هفتم توسعه برای «انحلال شکل فعلی نهضت سواد آموزی» انجام شده است.
براساس این مصوبه ماموریتهای «سازمان نهضت سوادآموزی» به «معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش» منتقل میشود.
علیرضا عبدی، رئیس سازمان نهضت سوادآموزی، نیز روز شنبه گفت: «سال ۶۳ به انحرافی دچار شدیم و آن دولتی کردن نهضت سوادآموزی بود» و مصوبه اخیر کمیسیون تلفیق برنامه هفتم نیز «دولتی کردن نهضت سوادآموزی» را تشدید میکند.
در همین حال، محمدمهدی زاهدی، عضو کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری و کمیسیون تلفیق برنامه هفتم، که از طرفداران مصوبه انحلال نهضت سوادآموزی است، گفت که «با واگذاری نهضت سواد آموزی به معاونت آموزش ابتدایی، در این معاونت «واحد آموزش بزرگسالان» ایجاد خواهد شد.
پیش از این مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز در سال ۱۳۹۸ طی گزارشی شمار «بیسوادان مطلق» در ایران را نزدیک ۹ میلیون نفر اعلام کرده بود اما در همان سال بانک جهانی و سازمان یونسکو «شمار بیسوادان مطلق» در ایران را بیشتر از آمار مرکز پژوهشهای مجلس ارزیابی کردند.
بر اساس آمارهای بانک جهانی، نسبت افراد دارای سواد به کل جمعیت ایران در سال ۲۰۱۶ رقم حدود ۸۵.۵ درصد و حدود ۱۱ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر بوده است. طبق گزارش آماری یونسکو در سال ۹۸ نیز حدود دو درصد از جوانان زیر ۲۴ سال ایران «بیسواد مطلق» بودهاند.
سازمان نهضت سوادآموزی در سال ۱۳۵۸ به دستور روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی برای آموزش خواندن و نوشتن به بزرگسالانی که به مدرسه دسترسی ندارند، تشکیل شد.
محسن قرائتی، از روحانیان نزدیک به رهبران پیشین و فعلی جمهوری اسلامی، سالها نمایندگی آنها در این سازمان و تا سال ۱۳۸۹ ریاست آن را بر عهده داشت. اکنون اما بخشی از مقامهای حکومتی اذعان دارند که این سازمان بعد از ۴۴ سال فعالیت در عمل شکست خورده است و از همین رو درصدد «انحلال» آن بر آمدهاند.