در آستانه دومین سالگرد مهسا (ژینا) امینی، رسانههای حقوق بشری و فعالان از تشدید فشارهای امنیتی، به ویژه در کردستان و در سقز، زادگاه مهسا امینی خبر میدهند. مسیرهای اطراف گورستان آیچی تحت کنترل شدید است و یکی از مسیرها هم با باز کردن آب از دسترسی خارج شده است.
دیاکو علوی، فعال مدنی اهل سقز، به بیبیسی فارسی گفت: «تقریبا از دو هفته پیش فضای امنیتی در کردستان و به خصوص در شهر سقز تشدید شده است.»
آقای علوی گفت دسترسی به گورستان آیچی، محل دفن مهسا امینی، محدود شده است و شهروندانی که میخواستند به روستاهای اطراف گورستان آیچی بروند با ایست بازرسی مواجه شدند.
او هم این موضوع را تایید کرد که سد رودخانه چم سقز مانند سال گذشته باز شده و با آبگرفتگی در مسیر، یکی از راههای دسترسی به گورستان بسته شده است.
ههنگاو، از گروههای حقوق بشری متمرکز بر اخبار کردستان ایران، با انتشار ویدیویی خبر داد که نهادهای امنیتی به باغداران و کشاورزان هشدار دادهاند که با توجه به باز کردن آب سد چراغ ویس موتورهای آب خود در بستر این رودخانه را جمعآوری و به مکان دیگری منتقل کنند.
دیاکو علوی با اشاره به احضار و بازداشت فعالان و خانوادههای دادخواه به بیبیسی فارسی گفت احضارها به کسبه نیز کشیده است.
این فعال مدنی، که ساکن استراسبورگ فرانسه است، گفت: «با توجه به فراخوان اعتصاب، دستگاههای امنیتی تعداد زیادی از فعالان اقتصادی و کاسبان بازار را احضار کردهاند و حتی دیروز و پریروز، یعنی پنجشنبه و جمعه، احضارها از ۸ صبح تا ۱۰ شب ادامه داشته است.»
براساس گزارشها زانیار افسری، شهروند کُرد اهل مریوان پس از تهدید خانوادهاش به کشتن برادر او در صورت عدم تحویل زانیار به اداره اطلاعات، تحویل نیروهای این نهاد امنیتی داده شده و به مکان نامعلومی منتقل شد.
روز چهارشنبه ٢١ شهریور هم یک شهروند کُرد به نام میلاد پیرانی ٣٢ ساله اهل روستای قلعه کهنه از توابع دیواندره از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
فشارها به خانواده جانباختگان اعتراضات ۱۴۰۱ نیز افزایش یافته است و از آنها خواسته شده تا دست به فعالیتی در این ایام نزنند.
روز گذشته میلاد محمدی، برادر شهریار محمدی، از جانباختگان اعتراضات ۱۴۰۱ گفت مادرش که در روز چهارشنبه هفته گذشته بازداشت شده بود در اختیار «اطلاعات شهر ارومیه» است و جمهوری اسلامی را «مسئول جان» مادرش خوانده بود.
برخی از خانوادههای جانباختگان اعتراضات نیز در روزهای اخیر اقدام به صدور پیامهایی کردهاند.
برادر حسن قیصری که در ایلام کشته شد نوشته است: «تاکنون حکومت به قتل برادرشان پاسخگو نبوده و آنها تا آخرین نفس سیاه بر تن ایستادهاند و هرگز کوتاه نخواهند آمد.»
مصطفی قیصری نوشته است: «دو سال از قتل ظالمانه و ناجوانانه برادرم جاوید نام محسن قیصری در سی شهریور ۱۴۰۱ پارک کودک شهر ایلام میگذرد، علیرغم پیگیری فراوان خانواده، متاسفانه از سوی نهادهای امنیتی و قضایی هیچ گونه پاسخی در خصوص شناسایی قاتل داده نشد!»
کانون نویسندگان ایران هم به مناسبت دومین سالگرد مهسا امینی در بیانیهای نوشته «روزی نیست که خیابانهای ایران از جلوههای مقاومت زنان خالی باشد» و زنان «در سال ۱۴۰۱ بخشی تعیین کننده از جنبش آزادیخواهی» شدهاند.
«در مقابل، حکومت نیز کماکان راه ارعاب و اختناق راه پیموده و “خدای دهه شصت” در این دو سال نیز به شیوههای گوناگون فتاوی سرکوب صادر کرده است. برخی معترضان همچنان در زندان به سر میبرند، دادخواهان همچنان زیر ضرب نیروهای امنیتیاند، آزار خانواده کشتهشدگان بیوقفه و گاه با فشارهای اقتصادی ادامه یافته است.»
انجمن خانوادههای دادخواه آبان ۱۳۹۸ نیز شب گذشته در بیانیهای نوشتند: «مردم ایران در چند دهه گذشته همواره تلاش کردهاند نارضایتی خود از نظام تاریک جمهوریاسلامی را به شیوههای مختلف نشان دهند و در این راستا بارها به خیابانها آمدهاند؛ تیرماه ۷۸، خرداد ۸۸، دیماه ۹۶ و آبان خونین ۹۸ را رقم زدند و سرانجام توانستند در پاییز و زمستان ۱۴۰۱، حول شعار مترقی «زن، زندگی، آزادی»، اتحاد بینظیر و همبستگی عمیق خود را به جهان نشان دهند.»
«جمهوریاسلامی در سالهای گذشته بارها نشان داده است که در سکوت عمومی حاکم بر جامعه، فشار بر جامعه مدنی را افزایش میدهد و سرکوب آزادیخواهان را تشدید میکند.»
مهسا امینی که بود و چه شد؟
مهسا امینی، که به گفته مادرش همه خانواده «ژینا» صدایش میزدند، در ۱۷ مهر ۱۳۷۹ در شهر سقز به دنیا آمد. به خاطر محدودیتهایی که برای انتخاب نام کردی وجود داشت در شناسنامه مهسا برای او ثبت شد.
مژگان افتخاری، مادر مهسا میگوید او شهریور ماه سال ۱۴۰۱ از سقز برای سفر به شمال ایران رفت و سپس هم به تهران: «مهسا با فامیلهایش رفت پایتخت و شهر تهران را ببیند، نمیدانستیم این آخرین سفر او خواهد شد.»
ساعت ۶ عصر سهشنبه ۲۲ شهریور در نزدیکی ایستگاه متروی شهید حقانی واقع در بزرگراه شهید حقانی در حالی که همراه برادرش بود بهدست ماموران گشت ارشاد دستگیر شد.
به گفته برادرش اشکان امینی، او هنگام بازداشت به مأموران گشت ارشاد گفت «ما غریبیم در این شهر» و پس از اعتراض برادرش، به او گفته شد که خواهرش برای گذراندن «کلاس توجیهی» به بازداشتگاه منتقل شده و تا یک ساعت دیگر آزاد خواهد شد.
اما او دو ساعت پس از دستگیری و انتقال به ساختمان پلیس امنیت اخلاقی تهران در خیابان وزرا، در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان کسری بستری میشود و سه روز بعد و در ۲۵ شهریور جان میبازد.
با حساسیت افکار عمومی نسبت به این خبر، شماری از فعالان در مقابل بیمارستان کسری تجمع کرده بودند.
در بامداد ۲۶ شهریور پیکر مهسا امینی به سقز انتقال داده شد و با حضور گسترده مردم و همچنین نیروهای امنیتی، او را در گورستان آیچی به خاک سپردند.
در این مراسم برخی از زنان روسری از سر برداشتند و شعار «زن، زندگی، آزادی» (به کردی ژن، ژیان، آزادی) دادند.
پس از آن اعتراضات به سطح همه شهرهای ایران کشیده شد و به جنبشی بزرگ تبدیل شد.
بر سنگ مزار او هر دو نام «مهسا» و «ژینا» نقش بسته است؛ مزاری که سنگ رویش را افراد ناشناس تخریب کردند و خانواده مجبور شد آن را بازسازی کند.
بی بی سی