محمد ضرغامی – رادیو فردا
چند سخنرانی اخیر علی خامنهای، تصویر رهبری است که از قوتش کاسته شده و حالا با صدایی تحلیل رفته و گرفته، نشانی از سالهای گذشته ندارد.
با نگاهی به شرایط سنی و جسمانی او که هر از گاهی خبرساز میشود، مطرح شدن موضوع جانشینی در نظام حاکم بر ایران نمیتواند دور از ذهن باشد.
صحبتهای اخیر عباس پالیزدار، عضو هیئت تحقیق و تفحص مجلس هفتم از قوه قضائیه، و حمایت او از رهبری مجتبی خامنهای، فرزند رهبر جمهوری اسلامی، بار دیگر توجهها را به سمت عصر پس از علی خامنهای با همه بحرانهای پیش روی جمهوری اسلامی جلب کرده است.
در برنامه «پاراگراف اول» با حضور فاطمه حقیقتجو، فعال سیاسی و نماینده اصلاحطلب مجلس ششم در واشینگتن، و سعید پیوندی، استاد جامعه شناسی دانشگاه پاریس، دوران پساخامنهای را به بحث گذاشتیم.
فاطمه حقیقتجو با اعلام اینکه خود را اصلاحطلب و یا سخنگوی این جریان سیاسی نمیداند، میگوید ترجیح اصلاحطلبان برای رهبری آینده ایران فراهم شدن ظرفیتی برای افراد همسو با آنها مثل حسن خمینی است؛ مسئلهای که به گفته این فعال سیاسی با وجود ترکیب کنونی مجلس خبرگان رهبری امکانپذیر نیست.
هرچند به گفته خانم حقیقتجو، پرداختن به بحث ولایت فقیه برای اصلاحطلبان تنها محدود به مواردی میشود که اصل ۱۱۰ قانون اساسی-موارد یازدهگانهای که وظایف رهبر جمهوری اسلامی را در بر میگیرد- به آن پرداخته است و نه بیشتر.
سعید پیوندی نیز با دست گذاشتن بر اصل ۱۱۰ قانون اساسی، میگوید در جمهوری اسلامی مسئله این نیست که چه کسی قرار است رهبر باشد.
او با اشاره به اختیارات گسترده و تفسیرپذیری که این اصل قانون اساسی به رهبر جمهوری اسلامی داده است، میگوید باید دید آیا کسی که جای آقای خامنهای را میگیرد، توان به دوش کشیدن مسئولیتها را دارد یا نه.
به اعتقاد این جامعهشناس، رهبر جمهوری اسلامی از سال ۱۳۷۶ در پی پیروزیهای اصلاحطلبان وارد یک دوره «مقاومتی شد و بر این مبنا تلاش کرد تا دیوار بلندی اطراف ولایت فقیه درست کند».
https://www.radiofarda.com/embed/player/0/33213284.html?type=audio
نویسنده کتاب «دین و آموزش: شکست اسلامی کردن نظام آموزشی در ایران»، نهاد ولایت فقیه در ایران را بخشی از بحران کنونی ایران میداند که خود را در رابطه حکومت و جامعه نشان میدهد و ایران را به گفته او به جامعهای غرق در بحران، بدون راه حل و در بنبست تبدیل کرده است.
فاطمه حقیقتجو با اشاره به تلاشهایی نظیر گفتههای عباسپالیزدار، از پدیدهای به نام «بنسلمانسازی» در مسئله جانشینی رهبر جمهوری اسلامی نام میبرد که اشارهای است به قیاس مجتبی خامنهای با محمد بن سلمان بن عبدالعزيز آل سعود، ولیعهد عربستان سعودی، که از او به عنوان منشا تحولات اقتصادی و اصلاحات اجتماعی در این کشور نام برده میشود.
خانم حقیقتجو این تصویرسازی را به «پناه بردن به مار غاشیه» در برابر دیگر نامهای مطرحشده مانند علیرضا اعرافی و هاشم حسینی بوشهری تعبیر می کند که از سوی جبهه پایداری حمایت میشوند.
سعید پیوندی میگوید که آیتالله خامنهای مجلس خبرگان رهبری را با روندی معکوس از طریق غربالگری شورای نگهبان و ورود نمایندگان دلخواه خود اداره کرده است.
به گفته این جامعهشناس، آنچه که «بیت» آقای خامنهای نامیده میشود، اتاقی تاریک است که هیچکس از داخل آن خبر ندارد.
او از کسانی که درباره شایستگی و تواناییهای مجتبی خامنهای صحبت میکنند، میپرسد بر اساس چه دادههایی این مطالب را بیان میکنند، وقتی که او در طول سالهای گذشته هیچ مسئولیتی نداشته و یا حتی یک سخنرانی سیاسی جدی از او در دست نیست.
به گفته این استاد دانشگاه، مسئله امروز ایران بنبست حکمرانی است که با توجه به کارنامه آیتالله خامنهای در ۳۵ سال گذشته فرزند او چگونه میخواهد این ساختار را بر هم بزند و ایران را به عربستان تبدیل کند.
آقای پیوندی میگوید که ایران در سال ۱۲۸۴ تجربه انقلاب مشروطه را از سر گذرانده و عربستان هنوز یک ساختار دموکراتیک ندارد. ایران از آنچه که بن سلمان در عربستان در بحث آزادیهای اجتماعی دارد انجام میدهد عبور کرده و سطح توقعش چیز دیگری است. در عوض، عربستان، به گفته آقای پیوندی، هزار و ۳۰۰ میلیارد دلار پول در حسابش دارد و ایران یک کشور ورشکسته است.
در ادامه برنامه «پاراگراف اول»، مازیار مکفی، روزنامهنگار، میگوید که با مرگ رهبر جمهوری اسلامی ولایت فقیه دفن خواهد شد.
آقای مکفی دراینباره به «جنگ جدی و بیرحمانه قدرت» برای جانشینی اشاره میکند و معتقد است با توجه به دکترین دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا، که نه از براندازی بلکه از تغییر ماهیت رژیم ایران صحبت میکند، چارهای جز عبور از ولایت فقیه برای جمهوری اسلامی باقی نخواهد ماند.
سعید پیوندی میگوید، در بنبست ساختاری جمهوری اسلامی قوای سهگانه را رهبر به گروگان گرفته است. آنچه به اسم اصلاحات در دولت مسعود پزشکیان انجام میشود تغییراتی است که میتواند قابل بازگشت باشد.
این جامعه شناس عاقلانهترین راه را عقبنشینی مقامهای جمهوری اسلامی و بازگشت آنها به یک حکمرانی متعارف میداند. او برای این منظور قائل به یک گفتوگوی ملی درباره کارنامه ۳۵ ساله ولایت فقیه رهبر جمهوری اسلامی است، اما میگوید اصلاحطلبانی که کارکرد ولی فقیه را پذیرفتهاند، جای زیادی برای حرف زدن در اینباره ندارند.
از سوی دیگر، فاطمه حقیقتجو میگوید نمایندگان مجلس ششم بر آنچه این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی «اصلاحات نیمهساختاری» مینامد تأکید داشتند و میخواستند جلوی تفسیر موسع از اختیارات رهبر در قانون اساسی را بگیرند.
او میافزاید،اگر اختیاراتی هم به پزشکیان داده شده است، در شرایط بحرانی برای حفظ نظام است. ولی برای ما که مسئلهمان حفظ ایران است و نه نوع حکومتی که حاکم میشود، صورت مسئلهمان مهمتر است؛ حکومت فردی چه شاه باشد و چه ولی فقیه پاسخگوی ایران نیست، مسئله مهم گذر مسالمتآمیز است، گذری که ایران یکپارچگیاش را حفظ کند و بماند.