
🔎 تحلیل تحولات دیپلماتیک:
در پی حملات هوایی گسترده اسرائیل به اهدافی در خاک ایران، فضای سیاسی و امنیتی منطقه وارد مرحلهای تازه شده است. هرچند جمهوری اسلامی در طول دهههای اخیر با صرف منابع مالی، نظامی و سیاسی گسترده تلاش کرده تا یک محور منطقهای از متحدان یا بازیگران همسو برای خود بسازد، اما تحولات اخیر نشان میدهد که در لحظات بحرانی، حمایتهای عملی از سوی این کشورها یا بسیار محدود، و یا صرفاً در سطح بیانیه باقی ماندهاند.
🧭 پاکستان: حمایت لفظی، اقدامات متناقض
خبرگزاری فرانسه گزارش داده که پاکستان مرز خود با ایران را بسته است؛ اقدامی که بهروشنی نشاندهنده نگرانی امنیتی این کشور از گسترش درگیری است.
با این حال، همزمان وزیر دفاع پاکستان در گفتوگو با شبکه الجزیره اعلام کرد:
«ما در کنار برادرانمان در ایران ایستادهایم و آمادهایم تا در سازمانهای بینالمللی برای آنها بجنگیم.»
این تناقض بین حمایت کلامی و اقدامات عملی، خود گویای وضعیت دشوار ایران در معادلات منطقهای است.
🧊 اتحادیه اروپا: روسیه، دیگر میانجی بیطرف نیست
در تحولی دیگر، اتحادیه اروپا اعلام کرده که روسیه نمیتواند نقش یک میانجی بیطرف میان ایران و اسرائیل را ایفا کند. این موضعگیری، در کنار سکوت یا بیعملی آشکار کرملین نسبت به حملات اخیر، نشان میدهد که وابستگیهای راهبردی ایران به روسیه در بزنگاههای بحرانی ضمانتی برای دریافت حمایت موثر نبودهاند.
روسیه که در سالهای اخیر شریک نزدیک تهران در بحران سوریه، پرونده هستهای و مقابله با نفوذ غرب در منطقه بود، اکنون با اولویتهایی دیگر مانند جنگ اوکراین و حفظ روابط با اسرائیل، از ایفای نقش فعال در حمایت از ایران فاصله گرفته است.
🧾 جمعبندی: انزوای یک استراتژی شکستخورده
جمهوری اسلامی ایران طی بیش از چهار دهه، میلیاردها دلار از ثروت ملی، درآمدهای نفتی، و منابع حیاتی کشور را در راه ساختن ائتلافهایی با گروهها و کشورهایی در منطقه همچون سوریه، لبنان (حزبالله)، یمن (حوثیها)، عراق (حشد شعبی) و دیگران صرف کرده است.
اما واقعیت تلخ امروز این است که در لحظهای که ایران خود هدف حملات گسترده قرار گرفته، هیچیک از این متحدان نه تنها بهصورت عملی وارد دفاع از تهران نشدهاند، بلکه برخی کشورهایی که حتی کمکهای اقتصادی و نفتی قابلتوجهی دریافت میکردند، عملاً به ایران پشت کردهاند.
حتی کشورهایی مانند روسیه و چین که تهران آنها را شرکای راهبردی مینامید، ترجیح دادهاند در سکوت و بیطرفی باقی بمانند یا نقش فعالی در کاهش بحران ایفا نکنند.
⚠️ نتیجهگیری: بحران اعتماد، بحران سیاست خارجی
حوادث این روزها یکبار دیگر این سؤال جدی را در برابر افکار عمومی ایران قرار داده است:
آیا سیاست خارجی جمهوری اسلامی، مبتنی بر صدور ایدئولوژی و حمایت از گروههای نیابتی، به قیمت از دست رفتن منابع ملی، اکنون خود عامل انزوای ایران در هنگام نیاز شده است؟
در حالیکه مردم ایران درگیر ترس، بیثباتی و تهدیدهای امنیتی بیسابقه هستند، فقدان حمایتهای واقعی از سوی “دوستان منطقهای و بینالمللی”، میتواند نشانهای از شکست یک راهبرد پرهزینه و ناکارآمد باشد.
